نشست نقد و بررسی «شیوههای آموزش داستاننویسی» برگزار شد
حدادی: کتاب با تصویر باید بتواند کودک را به قلاب بیندازد
هدی حدادی در نشست نقد و بررسی «شیوههای آموزش داستاننویسی» با بیان اینکه اگر کتاب با تصویر نتواند کودک را به قلاب بیندازد هیچ متنی نمیتواند این کار را انجام دهد، گفت: اگر بتوانیم این قدرت را بهتصویر ببخشیم که در کتاب، روایتگر باشد، میتوانیم مخاطب کودک را حفظ کنیم.
شأن تصویر با کاهش گروه سنی افزایش مییابد
کیانوش غریبپور در این نشست بیان کرد: بهعنوان یک خواننده حرفهای نمیدانم چگونه میتوان نویسندگی را به افراد یاد داد و شأن خلاق در آنها ایجاد کرد. به نظر من استفاده کردن از تکنیکهای نویسندگی آنقدر فرعی است که ذات نویسندگی در آن گم میشود.
این تصویرگر و مدیر هنری درباره تصویرگری توضیح داد: هرچه گروه سنی کمتر میشود، شأن تصویر بیشتر و توجه بیشتری به این حوزه میشود تا اینکه به حد اعلای آن یعنی کتابهای تصویری بدون متن میرسیم که در جامعه ما که کلام محور است و آشناییزدایی میخواهد تا پدر و مادرها باور کنند اینها هم نوعی از کتاب هستند معمولاً والدین احساس میکنند چون کلمه در کتاب نیست نمیتواند ارزش زیادی داشته باشد.
وی در ادامه به اهمیت خلق کتاب تصویری با حضور نویسنده و تصویرگر در کنار هم اشاره کرد و گفت: در ایران کمتر این فضا وجود داشته که نویسنده و تصویرگر کمتر کنار هم بنشینند و کتاب تصویری خلق کنند. براین اساس تصمیم گرفتیم کارگاههای خلق کتاب تصویری را با کمک انتشارات علمی و فرهنگی برگزار کنیم که در آن نویسنده و تصویرگر کنار هم بنشینند و با هم کتاب خلق کنند زیرا در اینگونه آثار گاهی لازم است نویسنده ساکت باشد و تصویر حرف بزند و گاهی لازم است تصویرگر ساکت باشد و متن حرف بزند.
غریبپور ادامه داد: اصولاً مدیرهنری در یک نشر لولهکش است و باید بین تصویرگر و نویسنده پل ارتباطی برقرار کند. تا زمانی که آنها کنار هم نباشند آنقدر ساحتهایشان از هم دور است که تصور میشود اساسا تصویرگر و نویسنده ساکنان دو کره متفاوتندو زاویه دید کاملا متفاوتی باهم دارند.
وی با بیان اینکه همیشه این خطر در تصویرگری وجود داشته که مخاطب ممکن است تصویر را نفهمد یادآور شد: با نگاهی به تاریخچه تصویرگری در مییابیم تصویرگری بر مبنای فهم کودک بوده است. اما کمکم به زیباییشناسی معیار تبدیل شده و فکر میکردند آنچه افرادی مانند زرینکلک خلق کردهاند زیباییشناسی معیار است و نباید به سایر حوزههای تصویرگری وارد شد تا اینکه بالاخره نسلی از تصویرگران روی کار آمد که عصیانگر و بهدنبال کسب تجربه شخصی در حوزه تصویرگری بود و این خیزش منجر به ایجاد شجاعت در شکستن مرزها شد و به تعداد تصویرگران، شیوههای مختلف و طرحهای متفاوت ایجاد شد.
به گفته این تصویرگر، در آن سالها (حدود 1383 - 1384) داشتیم به سوی یک فرمالیسم و انحراف پیش میرفتیم و اغلب آن تصویرگران متوجه شدند که ممکن است کارشان شیرینی لازم برای مخاطبان را نداشته باشد و بیشتر برای خودشان مطلوب باشد. در مقابل آن تصویرگری از فرهنگ پایینتر و دمدستیتری شکل گرفت که تا حدودی از دنیای انیمیشن غربی تاثیر میپذیرفت. پیدا کردن مرز بین این دو نیاز به تجربهکردن و امتحان کردن دارد. در این میان گاهی نیاز به بالاآوردن سطح ذائقه مردم داریم. بالاآوردن سطح ذائقه سبب میشود نوع دیدگاه مردم نیز عوض شود.
غریبپور اظهار کرد: امروزه شاهد به روی کار آمدن نسل جدیدی از تصویرگران هستیم که نسبت به نسلهای قبل صمیمانهتر با متن برخورد میکنند و اگر این دوران ادامه داشته باشد بهطبع این فاصله نیز کمتر میشود.
کتاب تصویری فرهنگ قصهگویی را زنده میکند
هدی حدادی نیز در این نشست به بحث تصویرگرـ مولف اشاره کرد و گفت: این بحث برای من خیلی جدی است چون در سطح دنیا نگاه بسیار جدی به تصویرگر ـ مولف وجود دارد و اکثر کتابهای موفق از سوی تصویرگر ـ مولفان تولید میشود. این کتابها وحدت رویه دارند و وقتی در مقابل مخاطب قرار میگیرند سبب میشوند مخاطب یک خط را در مسیر اصلی هدف کتاب دنبال کند.
این تصویرگر افزود: در کشور ما اینگونه نیست و اساسا نویسندگان، داستانی را مینویسند و بهناشران میدهند و ناشر براساس تصمیم خودش کتاب را به تصویرگر میدهد و ارتباطی بین این دو وجود ندارد. برهمین اساس با کوشش فریدون عموزاده خلیلی در انتشارات علمی و فرهنگی کارگاههایی با موضوع کتابهای تصویری راهاندازی شد تا تصویرگران و مولفان کنار هم بنشینند و از صفر تا صد یک کتاب تصویری را در کنار هم خلق کنند.
به گفته حدادی، همیشه این خطر وجود دارد که در آموزش، تاثیرپذیری و کپیبرداری اتفاق بیفتد ولی گریزی نیست. وقتی میخواهیم کتابهای «سایلنت بوک» را وارد خط تولید کشور کنیم ناگزیریم که آموزش دهیم و کارگاههای آموزشی برگزار کنیم.
وی در ادامه به ارائه توضیحاتی درباره کتاب تصویری پرداخت و گفت: اگر از کتاب تصویری تصویر را برداریم متن آن بیمعنا میشود و تصویر لازمه آن است اما در کتابهای مصور داستان را بدون تصویر بهراحتی میتوان فهمید و وابستگی زیادی بین متن و تصویر وجود ندارد و تصویر حکم تزیین را دارد.
حدادی اظهار کرد: ما امروزه به سراغ کتابهای تصویری رفتهایم که در آنها تصویر از اهمیت بالایی برخوردار است و علاوه بر اینکه کمک میکند ذهنیت نویسندگان ساختارشکنانه شود، فرهنگ قصهگویی را نیز زنده میکند زیرا ما تلاش میکنیم متنی را برای کتابهای تصویری بیان کنیم و از خودمان برایش قصه بسازیم و این مساله در دنیایی که قصهگویی از بین رفته است از اهمیت زیادی برخوردار است.
این نویسنده و تصویرگر، با بیان اینکه اگر کتاب با تصویر نتواند کودک را به قلاب بیندازد هیچ متنی نمیتواند این کار را انجام دهد، گفت: اینکه بتوانیم این قدرت را بهتصویر ببخشیم که در کتاب، روایتگر باشد، خیلی مهم است و سبب میشود مخاطب کودک را از دست ندهیم.
نباید خلاقیت را قربانی تکنیکها و تکرارها کنیم
فریدون عموزاده خلیلی نیز در این نشست به ارایه توضیحاتی درباره کارگاه «اتاق تجربه» پرداخت و گفت: این کارگاه برای اولین بار در سال 1390 براساس مبارزهای برعلیه کلیشهسازی رایج در کارگاههای معمولی راهاندازی شد که نتیجه آن خروجیهایی بود که مشخص شد.
رئیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، افزود: در اتاق تجربه و کارگاههای خلق کتاب تصویری یک گزاره اصلی وجود داشت و آن هم مطرحبودن خلاقیت به عنوان یک اصل بود. در کارگاه تجربه سعی کردیم داستاننویسی را تجربه کنیم نه اینکه آن را یاد دهیم و گام به گام پیش رفتیم و تجربههایی حاصل شد. نخستین گامی که در این کارگاهها برداشته شد از بینبردن ترس در نویسندگان تازهکار نسبت به موضوعات مختلفی مانند ترس از بیان ایده، ترس از کلیشهها و غیره بود.
این نویسنده بیان کرد: مهمترین هدف ما در این کارگاهها این است که میخواهیم خلاقیت قربانی تکنیکها و تکرارها نشود و این یعنی رها شدن از کلیشهها و رسیدن به جهان موردنظر که در آن تصویرگر و نویسنده کنار هم باشند، نویسنده بنویسد و تصویرگر تصویرگری کند و بههمراه هم داستان را پیش ببرند.
نظر شما