علی براتی گجوان در یادداشت خود برای ایبنا به مساله «تولید» ادبیات در نشر دولتی دفاع مقدس اشاره میکند و مینویسد: نباید آثاری نوشته و منتشر شوند که زنگ خطر ژانر ادبی دفاع مقدس را برای مخاطبان به صدا درآورند.
معمولا از ناشران دولتی، کتاب شاخصی منتشر نمیشود به این دلیل که ادبیات در نشر دولتی «تولید» میشود؛ نه «خلق». نویسندهای سفارش نگارش کتاب را دریافت میکند و آن را مینویسند اما کمتر نویسندهای این تولیدات ادبی را به عنوان کارنامه ادبی خود معرفی میکند.
در برابر متنها پولهای خوبی به صاحب اثر داده میشود و اکنون نیز چنین روندی در نهادها و سازمانهای مختلف از جمله شهرداریها اجرا میشود. آثار شاخصی در میان تولیدات و کارهای سفارشی ناشران دولتی دیده نمیشود.
در نشر خصوصی حوزه دفاع مقدس وضعیت بسیار بهتری برقرار است. به این دلیل که ناشران خصوصی میخواهند اثرشان را بفروشند و پول درآورند، کتابهایی که در دست انتشار دارند را بارها مورد بررسی و تایید قرار میدهند تا الزاماتی که یک اثر هنری از هر جهت باید داشته باشد را کسب کند. تازه آن زمان است که اقدام به چاپ اثر میکنند.
در نشر دولتی ارتباطاتی شکل میگیرد که ارتباطات خوب و حرفهای نیست. گاهی کتابهایی که اصلا ارزش چاپ کردن ندارند منتشر میشوند. قراردادها با دوستان و آشنایان مدیران نشر دولتی منعقد می شود و در نهایت شبکهای شکل میگیرد که خلاق و حرفهای نیستند و آثاری که منتشر میشوند نیز حرفی برای گفتن ندارند.
سالها پیش انجمنی را با عنوان «انجمن نویسندگان دفاع مقدس» تشکیل دادم. وقتی در این انجمن جلسههای نقد میگذارم، آثار بیکیفیت را با صراحت حذف میکنم. کلا در مجموعههای دولتی چنین معضلی داریم و با کیفیت نازل آثار مواجهایم.
مدیران نشر دولتی دو دستهاند. یا مدیرانی که بدون پیشینه وارد کار نشر شدهاند و خطاهای فاحشی دارند. یاران و مشاوران آنها هم افرادی را به عنوان نویسنده معرفی میکنند که تخصص لازم را ندارند و صرفا خاطراتی از دفاع مقدس را در قالب کتاب منتشر میکنند. برخی مدیران نشر دولتی نیز صاحب نگاه حماسی هستند. این نگاه حماسی به ادبیات دفاع مقدس امروزه دیگر کارساز نیست. اکنون روزگار تحلیل است و نمیتوان با نگاه حماسی به جنگ نگریست زیرا با در نظر گرفتن شرایط منطقهای باید خود را هر لحظه آماده نبرد نگه داریم. با نگاه حماسی نمیتوانیم چنین آمادگی را داشته باشیم.
اگر اتفاقها و رویدادها جنگ درست تحلیل شود، دوباره مرتکب خطاها نمیشویم. مقام معظم رهبری نیز در سخنانشان فرمودهاند که «آنچه از دوران جنگ مانده است، باید همانگونه به نسل بعد انتقال پیدا کند.» اما این نگاه حماسی به ادبیات جنگ، اجازه انتقال صحیح داشتهها را نمیدهد.
متاسفانه برخی مدیران نشر دولتی دفاع مقدس بیش از آنکه دلشان برای ادبیات این حوزه بسوزد، برای میز و جایگاهشان میسوزد! وقتی هم به آمار انتشار کتابها نگاه میکنیم، میبینیم شمار بسیاری کتاب منتشر کردهاند اما این آثار فاقد کیفیت لازم هستند.
یکی دیگر از کم لطفیهای نشر دولتی حوزه دفاع مقدس این است که فایلهای صوتی و مصاحبههای خود را در اختیار نویسندگانی قرار میدهند که فاقد مهارت لازماند و افرادی این کتابها را بازنویسی میکنند که از متوسط هم پایینتراند.
نباید آثاری نوشته و منتشر شوند که زنگ خطر ژانر ادبی دفاع مقدس را برای مخاطبان به صدا درآورند.
نظر شما