شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۰
میلاد جنت: انسان‌های عصر ما و شخصیت‌های نمایشی پینتر شباهت‌های زیادی دارند

میلاد جنت، مترجم فارسی اشعار پینتر در گفت‌وگو با «ایبنا» به مناسبت تولد 85 سالگی این شاعر و نمایشنامه‌نویس، اشاره کرد که یکی از دلایلش برای ترجمه آثار پینتر، شباهت و تطابقی بود که بین انسان‌های عصر حاضر در ایران و شخصیت‌های نمایشی پینتر وجود دارد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)ـ به مناسبت هشتادوپنجمین سالروز تولد هرولد پینتر، نویسنده، شاعر و نمایشنامه‌نویس مشهور انگلیسی (درگذشته در سال 2008) با میلاد جنت، مترجم «نه اشتباه می‌کنید» پینتر به گفت‌وگو نشستیم. مجموعه شعر «نه اشتباه می‌کنید» در سال 1392 با شمارگان هزار و 100 نسخه، 80 صفحه و بهای چهار هزار و 400 تومان از سوی نشر افراز روانه کتابفروشی‌ها شد.

چه شد که به ترجمه­ اشعار پینتر پرداختید؟
به چند دلیل، یکی این‌که پینتر را در ایران صرفاً به عنوان نمایشنامه‌نویس می‌شناختند و به همین دلیل نیاز بود که شعرهایش نیز برای علاقه‌مندان به او و جامعه­ ادبی ایران ترجمه شود. دلیل دوم این بود که نوعی نزدیکی و تطابق بین انسان‌های عصر خودم با کاراکتر­های نمایشی پینتر یافته بودم و به همین دلیل حتی فضاسازی‌های پینتر را نیز واقعی می‌یافتم.

دلیل دیگر برای تأکید بر محتوای فلسفی و آشکار شدن ابعاد فکری آثارش بود، چرا که پینتر را نه صرفاً یک نویسنده، که متفکری یافته بودم که در آثارش از نظر فکری دارای دیدگاهی انتقادی به باور­های رایج مدرن است. مدرنیته‌ای که اگر چه با ادعای خوداندیشی، خودشناسی و خودآگاهی آغاز شد، بحران انسان­‌های آن دوره بود. بحرانی که در برابر سنت ایستاد اما با این حال خودش نیز دچار بحران هویت شد و هر چه گذشت، علاوه بر نفی اصول اولیه‌اش به پست­ مدرنیسم (منطق متأخر سرمایه ­داری) رسید تا فرد­گرایی. رتبه ­بندی اجتماعی و رقابت، یعنی همان آگاهی‌های کاذب (توسط صنعت­ فرهنگ­سازی دولت‌های) عصر نئوامپریالیسم جهانی، باید همچون تومورهای شعرِ «سلول­های سرطانی» رشد داده شود تا پروژه­ ویران­سازی انسان هر چه بیشتر تکمیل گردد.

پینتر درام‌نویس بزرگی است. نمی‌توان از ادبیات معاصر سخن گفت و او را نادیده گرفت. ولی به نظر شما، به عنوان کسی که آثار او را مطالعه کردید روی هم رفته چرا باید پینتر خواند؟
بیایید کمی به عقب بازگردیم یعنی به دوران رواج فلسفه­ اگزیستانسیالیسم. سارتر و کامو در کتاب‌های «فلسفه­ اگزیستانسیالیسم» و «افسانه­ سیزیف» از دلهره حرف می‌زدند و با استدلال‌های کاملاً منطقی، درک خود را از نامعقول بودن وضعیت بشری خیلی واضح ارائه داده‌اند. در نمایشنامه‌های پینتر نیز شخصیت‌ها، انسان‌هایی هستند که با دلهره زندگی می‌کنند، تلاش می‌کنند تا بی­ معنایی وضعیت بشری و نقص رهیافت‌های منطقی را با کنار گذاشتن کامل اندیشه‌های استدلالی و شگردهای عقلانی بیان کنند.

پینتر در آثارش وضعیت بشر را نشان می‌دهد و می‌کوشد انسان را رودرروی وضعیت بشری، چنان که در واقعیت هست، قرار دهد و از توهماتی که مایه­ بیماری و سرخوردگی او می‌شود، برهاند. به نظرم از نظر روان­شناختی آثار پینتر با اشاره­ مستقیم به بی‌کنشی، بت‌­وارگی کالایی، چندشخصیتی شدن و از خودبیگانگی انسان‌ها بسیار قابل تأمل و بررسی است. همچنین علاوه بر آثار نمایشی از نظر روانشناختی چنان­چه در شعر «رستوران» می‌بینید پینتر منتقد فیتیشیسم (تنوع طلبی) و کالایی ­سازی انسان‌هاست؛ از نظر فلسفی در شعر «پس از ناهار» و «دموکراسی» منتقد آزادی بورژوایی است؛ از نظر اجتماعی در شعر «به همسرم» ستایش­گر عشق و از نظر سیاسی چنان­چه در شعرهای «نگاه نکن»، «بمب­‌ها»، «خدایا یه برکتی به این آمریکا بده» متفکری ضد جنگ است.

آیا اشعار پینتر همان جایگاه و شهرت نمایشنامه هایش را دارند؟
البته که نه! ساده‌ترین دلیل این که از نظر کمّی، شعرهای کمتری نوشته است و تعداد شعرهایش تقریباً با نمایشنامه‌هایش برابری می‌کند. البته در جامعه­ خودمان بعد از گذشت دو سال از چاپ گزیده شعرهایش به دلیل این­که شعر مخاطب چندانی ندارد و مخاطبان شعر نیز بنا به ذائقه‌شان آن را می‌خوانند، مجموعه آن طور که باید دیده نشده است. یکی از مهم‌ترین دلیل‌هایی که شعر پینتر را در ایران نمی‌شناسند این است که ناشر به جز پخش اولیه­ مجموعه که تعداد آن بین یک تا نهایت پنج جلد در کتابفروشی‌های مطرح بود، پس از فروش کامل، باز­پخشی نداشت. البته فراموش نکنیم که در مورد تئاتر هم همین طور است. نمایشنامه‌های هرولد پینتر را به اندازه­ دیگر ابزوردیست‌های مطرح در ایران یعنی بکت و یونسکو جدی نگرفته‌اند.

نظر شما درباره دیگر ترجمه‌های منتشر شده از پینتر در ایران (نمایشنامه و شعر) چیست؟
در نمایشنامه‌های منتشر شده، ترجمه­ بهرام قاسمی نژاد و شعله آذر را می‌پسندم. در مورد شعر نیز من همانطور که در مقدمه کتاب مشخص است ترجمه‌ام بر روی این کتاب شهریور سال 1390 به پایان رسید و دوسال در نوبت چاپ انتشارات بود اما پس از چاپ مجموعه تقریباً به ­طور همزمان یک مجموعه ­شعر هم از پینتر چاپ شد که از نظر من اشتباهات فاحشی در ترجمه، مفهوم و زبان آن قابل مشاهده بود.

مهمترین اشکال این ترجمه‌ها در چه مواردی است؟
 درست است که تکنیک ترجمه یک مبحث پایه‌ای برای مترجم‌هاست، اما به نظرم مترجم ادبیات باید خود خواننده‌ای حرفه‌­ای و نویسنده باشد تا هم دایره­ واژگانی­‌اش وسیع باشد و هم به جهان‌بینی نویسنده­ اثر راه پیدا کند. برای مثال پینتر نویسنده‌ای انگلیسی زبان است و نوشته‌هایش ریشه در زبان، فرهنگ و ادبیات آن کشور دارد. زبان، مهم‌ترین نقش را در پیشبرد آثار پینتر دارد، مترجم باید علاوه شناخت دقیق از نویسنده و اندیشه­ حاکم بر آثار او و جهان‌بینی‌اش، آثار دیگر نویسندگان مشابه با او را نیز خوانده باشد.

آیا در آینده قصد دارید که نمایشنامه ­ای از پینتر را ترجمه کنید؟
از اسفند 1393 درگیر چاپ مجموعه شعر «مشترکِ تألیف شده‌­ام» هستم و ترجمه‌های دیگرم را نگه داشته‌ام تا ناشری پیدا شود که بخواهد بدون گرفتن هزینه و سرمایه ­گذاری مولف، آن را منتشر کند. به نظرم کالایی شدن هنر به حدی رسیده است که ادبیات ایران به صورت انحصاری در اختیار عده‌ای سرمایه‌دار قرار گرفته. با توجه به شرایط پیش آمده در حال حاضر، چنین تصمیمی ندارم مگر اینکه مترجم‌های خوب نمایشنامه‌های پینتر (بهرام قاسمی ­نژاد و شعله آذر) روی نمایشنامه‌های منتشر نشده­ وی کار نکنند و این ضرورت را احساس کنم.

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره مجموعه شعر «نه اشتباه می‌کنید» هرولد پینتر به نشانی زیر مراجعه کنید:


 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها