درباره چیستی بینالمللی شدن و ضرورت طرح بینالمللیشدن دانشگاهها توضیح دهید؟
بینالمللی شدن ایدهای است که امواج متعددی در طول تاریخ داشته است و ما در موج سوم آن قرار داریم بحث بینالمللیشدن از دهه 70 شروع شده است و تاریخ متعددی دارد. تعریف بینالمللیشدن نیز مشتمل بر دو رویکرد نظری و عملیاتی است. در شرایطی ایدهآل و به لحاظ نظری بینالمللی شدن فرایندی است که در آن تربیت نسل جدیدی از شهروندان سنتپذیر، منتقد جهانی صورت میگیرد. البته این بحث مؤلفههای گوناگونی دارد که شامل تنوع و کیفیت آموزش، پروژههای بینالمللیشدن دانشگاهها، فرصتسازی برای همه شهروندان در همه شهرها و دانشگاهها، تحرک و تبادل برای مبادله دانشجو و استادان و ... است. بنابراین این مولفهها در برنامههای استراتژیک دانشگاهها مشاهده میشود اما در دنیای واقع نیز بینالمللیشدن دانشگاهها متفاوت است هماکنون گردش مالی سیاست بینالمللیشدن دانشگاهها رقمی بیش از 150 میلیارد دلار است.
ما در سال گذشته 25 میلیارد دلار گردش مالی در این حوزه داشتیم و امسال نیز 40 میلیارد دلار در حوزه بینالمللیشدن گردش پولی داشتیم. بنابراین وقتی به سیاست دانشگاهی بینالمللیشدن نگاه میکنیم میبینیم که حوزههای دیگری همچون اقتصاد تحت تاثیر آن قرار میگیرد. بینالمللیشدن امروزه تحت تاثیر فرایند تجاریسازی آموزش عالی و بازاریابی تولیدات دانشگاهی قرا گرفته است و طی آن بسیاری از دانشگاهها فرایند جذب اساتید، پژوهشگران و دانشجویان ممتاز را برگزار میکند که هدفش درآمدزایی از این افراد است چراکه جذب نخبگان برای این دانشگاهها و موسسات درآمدهای مالی در پی دارد.
کشورهایی که در این حوزه فعال هستند اساسا روی مناطقی سرمایهگذاری میکنند که دارای دانشجویان زیادی هستند بهطور مثال آمریکا و کانادا روی دانشجویان کشور چین سرمایهگذاری کرده و اکنون 750 هزار دانشجوی چینی بهعنوان دانشجوی بینالمللی در این کشورها درس میخوانند که این منبع فوقالعادهای به لحاظ مالی برای کشورهای آمریکا و کاناداست و میتواند اقتصاد این مناطق را متحول کند. همچنین بازاریابی تولیدات پژوهشی، جذب نخبگان و افزایش اعتبار و رقابت بر سر تولیدات بینالمللی از دیگر مولفههایی است که در این فرایند تعریف میشود. در مباحث نظری بینالمللیشدن میتوان بهصورت فرایندی، سیاسی و رویکردی به این موضوع نگاه کرد. البته بحث بینالمللی شدن دانشگاهها سابقه درخشانی در طول تاریخ داشته همچنین در ایران 18قرن پیش مرکزی مانند جندیشاپور بعد بینالمللی داشته و زمانی که آکادمی یونان بسته شده دانشمندان آن به ایران میآیند و تحصیل میکنند.
در فرایند بینالمللی شدن دانشگاهها جایگاه دانشگاههای ایرانی کجاست و ما چقدر توانستهایم سهمی از اقتصاد نجومی که این حوزه میتواند برای ما داشته باشد بهدست بیاوریم؟
تلاش ما این بوده که در این حوزه گامهایی برداریم اگر کشورها را به سه سطح در این حوزه تقسیم کنیم کشورهای نخست مناطقی هستند که فعالند. کشورهای دیگر تا حدودی در بحث بینالمللی شدن فعال هستند و در سطح سوم هم کشورهایی قرار میگیرند که گهگاه درباره بینالمللیشدن فعالیت میکنند. ایران به لحاظ جایگاه در سطح سوم قرار میگیرد بدین معنی که متاسفانه هیچدانشگاهی در ایران نیست که برنامه استراتژی بینالمللیشدن داشته باشد البته ما برنامهای را برای یکی از دانشگاههای مادر پیشنهاد کردیم که رد شد و اکنون برنامهای را برای بینالمللیشدن دانشگاه علامه طباطبایی ارایه کردیم که در دستور کار است با این وجود باید بگوییم چون ارادهای برای بینالمللیشدن دانشگاهها در بین مسئولان ایرانی وجود ندارد هنوز این اتفاق صورت نگرفته است. اگرچه بدنه آکادمیک و پژوهشی به دلیل منفعت مالی و معنوی از این اتفاق استقبال میکنند اما عملا مسئولان هنوز این موضوع را جدی نگرفتهاند از سوی دیگر باید در نظر داشت که بحث بینالمللیشدن دانشگاهها تنها منوط به وزارت علوم نیست بلکه وزارتخانههای دیگری چون امور خارجه نیز در آن دخیل هستند اگرچه تلاش وزارت علوم این است که این برنامه را جلو ببرد.
بههرحال اکنون با ظرفیت فرهنگی که کشور ما دارد و با ارتباطی که ایران با 28 کشور دیگر داشته اگر در این حوزه سرمایهگذاری میکردیم حداقل باید صدهزار دانشجوی بینالمللی داشتیم اما عملا این اتفاق صورت نگرفته است. موضوع دیگر این است که این ایده زمان زیادی نیست که در ایران مطرح شده است و آشنایی چندانی با آن وجود ندارد بنابراین باید ادبیاتسازی کافی در این باره صورت بگیرد. البته در دوره کارشناسی ارشد چندین پایاننامه درباره این موضوع تدوین شده و امیدواریم تا 10 سال آینده این موضوع در ایران بیشتر مطرح شود و بتوانیم 5 درصد از درآمد 150 میلیارد دلاری در جهان را به خود اختصاص دهیم. چرا که این رقم میتواند تمامی دانشگاههای ما را متحول کند و فرصتی است که باید از آن استفاده کرد.
در بخش بینالمللیشدن دانشگاههای ایرانی جایگاه عرضه تولیدات و کتابها به زبان مخاطبان جهانی چیست؟
اکنون تولید دانشی که براساس محصولات دانشی جهانی و فرامرزی باشد بسیار کم است ما 150 سال است که به ترجمه عادت کردهایم و حالا زمان آن رسیده که ترجمه معکوس کنیم و منابع خوب فارسی را به انتشاراتی چون راتلج منتشر کنیم. یکی از ضعفهای کلیدی ما آموزش عالی، عدم مهارت انتقادی و زبان است در وزارتخانه علوم تحقیقات و فناوری متاسفانه افرادی وجود ندارند که بتوانند به زبان بینالمللی حرف بزنند و منزوی هستند درحالی که ما باید به زبانهای روز جهان مسلط باشیم و بتوانیم دانش بومی خود را ارایه کنیم. ایران میتوان دانش و تجربه زیسته خود را در جایی که بازار داشته باشد براساس زبان مخاطب جهانی ارایه کند. اکنون حدود 53 هزار دانشجوی ایران در دانشگاههای جهان درس میخوانند و براساس آمار یونسکو 11هزار دانشجو از کشورهای دیگر در کشور ایران مشغول به تحصیل هستند البته این آمار بر اساس ارقام وزارت علوم به 22 هزار دانشجو میرسد چراکه معیارها متفاوت است اما متاسفانه تنوع لازم را ندارند.
تنوع تحصیل هم در رشتههایی که دانشجویان بینالمللی در ایران درس میخوانند وجود ندارد بدین معنی که غالب آنها در رشته زبان و ادبیات فارسی مشغول به تحصیل هستند.
بههرحال اکثر کشورها در یک رشته خاص مزیت دارند در کشور ما هم چندین رشته وجود دارد که دانشجویان بینالمللی در آن تحصیل میکنند اما خوشبختانه در کنار زبان و ادبیات فارسی رشتههای دیگری هم مانند رشته پزشکی، شیمی، مهندسی و ... وجود دارد که دانشجو میپذیرد البته در رشتههای دیگر نیز مانند روانشناسی و علوم تربیتی محصل وجود دارد اما تعداد آن بسیار کم است.
پس آیا میتوان این چشمانداز را برای سیاست بینالمللی شدن دانشگاهها در ایران بهگونهای ترسیم کرد که درآمد مالی حاصل از آن با بخشی از درآمدهای نفتی برابری کند؟
قطعا همینطور است ایران در منطقه بالاترین استعداد برای بینالمللیشدن را دارد چراکه با وجود ارتباط با 28 کشور جهان قادر است اقتصاد این حوزه را بهدست بگیرد و لازم است که بگوید این عرصه نیازمند انقلاب هم نیست بلکه با گشودن زمینههای جدید و اصطلاحاتی میتوان درهای بسیاری را روی دانشجویان بینالمللی باز کرد، کاری که ایران در 5 سال آینده تبدیل به کشور اول منطقه در عرصه بینالمللیشدن دانشگاهها شود.
نظر شما