شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۰
زیبایی‌شناسی فاجعه

رضا شجاعی، ‌عکاس و منتقد هنری در یادداشتی به بررسی تازه‌ترین اثر احمد حسن‌زاده به نام «آه ای مامان» پرداخته است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رضا شجاعی: مجموع داستان «آه ای مامان» شامل یازده داستان است که توسط نشر «نون» و در اردیبهشت سال 1396 روانه بازار شده است. همه داستان‌های این مجموعه به نوعی با هم در ارتباط هستند. به همین دلیل می‌شود آن را مجموعه‌ای از داستان‌های بهم پیوسته دانست. این پیوستگی در داستان‌ها به دو شکل رخ داده است. نقطه اشتراک اول که پر رنگ‌تر نیز است، در شش داستان اول رو می‌نماید.

شش داستان با محوریت مادر و پسری که عموما از دید پسر به مادر نگاه شده است. در این داستان‌ها هر بار پسر در سنی از سال‌های زندگی‌اش به روایت مادر دست می‌زند. برای مثال در داستان «هَملتِ مامان»، راوی پسری پنج یا شش ساله است که واقعه از دست دادن یا بهتر است بگوییم، ناپدید شدن پدرش را روایت می‌کند. داستانی فوق‌العاده خوش‌ساخت، داستانگو و در عین‌حال خلاقانه که به هیچ‌وجه از قواعد زبانِ سنی و منطقِ سنی پسر پنج ساله خارج نمی‌شود. اما به نظر من اوج پیوستگی شش داستان اول را می‌توانیم در روایت حیرت‌انگیز داستان ششم با نام جالب‌توجه «وقتی مامان تنهایم گذاشت، مرگ بابا را فراموش کرد و با عمو ازدواج کرد» دید.

این داستان به زعم من برای نویسندگی خود نویسنده یک اوج به حساب می‌آید، گونه‌ای شکوفایی. ساخت چنین بستر و روایتی را در داستان فارسی، به جرات می‌توان گفت یا ندیده‌ایم، یا کم، خیلی کم دیده‌ایم. اینکه چگونه در عین واقعی بودن و خلق زیبایی‌شناسی‌ای که ماحصل محتوای کل اثر است، پنداری آفرید که واقع‌بین باشد. یا بهتر است بگوییم نوشتن به سنت هنرمندان مدرن برای بازنمایی مفهومی به غایت کهن، مفاهیمی همچون شکست، خیانت و حفظ ارزش‌های خانواده.

نکته جالب توجه دیگر، تکثیر هوشمندانه زیبایی‌شناسی و یا تکامل آن بر مبنای محتوای داستان‌ها و آدم‌های قصه‌های حسن‌زاده است. به این معنا که نویسنده توانسته بر پایه محتوا، زیبایی‌شناسی‌ای مختص به آن را خلق کند و در عین‌حال با سایر داستان‌ها نیز همنشینی داشته باشد.

نقطه دوم پیوستگی داستان، مفهوم یگانه‌ای است که در هر داستان به گونه‌ای بازنمایانده می‌شود: «فاجعه». ما در هر داستان شاهد رخدادی فاجعه‌بار هستیم و یا فاجعه‌ای از قبل رخ داده و ما اکنون پس از فاجعه را می‌خوانیم. فجایع داستان‌ها نیز همگی به گونه‌ای بر محور خانواده است. مشکلاتی کوچک که تبدیل به فجایعی بزرگ می‌شوند، عدم هماهنگی‌ها با جامعه پیرامون‌شان و یا تلاش برای یافتن راهی برای رهایی از بحران‌های عمیقی که در چاه عمیق آنها گرفتار آمده‌اند.  

این رشته رویدادهای اندوه‌بار و تراژیک در مجموعه داستان «آه آی مامان» با به‌کارگیری صحیح لحن، زبان، شخصیت‌پردازی و فضای اثر، گونه‌ای از زیبایی‌شناسی منحصر به فردی را به اجرا گذاشته که بسیار حائز اهمیت است. این زیبایی‌شناسی را به زعم من می‌توان اینگونه توضیح داد: نویسنده توانسته برای بازنمایی درون‌مایه‌های پیچیده و دردناک، بستری از آرامش ایجاد کند. این بدان معنا است که ابتدا خواننده با خواندن داستان‌ها دچار رعشه‌ای زیبایی‌شناسی از فضایی به غایت منحصر به‌فرد، روابطی کاملا خاص (برای مثال بین مامان و پسر) می‌شود و در ابتدا آن زیبایی‌شناسی‌ای که در قلم نویسنده نهان است، او را همچون گهواره‌ای در برگرفته و هموار به جلو می‌برد، اما کم‌کم ناخودآگاه هوشیار شده و تکاپویش را آغاز می‌کند و فاجعة مستتر در فروپاشی آدم‌ها را برای او عیان می‌کند.

بنابراین بی‌راه نخواهد بود اگر بگویم «آه ای مامان» زیبایی‌شناسی فاجعه است. یعنی داستان‌هایی به غایت واقعی اما سرشار از پندار. گونه‌ای پندارگرایی دیداری هنری (artistic visual illusion) که استادان بزرگ نگارگر و پس از آن نقاشان مدرن و عکاسان پیشرو به آن پرداختند. مثل فروپاشی در بستری از آرامش در کار عکاسان آلمانی پس از جنگ. کسانی که به راستی می‌توانستند مخاطبان شیفته و شیدای هنر را به این درک و باور برسانند که آنچه خلق کرده‌اند نه تنها جادو نیستند، بلکه سراسر راستین واقعی‌اند. اما پژواک جادو پس از دیدار مخاطب منعکس می‌شد. آنگاه که پس از مواجهه با اثر، در اولین لحظات آرامش و تفکر، به عمق فاجعه پی می‌بردند.

همچنین اگر به این اثر همچون راه‌حلی برای فرار از وضعیت سراسر بحرانی آدم‌های داستان‌ها بنگریم، آنوقت است که ماهیت فاجعه‌بار بحران در روابط و نیز وضع به‌هم گره خوردة آدم‌ها به واسطه شرایط‌شان، یعنی از دست دادن مداوم عزیزان، بحران‌های سیاسی‌ای که در طول سالیان گریبان‌شان را گرفته، فقر بیش از اندازه و بیکاری، روحیات حساس‌شان، مکافات شهرهای جنگ زده و مصائب رایج پس از جنگ، هرگونه تلاشی را برای خروج از بحران، با وجود این کوله‌بار اندوه و زندگی‌ای که خود تبدیل به انتزاعی عجیب و لاینحل شده، به بحرانی دیگر مبدل می‌شود. بنابراین ما در هر خط و پاراگرافِ داستان‌ها شاهد زایش بحران هستیم. شاید بهترین راه‌حل برای گریز از این وضعیت، صبوری کردن و انتظار است و باید تنها به وقوع معجزه‌ای امیدوار باشند.

از احمد حسن‌زاده پیش از این مجموعه داستان «مِستر جیکاک»، منتشر شده بود. او همچنین توانسته است برای کتاب «مِستر جیکاک» برنده بهترین مجموعه داستان سال از جایزه «هفت اقلیم» شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها