روزنامه گاردین در واکنش به گزارش شورای هنر انگلیس مبنی بر کاهش رغبت مردم به کتاب های داستانی، در یادداشتی علت اصلی این امر را قالب و نوع داستانگویی عنوان میکند.
شورای هنر انگلستان یک نهاد دولتی تحت نظارت وزارت فرهنگ،رسانه و ورزش این کشور است که در سال 1994 میلادی برای بهبود شرایط و برنامههای فرهنگی تاسیس شده است. این شورا در گزارش خود میافزاید: «فروش کتابهای چاپی داستانی در سالهای اخیر با کاهش قابل توجهی روبرو بوده و این در حالی است که قیمت این کتابها در 15 سال اخیر کاهش داشته است. حتی فروش بالای کتابهای الکترونیکی نیز نتوانسته این کمبود فروش داستانها را جبران کند.»
شورای هنر انگلیس اخیراً بودجهای برای کمک به نویسندگان داستان اختصاص داده است تا آنها بتوانند با تمرکز بیشتری به نوشتن ادامه دهند ولی روزنامه گاردین این راهکار را برای قوت گرفتن علاقه مردم به داستان مفید ارزیابی نمیکند. روزنامه انگلیسی در یادداشتی به قلم «تیم لات» خبرنگار و نویسنده انگلیسی نظری خلاف شورای هنر انگلیس برای کمک به رونق کتابهای داستانی ارائه میکند و مینویسد: «بیایید به جای کمک مالی به نویسندهها به خود داستانها کمک کنیم. آنها باید داستانهای بهتری بنویسند. این روزها به غیر چند نویسنده آمریکایی مثل مایکل گابون، جاناتان فرانزن، آن تایلر و دونا تارت کمتر نویسندهای وجود دارد که آثار چشمگیر ادبی داشته باشند. در حقیقت باید گفت سبک داستانگویی و نوشتن رمانهای ادبی به طور کلی در حال نابودی است.»
لات در ادامه مینویسد: «خیلی از نویسندهها از این مطلب مستثنی هستند ولی بیشتر نویسنده رمانها این روزها داستانهایی مینویسند که طرح و موضوع کلی ندارد و همینطور به شرح وقایع میپردازد. مثلاً نویسندهای مثل « ایمیر مکبراید» (نویسنده ایرلندی برنده جوایز متعدد ادبی مثل گلداسمیت) را در نظر بگیرید. او خیلی خوب مینویسد ولی وقتی داستانش را میخوانید از نیمهها طرح و موضوع کلی از دستتان میرود. شاید به این خاطر باشد که نویسندههایی مثل مکبراید میخواهند سبک جدیدی از داستانگویی را ابداء کنند ولی حقیقت این است که این مسئله دارد به داستاننویسی ضربه میزند.»
«مارتین امیس» رماننویس انگلیسی داستانهای «پول»(1984) و «مزارع لندن» (1989) میگوید: «وقتی در نوشتن رمان نثر زیبا وجود نداشته باشد، نویسنده مجبور است به یک عامل ثانوی مثل طرح و نقشه کلی داستان تکیه کند تا خواننده را جذب کند.»
امیس از تجربه تدریسش در دانشگاه «ایست آنجلیا» (مشهورترین دانشگاه برگزارکننده کلاسهای نویسندگی در انگلیس) میگوید که متوجه شده است نویسندههای جوانتر چندان به طرح کلی داستان توجه ندارند و شاید یکی از دلایل افت رمانهای معاصر همین موضوع باشد.
گاردین در ادامه به نویسندگان مشهوری مثل دیکنز، آستن، اورول و بقیه اشاره کرده است که چگونه خودشان را از ادبیات صرف جدا کردند و به داستان نویسی روی آوردند. به اعتقاد نویسنده گاردین وقتی قرار باشد نویسندهای رمان بنویسد مهمتر از قابل و شکل ادبی کار باید به طرح کلی داستان توجه داشته باشد و خیلی در بند استفاده از استعارهها و نثرهای سنگین نباشد.
شاید سریالهای تلویزیونی در سالهای اخیر جای رمانها را گرفته باشد ولی از این مسئله نیز نباید غافل شویم که این سریالها با داشتن داستان قوی توانستهاند مخاطب را جذب کنند و هر رمانی که بخواهد این جایگاه را پس بگیرد، باید بیشتر از تمرکز روی کلمات روی طرح داستان توجه شود.
نظر شما