هنرجویان کارگاه مجازی داستاننویسی داوود غفارزادگان، برای همکلامی و همنفسی با یکدیگر و انتقال تجربه تنی چند از بزرگان ادبیات به اردویی سه روزه در تهران آمدند.
ابراهیم زاهدی مطلق، معاون مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی در حوزه داستان در آیین افتتاحیه این اردو گفت: ما سعی کردیم برای انتخابِ نویسندگانِ جوان، سراغ مستعدترینهای دوره جلال برویم و به نوعی به چکیدهای از بهترین هنرجویان و داستاننویسان جوان دست یابیم. این دوره، آخرین کارگاه تخصصی بنیاد برای داستاننویسان جوان و مشابه دوره تخصصی پزشکی است. دیگر هیچ یک از مباحث ابتدایی در این کارگاه مورد بحث قرار نمیگیرد و هنرجویان باید بتوانند پس از خروج از این مرحله خود به شکار سوژههایشان بروند و با موانع و مشکلات این راه دست و پنجه نرم کنند.
زاهدی بیان کرد: متاسفانه، بسیاری از جوانانِ مستعد داستاننویسی در شهرستانها در همکاری با سازمانها و نهادهای مربوطه وارد کار اجرایی میشوند و از امرِ نوشتن باز میمانند. امیدواریم پس از برگزاری این دوره که بالاترین سطح از آموزش داستاننویسی از سوی بنیاد برای داستاننویسان جوان است، شاهد شکوفایی این جمع بااستعداد و پرتلاش باشیم و از این پس بنیاد در کنار این جمع، نه به عنوان برگزار کننده دوره آموزشی که به عنوان دوست و همراه خواهد بود.
داوود غفارزادگان که بهعنوان مدرس ثابت کارگاه مجازی از اواخر تیرماه امسال به آموزش 27 نفر از داستاننویسان جوان پرداخته بود، بعد از آشنایی چهره به چهره با اعضای بیست نفره این اردو به نقد و بررسی داستانهای شاگردانش پرداخت.
غفارزادگان در پایان از حلقههای مریدسازِ ادبی انتقاد و خاطرنشان کرد که بسیاری از شاگردان آن داستاننویس خاص، مثل هم شدهاند و همهشان کپی برابر اصلِ استادشان هستند. در حالی که ما باید از این مسئله به کلی دوری کنیم و هرکس جهان داستانی، لحن و نوع روایت خود را خلق کند.
روز دوم اردو با حضور دو نفر از نویسندگان نامآشنای کشور، رضا امیرخانی و احمد دهقان، برای نویسندگان جوان به شکلی متفاوت رقم خورد. صبح پنجشنبه رضا امیرخانی، نویسنده رمانهای پرفروشی چون «ارمیا»، «منِ او» و «بیوتن» به دعوت داوود غفارزادگان مهمان اردوی داستاننویسان بود و بخشی از تجربیات نویسندگیاش را در اختیار این نویسندگان جوان قرار داد.
امیرخانی که مثل همیشه با انرژی و حرارت فراوان صحبت میکرد، پس از اینکه جلسات داستانخوانی و نقد داستانها توسط خود داستاننویسان را بیشتر از برخی سخنرانیهای یکطرفه، مفید و موثر خواند بر این تاکید کرد که بسیاری از ما نویسندگان در جمعها و محافل خصوصیمان میتوانیم ساعتها درباره کتابمان سخنرانی کنیم، ولی وقتی کتاب را روانه بازار میکنیم از سوی مردم اقبال نمیشود و این آسیبی است که باید به فکر چارهاش باشیم.
نویسنده کتابهای «نشت نشا» و «نفحات نفت» گفت: یک داستاننویس خوب باید چیزی بنویسد که از مردم جلوتر باشد، نه عقبتر. باید ببینیم مردم چه سوالات واقعی دارند تا به آن سوالات بپردازیم. نویسنده باید بداند مردم انتظار دارند چه چیزی را در ویترین کتابفروشیها ببیند.
امیرخانی ادامه داد: نکته بعد اینکه بسیاری از نویسندگان از نسلهای بعد از خودشان که از قضا خوانندگان اصلی داستان و رمان هستند، فاصله گرفتهاند و درک درستی از جهان داستانی آنها ندارند و این به اصل بحث کتابخوانی و همچنین بازار کتاب، صدمات زیادی میزند، چراکه به اعتقاد من، بدنه اصلی جامعه داستانخوان که با شور و حرارت آثار نویسندگان را دنبال میکنند، جوانان بین 16 تا 30 سال هستند و فاصله گرفتن از دنیای داستانی آنها میتواند بازخورد مخربی به ارائه آثار هر نویسندهای بگذارد.
وی با اشاره به اهمیت پیشگویی در داستان، عنوان کرد: کارهای پیشگویانه، یکی از دلایلی است که مردم به رمان اقبال میکنند. ما در کشوری هستیم که بالاترین التهابات سیاسی را در 50 سال گذشته داشتهایم، اما چقدر توانستهایم آیندهمان را پیشگویی کنیم؟ من دو سال پیش، مجددا آناکارنینای تولستوی را بعد از 20 سال خواندم. دیدم علاوه بر تاریخ روسیه تزاری، تاریخ اتحاد جماهیر شوروی را در این کتاب میتوانم پیدا کنم. یعنی میدیدم وقتی این کتاب را میخوانی، میتوانی انقلاب اکتبر را حدس بزنی؛ این رمان، توانسته کشور خودش را بشناسد. آثار نویسندههای ما نیز باید اینگونه باشد.
بعد از این سخنان رضا امیرخانی، شرکتکنندگان در حضور داوود غفارزادگان به داستانخوانی پرداختند و برخی دیگر از آثار نویسندگان جوان بازخوانی، نقد و بررسی شد.
بعدازظهر پنجشنبه، احمد دهقان نویسنده کتابهایی مانند «سفر به گرای 270 درجه» و «من قاتل پسرتان هستم» مهمان جوانان داستاننویس بود. احمد دهقان در کارگاهی که داوود غفارزادگان، مهدی قزلی و ابراهیم زاهدیمطلق همراهیاش میکردند با اشاره به این موضوع که نویسنده باید زیست غنی و متبلوری داشته باشد و نوشتن رابطه مستقیم با زندگی داستاننویس دارد، خطاب به نویسندگان جوان ادامه داد: با لیلی به لالا گذاشتن نمیتوان داستاننویس شد. باید حرصِ تجربه کردن داشت و از هر طعم ممکنی در دنیا چشید تا بتوان در آثار انعکاس داد.
دهقان همچنین اهمیت ویژهای برای پرنویسی قائل شد و افزود: تا میتوانید داستان بنویسید و پاره کنید. رمز موفقیت شما بی بر و و برگرد، پُرنویسی است. روی کارهای قبلیتان، کار جدید را بنا کنید. از خیلی از داستانهایتان گذر کنید تا به داستان خوبِ خودتان برسید. این جرات را داشته باشید که از داستانهای قبلیتان خلاص شوید.
بقیه زمان این دوره به داستانخوانی و نقد آثار هنرجویان زیر نظر ابراهیم زاهدی مطلق سپری شد تا داستاننویسان جوان بعدازظهر جمعه 12 شهریور اردو را با دست پر و کولهباری اندوخته از اشتیاق و تجربه ترک کنند.
در این اردو 20 نفر از جوانان مستعد داستاننویسی از 11 استان کشور به مدت سه روز در مرکز آموزش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهمان بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان بودند.
نظر شما