کتاب «سندشناسی؛ رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد و روایات» اثر حجتالاسلام مهدی غلامعلی، افزون بر بیان تئوری و نظریههای این علم، به آموزش شیوه کاربردی بررسی اسناد با ذکر نمونههای مختلف میپردازد.
در نخستین بخش کتاب و در صفحه 50 در ذیل سرفصل «شبهه عالمان اهل سنت» آمده است: «مطالعه تاریخ حدیث شیعه به خوبی تلاش سترگ راویان و محدثان شیعه را برمینمایاند، اما همواره جمعی از عالمان اهل سنت به خردهگیری از شیعه روی آوردهاند. در سالهای اخیر، برخی حدیثپژوهان عامه با متهم ساختن شیعه به عدم استفاده از سند در نقل روایات، سعی کردهاند متون روایی شیعه را فاقد اعتبار جلوه دهند، چه اینکه هر حدیثپژوه به این نکته اتفاق دارد که اگر سند در روایت نبود، هرکس میتوانست هر مطلب را بیدلیل به معصوم نسبت دهد؛ البته به تازگی چنین شبهاتی از سوی «دکتر یوسف عبدالرحمن مرعشلی» و «دکتر عبدالرحمن الصالح المحمود» با عباراتی جدید ارائه شده است، اما این شبهات در کلمات عالمان پیشین عامه ریشه دارد.»
نویسنده در بخش دوم نیز درباره «اتصال سند» نوشته است: «آگاهی از اتصال حلقههای سند، از مهمترین مراحل سندشناسی است؛ به عبارت دیگر، افرادی که در زنجیره یک خبر قرار دارند، همگی باید خبر را از یکدیگر بشنوند و به دیگری منتقل کنند. شنونده خبر نیز پس از بررسی رابطه افراد با یکدیگر، از اتصال زنجیره انسانی اطمینان حاصل میکند. نویسندگان کتابهای حدیثی با ذکر کامل سند روایت، امکان بررسی طریق نقل را برای خواننده فراهم میآورند. بخش قابل توجهی از این اسناد بهصورت متصل از نویسنده کتاب تا معصوم، مسلسلوار ادامه دارد و هیچگونه افتادگی، عطف، تحویل یا ضمیری را دربر ندارد؛ اینگونه اسناد را «سند عادی» میخوانند.»
همچنین در بخش سوم کتاب درباره «فواید دانش طبقات» میخوانیم: «مهمترین فایده دانش طبقات آن است که مقطع زمانی راوی را برای ما روشن میسازد. تاریخ وفات بسیاری از راویان برای ما روشن نیست و تنها از طریق طبقات استاد و شاگرد میتوان محدوده زمانی راوی را مشخص کرد؛ برای نمونه «محمد بن مسعود عیاشی» از راویان و نویسندگان شیعی است که تاریخ وفات وی برای ما پوشیده است، اما از آنجا که وی شاگرد «علی بن حسن بن علی بن فضال» و «حسین بن اشکیب مروزی» - صحابه امام هادی و امام عسکری (ع)- بوده و از سوی دیگر، کسانی چون «احمد بن محمد عاصمی»، «محمد بن یحیی العطار» و «علی بن محمد علان کلینی» - از مشایخ کلینی و شاگرد علی به حسن بن علی بن فضال هستند، پس وی نیز حدودا در طبقه مشایخ کلینی است و باید در دو دهه اول سده چهارم از دنیا رفته باشد. با توجه به اینکه «قاضی ابوالحسن علی بن محمد قزوینی» در سال 356 قمری کتابهای عیاشی را با یک واسطه در بغداد منتشر کرده، این گمان تقویت میشود که عیاشی باید بین سالهای 300 تا 320 قمری از دنیا رفته باشد. بهنظر میرسد بهترین راه تعیین مقطع زمان حیات راوی گمنام، رجوع به طبقات و اسناد مشابه پرتکرار است.»
در بخش پایانی و در صفحه 250 نیز «شرایط راوی» اینگونه تبیین شده است: «حدیثپژوهان شرایطی را برای راوی بیان کردهاند که بهنظر میرسد برگرفته از روایات یا خرد بشری است. بخشی از این شرایط نظیر «عقل» یا «تمیز»، از شرایط راوی هنگام تحمل حدیث است، اما معمولا اصطلاح «شرایط راوی» برای هنگامی است که راوی در حال ادا و نقل است. کتابهای درایه، شش شرط را برای راوی برشمردهاند: اسلام، عقل، بلوغ، ایمان، عدالت (وثاقت و صداقت) و ضبط (حفظ). مشهور رجالیان، در معتبر دانستن این شرایط همداستانند، اما در مفهومشناسی و دامنه شمول آن، اختلافهای متعددی وجود دارد. این شرایط در بسیاری از منابع رجالی متأخر تبیین شده است.»
نخستین چاپ کتاب «سندشناسی؛ رجال کاربردی با شیوه بررسی اسناد و روایات» در 335 صفحه با شمارگان 500 نسخه به بهای 15 هزار تومان از سوی انتشارات دارالحدیث منتشر شده است.
نظر شما