چرا مطالعه و بررسی درباره تبارشناسی تفکر اهمیت دارد؟
این پرسش بنیادی و مهم، نیاز به وقت و بحث موسع و فراخ و دامنگستری دارد؛ لیکن، به برخی نکات اساسی اشاره میکنم:
اهمیت داشتن یک چیز یا یک موضوع و مقوله، از کجا نشأت میگیرد؟ ملاک و مناط و شاخص اهمیت داشتن در چیست؟ به نظر من اهمیت داشتن با تأثیر گذاردن و اثربخش و اثرمند بودن نسبت دارد؛ یعنی، هر گاه و هر جا، چیزی و واقعیتی و مبحثی در انسان و زندگی، مؤثر و مفید باشد و نقشآفرینی عینی کند، میگوییم این موضوعی با اهمیت است. به عبارت دیگر، ریشه و تبار اهمیت در تأثیر و اثرگذاری است. تأثیر، در بینش، نگرش و رفتار و کردار و در حال و روز زندگی. مطالعه و بررسی و تأمل و تعمق در «تبارشناسی تفکر» با دیدگاه و نوع نگاه انسان، ارتقاء و ارتفاع آگاهی و رشد عقلانی وی ارتباط دارد، آیا مهمتر از افزایش و فربهی دانش و آگاهی انسان، میتوان داشت؟ بنابراین، تبارشناسی تفکر، با لحاظ و دلیل اثری خود دارای ارج و قدر و اهمیت است. در تبارشناسی تفکر، با انسان، زندگی، اجتماع، و عقل و اندیشه ورزی، سر و کار داریم؛ در تبارشناسی تفکر، با شناخت اصلها و ریشهها و رگههای تفکر و تعقل و علمورزی انسان در طول تاریخ و درازنای حیات بشری سر و کار داریم؛ در مطالعه و تحقیق و پژوهش از تبارهای تفکر، با پرورش و بالندگی و برکشیدگی جان و فکر و علم آدمی سر و کار داریم؛ مطالعه و تأمل و تفکر در تبارشناسی اندیشیدن و خردورزیدن، با کیفیت زیستن و چگونه زیستن و بهتر زیستن، سر و کار دارد؛ و چون، انسان و زندگی و زیستن و تاریخ و آگاهی و علم برای بشر مهم و اثرمند است، بنابراین، مطالعه و بررسی و تأمل و ژرفنگری در تبارشناسی تفکر، اهمیت دارد.
در واقع، محتوای تمام این کتاب سه جلدی «تبارشناسی تفکر» پاسخ و کاوش و جست و جوی، برای این سؤال اساسی است.
تبارشناسی تفکر، یعنی شناخت ریشهها و پیها و بنها و آغازها و خاستگاه و سرچشمههای تفکر و اندیشیدن و کوشیدن انسان و بشر در طول تاریخ زندگی است. تبارشناسی تفکر، پژوهش و دانش اصل و نسب و نسبت شناسی تفکرات است. مثل، سلسله و دودمان شناسی و خاندان دانی و تیره و تبار فهمی، در مورد انسانها و حتی امور و موجودات و اشیاء دیگر. وقتی از چگونگی پیدایش تفکرات و اندیشهها و علمهای بشری، بحث میکنیم و سخن میگوییم، وارد ساحت و صحنه تبارشناسی تفکر، شدهایم؛ روش و پژوهشی که ما را یاری میرساند تا کوششهای فکری و عقلانی و علمی، آدمی را درک کنیم، تبارشناسی تفکر است. در ابتدای کتاب تبارشناسی تفکر، به طور مفصل به این پرسش پرداخته شده است.
تفکر اثربخش چه نسبتی با تبارشناسی تفکر دارد؟
پرسش بنیادی و اصلی و کانونی در دیدگاه تفکر اثربخش، است. تفکر اثربخش، بیانگر یک نگاه و نگرش و روش و رویکرد نوین به انسان و زندگی و اجتماع و جهان و نسبت آنها است؛ تفکر اثربخش، دارای سطوح و مراتب و مفاهیم و مصادیق و مجموعه است؛ تبارشناسی تفکر، شعبه و شاخه و رشته و بخشی از تفکر اثربخش است. تفکر اثربخش، در تلاش است، یک نگرش نوین را مطرح کند، در این نگرش و رهیافت، یک بعد و وجه اصلی، بحث از ریشهها و تبارهای تفکر است، که تبارشناسی تفکر به این بخش میپردازد.
مثلا، اگر تفکر اثربخش را به یک درخت مثمر، مانند درخت گردو، که هم پوست دارد و هم مغز، هم ظاهری دارد و هم باطن و درون، تشبیه کنیم، تبارشناسی تفکر، بررسی و تحقیق در قسمت ریشهها و سرچشمهها و چگونگی تحول و تطور آنها است. درخت بی ریشه امکان رشد و شکوفایی و بار و بر دهی و سایه و ثمربخشی نخواهد داشت؛ تفکرات و اندیشهها و کوششهای عقلانی و علمی بشر نیز، ریشهها و تبارها دارد. هم ریشهشناسی مهم است و میوهشناسی. کتاب «صدای عقل» آغاز این نگرش است، تبارشناسی تفکر نیز در وسط و مصداق تاریخی و علمی و عینی، تفکراثربخش واقع شده است. کاوش و کنکاش تاریخی تفکر و واکاوی اندیشهها، کار اصلی تبارشناسی تفکر است. با ورود به ساحت تفکراثربخش، نیاز به تبارشناسی عیان و آشکار میشود.
کتاب تبارشناسی تفکر، در سلسله کتابهای تألیف و تدوین شده، توسط شما، چه جایگاهی دارد؟
جایگاه بسیار مهمی دارد، اگر بخواهیم این هزار و دویست صفحه کتاب تبارشناسی تفکر را در چند جمله و نوشتار کوتاه خلاصه و فشرده کنم، تبارشناسی تفکر، تفصیل تاریخی خرد و اندیشه انسان و نسبت آن با زندگی بشری است. در معنای تفصیل تاریخی، رشد و بالندگی و شکوفایی و اوج و عروج از یک طرف، و افول و انحطاط و خلأهای فکر و آفات و انسداد تفکر و تباهی تعقل، و پریشانی و آشفتگی زندگی انسانی، نهفته است. تفکر کجاها و چه زمانها، مجال ظهور و تجلی داشته است، چرا تفکر، که اثر اصلیاش گشودن راه و بن بستشکنی گرهها و مسایل و مشکلات زندگی است، در برخی اوقات و تاریخ و اقلیمها، امکان رشد و ظهور داشته است و در برخی به افول و خاموشی گراییده است؟ تاریخ چه پاسخی به اوج و افول تفکرات دارد؟ با بررسی و تأمل و درنگ در این پرسشها و کاوش در نقش تبارهای فکری، جایگاه «کتاب تبارشناسی تفکر» بیش از پیش معلوم میشود.
توضیحاتی درباره جلدهای سهگانه، تبارشناسی تفکر ارائه کنید؟
جلد اول، به سرچشمهها و خاستگاهها و آغازین مراحل، تفکر عقلانی و علمانی، بشر «به طور اجمال» پرداخته است؛ یعنی، از ادریس «هرمس» شروع میشود و به پورسینا «بوعلی سینا ایرانی» میرسد.
جلد دوم، مختص به متفکران و حکما و اندیشمندان و دانشمندان و اندیشههای، حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی و ایرانیان اختصاص دارد؛ تفکر ایرانی و اسلامی چه ویژگیها و خصلتها و آثار داشته است؟ این نوع پرسشها، در این جلد از تبارشناسی تفکر، مورد اندیشیدن و کوشیدن قرار گرفته است.
در جلد سوم کتاب تبارشناسی تفکر، به سیر و جریان تحول و تطور و تغییر تفکر و اندیشهورزی، در قرون چهاردهم و پانزدهم و شانزدهم، پرداخته شده است. این قرون، ریشه و تبار و خاستگاه و تمهید، ظهور تفکر مدرن و مغرب زمین است. نکته مهم در بحث تبارشناسی تفکر این است که، تا تبار و اصل تفکرات را نشناسیم، فرهنگ و تمدن متعلق به آن تفکر را نخواهیم شناخت؛ به تعبیر دیگر، زندگی، فرهنگ و تمدن انسانی، بستگی تام و تمام به نوع تفکر دارد. در جلد سوم به پژوهش و تحقیق در خاستگاه ها و چگونگی پیدایش تفکر تمدن مغرب زمین، توجه شده است.
نسبت این کتاب با مخاطب ایرانی چیست؟
هر گاه با دقت و ژرفبینی به نوع تفکر و چگونگی گشایش و رهایش زندگی انسانی و ایرانی، توجه و اعتنا کنیم، نیاز به تفکراثربخش و تبارشناسی تفکر، کاملا مبرهن و مشخص میشود؛ این کتاب به فهم و درک و دریافت و آگاهی از تبارها و ریشههای فکری و علمی، به یاری ما میآید. آیا کسی که تیره و تبار و خاستگاه خود را میداند، با کسی که جاهل به اصل و نسب و دودمان خویش است، یکی است؟ شرط تحرک و تقویت جدی در تولید و توسعه تفکر اصیل و اثربخش، اعتنا و اعتبار دادن به تبارشناسی تفکر است، اندیشیدن و کوشیدن به فهم رگههای فکری و علمی ایران زمین، شرط اصلی پویایی و شکوفایی تفکر امروزین است.
نحوه تعامل و تصمیمهای فکری و ریشهداری در اندیشهورزی، شرط زندگی موفق در هر جا و در اینجا است. استواری زندگانی به ریشهداری آن برمیگردد، ریشهها در تاریخ و جان و هستی جهان، جای دارند؛ این کتاب به ریشهداری و زمینه و زمانهشناسی مخاطب ایرانی بسی مدد میرساند، و شاید، نکته آغازی باشد، برای گذر از سطحینگری و روزمرگی، به ساحت تفکر و اثربخشی. مخاطب امروز ایرانی، با فرهنگ و تمدن و تکنیک مغرب و افکار مسلط و غالب مغرب زمین، مواجه شده است، اما، با مطالعه و تأمل در تبارهای تفکر، میتواند، درک کند و عمیقا دریابد، که تبار و ریشهبخش عمدهای از این تفکرات در سرزمین ایران بزرگ تکون و تکوین یافتهاند، مسیر و جریان تفکر، پیوسته باز و جاری است، با شنیدن و نوشیدن صدای عقل، و اصالت و نقش اثرهای تفکری و علمی و معرفت به تبارهای اندیشه ورزی اصیل، میتوان زندگی و جامعه و جهان آباد و انسانی داشت، و تحقق شأن و منزلت واقعی بشر را شاهد بود.
نظرات