آیین بزرگداشت دکتر احمدعلی رجاییبخارایی برگزار شد
محقق: استادانی چون بخارایی بر دانش استادان خود افزودند/ قدردانی از بنیانگذار بخش فرهنگی آستان قدس رضوی
مهدی محقق در آیین بزرگداشت دکتر احمدعلی رجایی بخارایی گفت: سنت علمی کشور ما این بود که علم را شاگردان استادان بزرگ ترقی دهند. متاسفانه امروزه این روند برعکس است و هر دانشمند و فرهیختهای که فوت میکند، میگوییم که وی دیگر جایگزینی ندارد! استادانی چون زندهیاد دکتر احمدعلی رجایی بخارایی دانشی بر دانش استادان خود افزودند.
دکتر مهدی محقق در این مراسم با اشاره به سابقه دیرین آشنایی خود با دکتر رجایی بخارایی گفت: وی را از زمانی که هنوز در دبیرستان البرز تدریس میکرد میشناختم. پس از آن نیز، یکی از فرزندان وی در همین دبیرستان تحصیل میکرد و من همواره جویای احوال او از طریق فرزندش بودم.
وی با تاکید بر اینکه مفاخر فرهنگی کشور ما نیازی به برگزاری آیینهای بزرگداشت ندارند، افزود: ما این آیینها را برای این برگزار میکنیم که جوانان بتوانند از چنین مفاخری الگوبرداری کنند و مملکت ما خالی از الگو و اسوه نباشد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ادامه داد: سنت علمی کشور ما این بود که علم را شاگردان استادان بزرگ ترقی دهند. متاسفانه امروزه این روند برعکس است و هر دانشمند و فرهیختهای که فوت میکند، میگوییم که وی دیگر جایگزینی ندارد! استادانی چون زندهیاد دکتر احمدعلی رجایی بخارایی دانشی بر دانش استادان خود افزودند.
وی یادآور شد: متاسفانه چندی است که دانشگاههای کشور ما از علم تهی شده است و حتی خودِ ما هم کمتر مطالعه میکنیم. امیدوارم این آیینها زمینهای برای پیشرفت علمی کشور باشد و در سراسر کشور از مفاخر فرهنگی تجلیل شود.
یکصدمین سالروز تولد استاد بخارایی
محمدجعفر یاحقی، از شاگردان استاد رجایی بخارایی، دیگر سخنران این آیین بزرگداشت بود. وی با اشاره به اینکه امسال یکصدمین سالگرد تولد رجایی بخارایی است، گفت: او به عنوان استاد دانشگاه مشهد که بعدها به «فردوسی مشهد» تغییر نام داد، استادی شناخته شده و شخصیتی بارز بود. با آنکه متاسفانه جوانان روزگار کنونی علاقهای به شناختن مفاخر فرهنگی خود ندارند، ما میکوشیم که نام و یاد او را در دانشگاه مشهد زنده نگاه داریم.
وی یادآور شد: دکتر رجایی بخش فرهنگی آستان قدس رضوی را بنیان گذاشت و کتابهای اقماری فراوانی را نیز تاسیس کرد که کتابخانههایی چون «وزیری» در استان یزد، «ملِک» در استان تهران و «هرندی» در استان کرمان از آن جملهاند. افزون بر این، بیش از 20 کتابخانه اقماری نیز در مشهد تاسیس شده است.
این استاد دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه نخستین دستگاههای فیلمبرداری از نسخههای خطی را دکتر رجایی به مشهد آورد، افزود: این دستگاههای فیلمبرداری از نخستین نمونهها در ایران بودند و هنوز هم نمونه آن در شهرهایی چون تهران وجود ندارد.
یاحقی ادامه داد: شاید از زمان خاکسپاری امام رضا (ع) در خراسان، ادعیهها و قرآنهایی به مرقد ایشان هدیه میشد تا در آنجا استفاده شود. این نسخهها پس از مستعمل شدن، در اتاقهایی جمعآوری میشدند تا به شیوه خاصی که به آنها اهانتی نشود، از بین برود. وقتی دکتر بخارایی متولی بخش فرهنگی آستان قدس رضوی شد، به اتاقی مملو از نسخههای خطی دست یافت و با عشق و علاقه به بررسی و حفظ این نسخهها پرداخت.
وی با بیان اینکه دکتر رجایی بخارایی انسانی سخت و تلخ بود، افزود: متاسفانه به همین دلیل، وی آستان قدس رضوی را ترک کرد و گروهی که برای تدوین فرهنگنامه راهاندازی کرده بود، منحل شد. پس از انقلاب اسلامی نخستین طرحی که ارایه دادم، تکمیل فرهنگنامه بود که بعدها به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد.
یاحقی گفت: دکتر رجایی اعتقاد ویژهای به زندهیاد فروزانفر داشت و خودِ او نیز الگوی شهرستانی فروزانفر بود. من مدیون القای نگاه معلمی دکتر رجایی هستم.
احترام دانشگاه در نزد بخارایی
دکتر علی سلطانی کرد فرامرزی، نیز در این مراسم با اشاره به قبول شدنش در دانشگاه مشهد، گفت: در این دانشگاه استادی که کار واقعی انجام میداد، دکتر بخارایی بود. افتخار میکنم که شاگرد او بودم چرا که لطف او چون پدر با من بود. وی رئیسی بود که با هیچ فردی شوخی نداشت. به یاد دارم که به دلیل حرمت دانشگاه، حتی اجازه ورود یک دوچرخه را هم در صحن دانشگاه نمیداد.
وی یادآور شد: در جریان دستگیری «پرويز خرسند» که در دانشگاه مشهد تدریس میکرد، حتی اجازه ورود ماشین ساواک، که قصد ورود به محوطه دانشگاه و دستگیری «خرسند» را داشتند، به دانشگاه نداد. او حرف اول را در همه ابعاد ادب میزد و من نگارش دو کتاب نخستم را مدیون سختگیریهای او در کلاس درس هستم. بخارایی به ما عشق عرفانی را آموخت. روش او آنقدر آموزنده بود که وقتی در پروژهای با او همکاری میکردیم، همه به توان علمی ما ایمان میآوردند.
مدارج علمی را مدیون بخارایی هستم
ژاله آموزگار در این مراسم یادداشت خود را که شامل خاطراتی از استاد بخارایی بود، قرائت کرد. وی در بخشی از این یادداشت خود خواند: من بختی را داشتم که در دانشکده ادبیات، استادان برجستهای بر سر راهم قرار بگیرد. احمد علی رجایی بخارایی یکی از آنها بود و هست. من به قدر تواناییام نزد هریک از آن استادان که خود قطبی به شمار میآمدند، تلمذ کردم. اگر توانستم در دانشگاه به تدریس بپردازم و دیگر مدارج علمی را طی کنم، فقط در سایه تدریس ایشان بود.
وی ادامه داد: خداوند را سپاسگزارم که موهبت حقشناسی را به من ارزانی داشت که هرگز الطافشان را فراموش نکنم. من خودم را انسانی خوشبخت میدانم و بخشی از خوشبختی من این است که در طی زندگی استادان خوبی داشتهام. از دکتر رجایی بسیار آموختم و کوشیدم تا با بخشی از سجایای اخلاقی او همسانی یابم. اعتماد به نفس، پایبندی به اصول و وجدان، بخشی از آموزههای او برای من بود.
بخشی از فلسفه عظیم تدریس
سعید رجایی بخارایی، فرزند زندهیاد بخارایی، آخرین سخنران این آیین بود. وی از مادرش یاد کرد که ساکن تورنتو است و هنوز در 95 سالگی با عشق نقاشی میکند و افزود: او ستون فقرات دکتر رجایی بود. با پرورش هفت فرزند، در کنار مردی زندگی کرد که همسر او بودن، کاری دشوار بود.
وی درباره پدرش نیز اظهار کرد: به اعتقاد من پدرم، مکتبی به نام «مکتب حقایق» را بنیانگذاری کرد. نام کتابی که از مجموعه مقالهها و اشعار پدرم گردآوردم نیز «مکتب حقایق» است. زیرا پدرم فقط در پی فضیلت و اخلاق و آزادی بود.
سعید بخارایی یادآور شد: پدرم فقط ادبیات تدریس نمیکرد، بلکه فلسفه، سیاست، آزادی و اخلاق را در کلاس او میآموختیم. وی برای شاگردانش حکم پدر را داشت و بیش از آنکه برای ما پدری کند، برای شاگردانش پدر بود. این بخشی از فلسفه عظیم تدریس است.
در پایان این برنامه کتاب «مکتب حقایق» که شامل مقالهها و شعرهای اوست، رونمایی شد.
نظر شما