چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۷
حمزه‌ای: تاثیر شعر را در آموزش  کودکان دست کم نگیریم

رودابه حمزه‌ای از شاعران و نویسندگان حوزه کودک و نوجوان، معتقد است:نباید تاثیر شعر را در آموزش و پرورش کودکان دست کم بگیریم

رودابه حمزه‌ای در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره شعر کودک امروز بیان کرد: اگر واقع بینانه بخواهیم به این موضوع بپردازیم، باید بررسی بیشتری حول محور کودک، شعر و رسانه‌های مکتوب انجام دهیم که در این مطلب شعر را به دو دسته انتخابی و غیر انتخابی تقسیم بندی می‌کنیم. اشعار انتخابی را کودک با میل و اراده شخصی تهیه می‌کند و اشعار غیرانتخابی، شامل اشعاریست که در کتاب‌های درسی چاپ می‌شود و کودکان ملزم به خواندن آنها هستند.

این شاعر و نویسنده کودک و نوجوان در این باره توضیح داد: در بخش اشعار انتخابی خوشبختانه شاعران توانسته‌اند با استفاده از ابزار شعر، ارتباطی دو سویه بین خود و مخاطبانشان برقرار کنند. شاعر کودک به سلایق و علایق کودکان اشراف کامل دارد و زبان مفاهمه با کودک را می‌شناسد و دائما سعی می‌کند المان‌های مورد علاقه مخاطب را در اشعارش لحاظ کرده و به نقطه مشترکی بین خود و مخاطب خود توجه کند.


به گفته وی، انتخاب موضوع مناسب، آموزش غیرمستقیم، پرورش خلاقیت و ایجاد انگیزه تفکر در کودک، در قالب شعری ساده، روان و سرشار از ریتم و شادمانی از توانمندی‌های یک شاعر نشات می‌گیرد و موجب جذب مخاطب خواهد شد.
 
تاثیر شعر را در آموزش و پرورش کودکان دست کم نگیریم

حمزه‌ای درباره اشعار غیرانتخابی نیز بیان کرد: در مورد اشعار غیرانتخابی که کودک ملزم به خواندن و حفظ شعر است، معمولا اشعار کتاب‌های درسی توسط افرادی انتخاب می‌شوند که با روحیات و گروه‌بندی سن کودکان آشنایی چندانی ندارند و به همین دلیل خیلی از اشعار توانایی جذب مخاطب را ندارند. همه ما آگاه هستیم که وقتی در کتاب درسی انتخاب خوبی صورت می‌گیرد، بچه‌های یک کشور و چند نسل آن شعر را در ضمیر خود حفظ می‌کنند و تا آخر عمر از آن لذت می‌برند که از این دست می‌توان به اشعار «صد دانه یاقوت» از مصطفی رحماندوست و «خوشا به حالت ای روستایی» از جعفر ابراهیمی اشاره کرد و به اهمیت انتخاب درست در جذب کودکان به مقوله شعر واقف شد. در کل حال شعر کودک خوب است، اگر تاثیر شعر را در آموزش و پرورش کودکان دست کم نگیریم.

این شاعر و نویسنده با بیان این نکته که شعر کودک دریچه آگاهی و سلامت روح و جسم و روان است که رو به دنیای کودک باز می‌شود، گفت: مسئولین فرهنگی ما باید بدانند که هر آنچه برای کودک امروز هزینه می‌شود در آینده با ضریب چند برابر به جامعه بازپرداخت می‌شود و در بسیاری از هزینه‌های مجرمانه که در اثر خشونت و ناآگاهی به جامعه تحمیل می‌شود، صرفه‌جویی خواهد شد. به نظر من مهمترین چالش شعر کودک امروز، بی‌توجهی مسئولان فرهنگی و عدم تشخیص تاثیر شعر در آموزش، تربیت و تلطیف روح نسل های آینده است.

وی در ادامه اظهار کرد: همواره سعی می‌کنم از بایدها و نبایدهای رایج پرهیز کنم زیرا عقیده دارم همان‌گونه که برخورد افراد با کودکان متفاوت است، نگاه و زبان شاعران هم به شعر کودک متفاوت است و بهتر است هر کس با زبان و سلیقه خود شعر بسراید. در گذشته‌های نه چندان دور به محض شنیدن شعری، نام شاعر حدس زده می‌شد، زیرا نگرش، پرداخت و همچنین زبان و بیان مخصوص آن شاعر بود و مثل امضای شاعری پای شعرش محسوب می‌شد. ولی در سال‌های اخیر در کارگاه‌ها و جلسات ادبی، دستورالعمل‌هایی به عنوان قانون شعر مطرح می‌شود که به نظر من پذیرفتنی نیست و باعث از بین رفتن تفاوت‌های ساختاری و تشبیهی شعر شده و یک نواختی و هم شکلی آثار باعث ایجاد حس کسالت و تکرار در مخاطب می‌شود. بهتر است به هر توصیه‌ای رسمیت نبخشیم و اجازه ندهیم که قوانین مقطعی و سلیقه‌ای، خلاقیت هنری شعر را تحت تاثیر قرار دهد.

آموزش کودکان با شعر موجب زیست بهتر آنها می‌شود

حمزه‌ای در تشریح وجه آموزشی شعر کودک نیز گفت: بچه‌ها تجربه زیادی از چگونگی بهتر زیستن روی کره زمین ندارند. به عقیده من آموزش برای گروه سنی خردسالان و کودکان، کمک به زیست بهتر و دوری از مخاطرات آینده محسوب می‌شود. اگر هدف یک شاعر ارتقاء سطح بینش، دانش و آگاهی نسل فردا باشد، شعر فرصت مناسبی فراهم می‌کند که آموزش غیرمستقیم به کودک ارایه شود و اگر شاعری این توانایی را داشته باشد که ضمن ارائه اثری جذاب و هنری بار آموزشی اثر را هم در نظر بگیرد، قابلیت کاربرد شعر در زندگی روزمره را افزایش داده است.

شاعر «مجموعه‌ای از مهربانی» یادآور شد: البته بسیاری از شاعران و منتقدان عقیده دارند که آموزه‌ها باید توسط خانواده و آموزگار و دستگاه‌ها و نهادهای رسمی به بچه‌ها منتقل شود و جایگاه شعر به مراتب بالاتر از آن است که به آموزش بچه ها بپردازد! ولی من عقیده دارم که وقتی شاعری کودکان کشورش را دوست داشته باشد و زندگی آنها برایش مهم تلقی شود، مثل پدر و مادر باید برای امروز و فردای آنها نگران باشد و دوشادوش پدر ومادر از نصیحت آمرانه پرهیز و از آموزش غیرمستقیم در کنار جنبه تفریحی و ادبی شعر دریغ نورزد.

تخیل بی حد و مرز، واقعیات را دگرگونه جلوه می‌دهد

حمزه‌ای در ادامه به میزان توجه به ساختار تخیل گرایانه شعر کودک پرداخت و گفت: دنیای کودکان سرشار از تخیلات شاعرانه است و همان‌گونه که می‌دانید تخیل عنصری جدایی ناپذیر از شعر کودک است و به همان اندازه که استفاده از این عنصر موجب ارتقاء سطح کیفی اثر می‌شود، می‌تواند موجب افت شعر در اشعار مذهبی و روایت گونه دینی باشد. شاعر باید محدوده تخیل را به سوی واقعیت هدایت کند و اجازه ندهد تخیل بی حد و مرز، واقعیات را دگرگونه جلوه دهد.

به اعتقاد این شاعر و نویسنده کودک و نوجوان، متاسفانه گاهی شاعران مذهبی‌سرا، آن‌چنان درگیر تخیلات شاعرانه می‌شوند که اصل موضوع را نیز غیر قابل باور جلوه می‌دهند و با تاکید بر این نکته که کودکان آگاه امروز قدرت تفکیک بالایی دارند و مرز تخیل و دروغ را به درستی تشخیص می‌دهند. متاسفانه گاهی این تخیلات در گذر ایام، بخشی از تاریخ محسوب شده و حتی علما و بزرگان هم به عنوان سند رسمی به این تخیلات استناد نموده و باعث تشکیک دینی در باور نسل‌های آینده می‌گردند.

ناقد نباید سلیقه شاعر را زیر سوال ببرد

حمزه‌ای در بخش دیگری از سخنانش به تاثیر نقد بر شعر کودک امروز اشاره کرد و گفت: نقد نیز از مواردی است که در این حوزه باید مورد توجه قرار گیرد زیرا نقد منصفانه به شاعر کمک می‌کند که از شعر خود فاصله بگیرد و از دید منتقد یکبار دیگر نقاط ضعف و قوّت شعر خود را بیابد و سعی کند در اشعار بعدی این نکات را رعایت کند. ولی انگار دستورالعملی نانوشته در بین منتقدان رایج شده که نقد باید سلیقه شاعر را زیر سوال ببرد.

وی با بیان این‌که اساساً یک منتقد خوب نقاط تاریک اثر را روشن و بخش‌های روشن اثر را روشن‌تر جلوه می‌دهد، افزود: منتقد رمزها را باز و گره‌ها را می‌گشاید و هر آنچه به لحاظ تکنیک، فرم و قالب و محتوا از اثر درک کرده، به قلم می‌آورد و اگر تناقض در اثر و گروه سنی مخاطب یافت، آن را گوشزد می‌کند. مطمئنا اثری که قبلا توسط کارشناسان بررسی شده و قابل چاپ تشخیص داده شده، از قابلیت‌هایی برخوردار بوده ولی متاسفانه گاهی منتقدان بدون توجه به سابقه طولانی شاعر در سرایش آثار بسیار و موفقیت او در جایگاه ادبی و همچنین بدون در نظر گرفتن سلیقه شخصی سراینده، توسط یک خط‌کش معیار از پیش تعیین شده کل آثار یک کتاب را زیر سوال می‌برند و در نتیجه این امر نه تنها کمکی به شاعر و مخاطب نمی‌کند بلکه موجبات دلسردی شاعران را فراهم می‌آورند.

منتقدان با سیاه نمایی وجوه مثبت را نادیده و منفیات را بزرگ‌نمایی نکنند
 
حمزه‌ای بیان کرد: من شخصا هیچ‌وقت به خودم اجازه نمی‌دهم که جوابیه نقد بنویسم، چون اعتقاد دارم که منتقد ادبی در جایگاه خود حق دارد نظرش را مطرح کند. ولی منتقدی که ذره‌بین در دست بگیرد تا اشکالی از شعر در بیاورد و با سیاه نمایی وجوه مثبت را نادیده و منفیات را بزرگ‌نمایی کند و به این وسیله برتری خود را نسبت به مقوله ادبیات به رخ بکشاند، از نظر من منتقد موفق و ماندگاری محسوب نمی‌شود. تجربه نشان داده چه بسا آثاری که از نظر منتقدان ضعیف محسوب شده، با مخاطب به خوبی ارتباط برقرار کرده و بارها و بارها تجدید چاپ شده است.

شاعر «دست بزنم به کبریت» یادآور شد: بی گمان همه ما به عنوان شاعر و نویسنده می‌توانیم آثار دیگران را نقد کنیم. چه بسا در خلوت خود همین کار را هم انجام می‌دهیم ولی اعتقاد دارم که فقط منتقد ادبی اجازه دارد نقد خود را در معرض دید همگان قرار دهد زیرا به همان اندازه که یک شاعر یا نویسنده تلاش کرده که در جایگاه خود تثبیت شود و در کار خود مهارت پیدا کند، منتقد ادبی هم زحمت کشیده تا بتواند اشراف کامل به صنایع ادبی داشته باشد و اصول و قواعد کار را آموزش ببیند. ولی شور بختی از آنجا آغاز می‌شود که شاعری که خود را منتقد می‌داند با خواندن یک کتاب و یادگیری چند اصطلاح ادبی و جدید دست به قلم برده و به دور از رعایت اصول اخلاقی، برای سرکوب یا خوش آمد همکاران خود، دست به قلم برده و با هدف ارتقای جایگاه خود بهترین اثر یک شاعر را انتخاب و غیرمنصفانه اقدام به نقد آن اثر می‌کند.

حمزه‌ای در پایان ضمن تشکر از منتقدان از آنها خواست که با اهتمام بیشتری به کار خود ادامه دهند و از شاعرانی که هنوز در آثارشان ایراد تخصصی به چشم می‌خورد نیز درخواست کرد که فضای نقد را به منتقدان رسمی واگذار و به جای نقد اشعار دیگران به نقد آثار خود بپردازند.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها