مزدک پنجهای، ضمن تشریح فضای نشر در استان گیلان و لزوم حمایت و توجه بیشتر به کتابفروشیهای شهر رشت از بیتوجهی به ناشران بومی گفت.
وی ادامه داد: در حال حاضر وضعیت چاپ و نشر، اسفناکتر از وضعیت نشریات است. اما چرا این ادعا را دارم؟ اغلب نشریات فعال این روزها عموماً یارانه دریافت میکنند اما این یارانه در در حوزه چاپ و نشر جریان ندارد و تمام هزینههای برعهده ناشر است.
دکههای سیگارنامه فروشی
پنجهای با بیان این مطلب که اکنون کتابفروشیها درحال تبدیل شدن به رستوران هستند افزود: با کاهش شمارگان روزنامهها، دکههای روزنامه فروشی به محل عرضه سیگار و دیگر اجناس تبدیل شده است.
به گفته وی، در زمانه نه چندان دور، استان گیلان و شهر رشت پُر از دکههای روزنامهفروشی بود که عمده درآمدشان از راه فروش روزنامه و نشریه تأمین میشد. اما امروز این دکهها و صاحبانشان عملاًً به صنفی تبدیل شدهاند که شاید پنج الی 10 درصد درآمدشان از مسیر فروش روزنامهها تأمین میشود.
فرهنگ ما جدای از اقتصاد و سیاست نیست
مدیر انتشارات دوات معاصر با تاکید بر لزوم حمایت دولت از صنعت نشر گفت: سیاستهای کلی دولت نمیتواند از مقوله فرهنگ، کتاب و چاپ و نشر جدا باشد. برای مثال سیاست دولتها در حوزه سیاست خارجی میتواند موجب اعمال تحریمهای اقتصادی یا توقف آنها شود و این موضوع بهصورت مسقیم بر قیمت کاغذ و در نهایت قیمت تمام شده کتاب تاثیرگذار است. البته بر فعالیت نشریات هم اثرگذار است. میبینیم بسیاری از روزنامههای محلی در استان گیلان، روزانه 80 نسخه از هر شماره منتشر میکنند. آن هم فقط به سبب وظیفهای است که در قبال انتشار آگهیهای دولتی دارند و این موضوع در نوع خود نوعی فاجعه فرهنگی به شمار میرود.
این فعال حوزه نشر درباره راهکار بهبود وضعیت نشر افزود: از نظر من در چنین شرایطی دولت باید به توزیع بستههای فرهنگی دست بزند تا شاید میزان مطالعه نشریات و کتابها اندکی بهتر شود.
وی ادامه داد: سیاستهای فرهنگی دولت در بخش حمایت از ناشران بسیار ناچیز است. بنابراین اگر یک ضلع از مربع نشر را مؤلف در نظر گرفته باشیم، حق هر مؤلف ایرانی است که ناشر بتواند برای اثرش سرمایه گذاری کند. اما در شرایط کنونی این معادله تغییر کرده است و مؤلف ناچار است برای چاپ اثرش، هزینههایی پرداخت کند.
به گفته این ناشر، این اتفاق تنها در صورتی رخ نمیدهد که آن مؤلف، شناخته شده یا به عبارتی بِرند باشد و بر این اساس هرچه مؤلف شناختهتر شده باشد کار ناشر هم برای چاپ کتاب و البته مهمتر فروش کتاب بسیار آسانتر است.
پل شکستهای میان ناشر و کتابفروش
پنجهای با اشاره به وضعیت نامطلوب کتابفروشیها بیان کرد: ضلع دیگر این مربع، کتابفروشی و مرکز پخش هستند. اگر فرض بگیریم، یک کتاب با بهترین کیفیت و با وجود هزینههای سرسامآور، چاپ و تولید شود باید در نهایت به دست خواننده برسد. در چنین شرایطی برای ناشران شهرستانی یک مشکل بسیارعمده وجود دارد؛ آن هم قطع ارتباط میان ناشر و کتابفروش است چراکه عرصه نشر در شهرستانها از فقدان سیستم پخش کتاب رنج میبرد.
وی با انتقاد از بیتوجهی به شکلگیری جریان موثر برای عرضه کتاب بیان کرد: پس از سالها هنوز نتوانستهایم مساله عرضه و پخش کتاب در ایران را سامان دهیم. این آسیب عللی دارد که از میان آنها میتوان به تغییر ذائقه مردم و همچنین فرهنگسازی و تبلیغ غلط رسانهها اشاره کرد.
پنجهای افزود: مثلاً در رسانههای ما، کتابها و آثاری تبلیغ میشود که اکثراً از محتوایی قابل ملاحظهای برخوردار نیستند و صرفاً جنبه سرگرمی آنها در نظر است. در این شرایط اگر ناشری با کتابی طرف شود که محتوایی غنی داشته باشد؛ به دلیل فراهم نبودن شروط بالا از سرمایهگذاری برای انتشار اجتناب میکند، چراکه نمیتواند این کتاب را وارد عرصه پخش کند.
جای خالی کتابهای شهرستانی در چرخه پخش و فروش
مدیر انتشارات معاصر گفت: در حال حاضر اگر ناشر شهرستانی که کتابی به لحاظ کیفی با استانداردهای لازم منتشر میکند برای اینکه کتابش وارد عرصه پخش شود؛ باید بپذیرد که به مراکز پخش، 45 درصد حقالعمل پرداخت کند و البته چک صادر شده 10 ماه بعد وصول میشود. اگر این شروط را پذیرفتی با اکراه کتابت وارد عرصه پخش میشود. البته این درحالی است که عموماً مراکز پخش در تهران، ناشران شهرستانی را وارد چرخه خود نمیکنند.
پنجهای با اشاره به نبود حمایت از ناشران بومی بیان کرد: حاکم شدن وضع فعلی سبب شده تا ناشر شهرستانی مستقیماً با کتابفروش وارد مذاکره شود. این موضوع را میتوان کم و بیش در کتابفروشیهای رشت نیز شاهد بود. اما حتی با این وجود هم حمایت چندانی از ناشران گیلانی صورت نمیگیرد.
درباره دلایل بیتوجهی به ناشران بومی گفت: بیتوجهی به حمایت از ناشران بومی میتواند دو دلیل اصلی داشته باشد؛ اول آنکه کیفیت کتابهای ناشر بومی از لحاظ طراحی جلد، صفحهآرایی و ویراستاری بسیار پایین است و عموما قواعد استاندارد چاپ یک کتاب را ندارند و دوم آنکه کتابفروش ترجیح میدهد به اقتصاد خود بیشتر توجه کند.
به گفته وی، در این شرایط است که کتابفروشیها دست به عرضه کتابهایی میزنند که بیشتر مورد اقبال عمومی است و بتوانند میزان فروششان را افزایش دهند.
این فعال حوزه نشر ادامه داد: براساس این گزاره معمولا کتابهای ناشران بومی جایی در ویترین اصلی کتابفروشیها نخواهد داشت و معمولاً قفسههای کوچک و کم بازدید به آنها اختصاص پیدا میکند. البته بدیهی است که نمیتوان بر کتابفروش به خاطر این رویکرد خرده گرفت و او را بازخواست کرد.
وی با اشاره به محتوای مقاله خود خطاب به مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان بیان کرد: سال گذشته در سرمقاله دوهفته نامه «دوات» پیشنهادی را مطرح کردم و خواستار ارائه تسهیلاتی به کتابفروشیها شدم تا آنها بتوانند با قراردادن ویترینی محصولات ناشران گیلانی را به صورت مداوم عرضه کنند که متاسفانه این مهم تاکنون محقق نشده است.
پنجهای با بیان این مطلب که بعضا کتابهای بسیار خوبی در گیلان تولید میشود که از لحاظ محتوا و کیفیت بصری حرفی برای گفتن دارند افزود: متاسفانه به دلیل بیتوجهی به تبلیغ و مانور رسانهای هدفمند، فعالیت ناشران آن چنان که باید و شاید مورد توجه قرار نمیگیرد.
کتابفروشان ما کتابشناس نیستند
این نویسنده گیلانی با بیان این مطلب که بسیاری از کتابفروشان، کتابشناس نیستند افزود: کتابفروشان فقط به اهرمی برای عرضه و پخش کتاب تبدیل شدهاند. بارها با این مورد روبهرو شدهام که خریدار کتاب از کتابفروش سوالی پرسیده است اما کتابفروش به آن موضوع اشراف نداشته و نتوانسته خواننده را در یافتن عنوان کتاب موردنظر یا ژانر مورد علاقه یاری کنند.
پنجهای با تاکید بر لزوم توجه بیشتر به آموزش کتابفروشان گفت: هیچ آموزشی به کتابفروشان داده نشده تا بدانند با مخاطبان براساس سطح مطالعهشان چگونه رفتار کنند.
شرط حضور در نمایشگاه تهران، 150 میلیون سرمایه راکد است
این فعال حوزه نشر با انتقاد از شرایط برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بیان کرد: شیوه برگزاری نمایشگاه کتاب در ایران بیشتر شبیه فروشگاه کتاب است. این شیوه کاملاً برخلاف استانداردهای جهانی است.
پنجهای با اشاره به شیوهنامه جهانی برگزاری نمایشگاه کتاب بیان کرد: در اغلب نمایشگاههای خارجی، ناشران از تمام کتابهای خود یک یا چند نسخه اصلی را عرضه میکنند. مخاطب نیز با تورق و بررسی کیفیت چاپ تصمیم میگیرد کتاب را بخرد یا نخرد. که اگر تصمیم به خرید کتاب بگیرد میتواند آن را یا به صورت حضوری و یا اینترنتی سفارش دهد و در این حال ناشر موظف است نسخهای از کتاب را ظرف مدت چند روز چاپ و در اختیار مخاطب قرار دهد.
به گفته وی، برای ناشران خارجی انبارداری کتاب مفهومی ندارد و چاپ و شمارگان کتابها براساس میزان استقبال تنظیم میشود.
وی ادامه داد: معتقدم هنوز نتوانستهایم حتی در بُعد مکان هم زمینههای لازم برای برگزاری نمایشگاه کتاب را فراهم کنیم. نمایشگاههای ما یا در مصلیها برگزار میشوند یا مانند گیلان، سوله یک کارخانه ورشکسته به این مهم اختصاص پیدا میکند.
پنجهای با انتقاد از شروط حضور ناشران در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بیان کرد: هر ناشر برای حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران باید 45 عنوان کتاب منتشر شده داشته باشد. در نظر بگیرد برای این تعداد عنوان ظرف یک تا دوسال علاوه بر هزینههای چاپ و دفتر و پرسنل باید به مؤلف حقالتحریر هم بپردازد.
وی ادامه داد: در شرایط فعلی 45 عنوان کتاب یعنی چیزی حدود صد تا 150 میلیون تومان سرمایه راکد که مشخص نیست آیا میتواند به چرخه اقتصادی ناشر بازگردد یا نه!
نمایشگاههای استانی، میزبانی برای ناشران تهرانی
مدیر انتشارات دوات معاصر گفت: یکی از انتقاداتی که من همیشه متوجه اداره فرهنگ و ارشاد گیلان اعلام کردهام این است که هرساله در نمایشگاه بینالمللی کتاب گیلان، بزرگترین غرفهها به همراه بهترین امکانات به ناشران تهرانی اختصاص پیدا میکند. عملاً برای ناشران گیلانی حتی در این عرصه هم جایی برای عرضاندام نیست.
وی افزود: تجربه نشان داده غرفه ناشران گیلانی معمولا غرفههایی کوچک با موقعیت جغرافیایی بسیار نامناسباند.
این فعال حوزه نشر بیان کرد: مدتهاست که اداره کل فرهنگ و ارشاد شهرستان رشت، بخشی از فضای مجتمع فرهنگی هنری خاتمالانبیا را به نمایشگاه کتاب همیشه تخفیف اختصاص داده است. حال باید از متولیان امر بپرسیم که آیا این بستر فرهنگی سهم ناشران گیلانی شده است یا ناشری از استان قم آمده است و با تخفیف 50 درصدی سالهاست مشغول فعالیت است؟ اگر کتابها را ببینید، متوجه میشوید که بسیاری از عناوین کتابهایی که در این نمایشگاه عرضه میشوند در واقع کتاب نیستند بلکه سرهم کردن کاغذها و کتابسازی برای سود بیشتر است.
پنجهای درباره تاثیر منفی نمایشگاههای کتاب گیلان در افزایش و یا کاهش میزان مطالعه گفت: آیا این نوع عرضه و نمایشگاه بیشتر به توسعه کتابخوانی استان کمک میکند یا حمایت از ناشران و مؤلف بومی که بسیار بهتر از این دست ناشران کار میکنند؟ چرا اعتماد فعالان فرهنگی استان جلب نمیشود تا در این فضا سرمایهگذاری فرهنگی کنند؟ و اینها همه سوالاتی هستند که سالهاست بیپاسخ باقی ماندهاند.
سیاست نهاد کتابخانههای استان؛ تشویقی است یا تلقینی؟!
پنجهای با اشاره به دیگر آسیب این وضعیت به کسب و کار فرهنگی نشر گفت: با کمی جستوجو دربار نحوه کارکرد کتابخانه استانی در استان و سراسر ایران، شاید به جرات بتوان گفت؛ مفیدترین عمل یک ساله اخیرشان برای اشاعه فرهنگ مطالعه، برگزاری مسابقات کتابخوانی بین کارمندان ادارات و دانشآموزان در سطح مدارس بوده است.
این فعال رسانهای گفت: در نهاد کتابخانههای استان جریان خرید حمایتی کتاب وجود دارد. نهاد چندین جلد از یک کتاب را خریداری میکند و در اختیار کتابخانههای مرکز استان و شهرستان قرار میدهد.
به گفته این فعال حوزه نشر، روند انتخاب این کتابها با سختگیریهای بسیاری روبهرو است. نشر دوات معاصر از سال پیش تاکنون چند جلد کتاب را به این نهاد عرضه کرده است. اما متاسفانه علیرغم عبور کتابها از فیلترهای سفت و سخت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نهاد کتابخانههای استان کتابهایی خریداری میشوند که یا مضمونی مذهبی و یا مروج گفتمان اصلی حکومت_مثل ستایش قهرمانیهای جنگ هشت ساله_دارند.
پنجهای ادامه داد: این موضوع به خودی خود ناپسند نیست و گمان نمیکنم کسی به خرید این کتابها معترض باشد چون به هرحال مخاطبان خودش را دارد. اما مساله اینجاست که ما نباید در را به روی یک رویکرد کاملاً باز کنیم و برای دیگر رویکردها حتی روزنهای هم قائل نشویم. کتابی را که وزارت ارشاد مجوز داده چرا مجدداً توسط نهاد کتابخانهها مورد بازبینی قرار میگیرد؟! مگر چند مرجع باید محتویات یک کتاب را بررسی کنند؟!
ممیزی تالیفیها بازار ترجمه را داغ کرده
این فعال فرهنگی با اشاره به تاثیر جریان ممیزی بیان کرد: به نظر میرسد که موضوع ممیزی ادبیات داستانی ایران به محبوب شدن ادبیات داستانی خارجی کمک کرده است. این موضوع سبب شده که تولیدات نویسندگان ایرانی تا حد قابل ملاحظهای کاهش پیدا کند و نویسنده ایرانی عملاً در معرض ورشکستگی قرار بگیرد.
وی افزود: بهعنوان ناشر، علاقهمندم که شعر و داستان ایران چاپ کنم. اما چون قریب به اتفاق مراکز پخش در تهران معتقدند مخاطب، رمان خارجی میخواند و هرچه در این حوزه چاپ شود را میخرد؛ بنابراین من هم مجبور میشوم که آن بخش را کاملاً متوقف کنم و تمرکزم را بر روی ترجمه رمان خارجی بگذارم.
پنجهای بیان کرد: ممیزی و خودسانسوری نویسنده سبب شده تا بخش زیادی از خلاقیت، قربانی مصلحت شود و همین موضوع است که زمینه شباهت ساختاری اکثر داستانها به هم و رفتن به سمت آپارتماننویسی را فراهم کرده است. اتفاقی که چند سالی است در سینمای ما هم درحال رخ دادن است و اکثر فیلمها رونوشتی از یک طرح اولیهاند که تلاش میکنند متفاوت جلوه کنند.
این فعال فرهنگی بیان کرد: معتقدم یک گفتمان و استراتژی سیاسی میتواند بر تمام جنبههای کار فرهنگی اثر بگذارد و این حقیقتاً یک آسیب جدی است؛ بنابراین اکنون سیاستهای کلی ناشران ما بازتاب واقعیت و خواستههای جامعه است.
پنجهای ادامه داد: اگر مخاطبان کتاب بیش از حد به سمت آثاری با چاپهای متعدد میروند تنها ناشی از ضعف ادبیات داستانی ما و وجود ممیزی بهعنوان تیغی بر گلوی ذائقه مردم است وگرنه بسیاری از کتابهای پرفروش خارجی، کتابهایی با محتوای ارزشمند و انسانساز نیستند.
ناشران و کتابفروشانِ عاشق
وی با اشاره به سختیهای فعالیت در حوزه نشر گفت: ماندن و فعالیت در این عرصه منوط به میزان عاشق فعال این عرصه است در چنین فضایی که وضعیت اقتصادی حال خوبی ندارد و روند حمایتی از ناشران و کتابفروشان هم بیشتر به بازی شبیه است، علت ماندن آنهایی که با لجاجت باقی میمانند و فعالیت میکنند نمیتواند چیزی به جز عاشق بودن باشد.
مدیر انتشارات دوات معاصر بیان کرد: در شهر رشت، کتابفروشیهایی مانند بدر، طاعتی و نصرت، عاشق این کارند چراکه اولاً درد و دغدغه فرهنگی دارند و دوماً نمیتوانند کاری غیر از این انجام دهند. قطعاً صاحبان آنها میتوانند کتابفروشیها را به بوتیک تبدیل کنند که قطعاً هم صرفه مالی بیشتری دارد اما عدم انتفاع مالی از این کارهیچ گاه باعث تعطیلی آنها نشده است.
وی افزود: کتابفروشیهایی مانند فرازمند وابسته به خلاقیت خود هستند، چراکه توانستهاند با کارهایی که در حوزه کتاب انجام میدهد به تنهایی میزان استقبال از کتاب را تا حد قابل توجهی افزایش دهد.
پنجهای بیان کرد: تا زمانی که سیاستهای فرهنگی توسعهگرا و امیدبخش نباشد اوضاع مطالعه و احوال متولیان مستقل حوزه کتاب همین است که امروز شاهد آن هستیم.
کسی از انجمنهای مردمنهاد فرهنگی خبر ندارد!
وی با اشاره به اهمیت فعالیت نهادهای غیردولتی در عرصه فرهنگ گفت: در شهر رشت هنوز که هنوز است فرهنگسرا نداریم. شهرداری به جای تمرکز برای ساخت این مراکز، به تأسیس «سرای محله» در محلات مختلف دست زده است. اما نقد جدی به شهرداری درباره نتیجه این سراهاست. گفتمان فرهنگی در استان بعد از ایجاد این مراکز چه میزان بهبود پیدا کرده است؟
فعال فرهنگی در باتلاق بروکراسی
پنجهای با انتقاد از جریان پیچیده اداری سر راه فعالان فرهنگی گفت: در چنین فضایی فعال و ایدهپرداز فرهنگی، وقتی را که باید بر سر اجرای ایده صرف کند میان مراحل طاقتفرسای کاغذبازیهای اداری تحلیل میدهد و عملاً در باتلاق بروکراسی فرو میرود. بنابراین فعالین فرهنگی ترجیح میدهند تا بیرون از گود بستهای که نهادهای دولتی برای فعالیتهای فرهنگی ایجاد کردهاند، خارج شوند و ایدههایشان را در سطوح کوچکتری عملی کنند.
وی بیان کرد: اگرچه از ابتدایی فعالیت دولت حاضر قولهای بسیاری به فعالان فرهنگی، اهالی رسانه و جامعه ناشران داده شد اما بدون تعارف فضای فعالیت هنوز امیدبخش نیست و من بهعنوان کسی که به این دولت رأی دادم از خدماتش در حوزه چاپ و نشر راضی نیستم و شاید اصلیترین و ابتداییترین نگرانی ما این است که هیچ گاه درباره قیمت و عرضه کاغذ آرامش خاطر نداریم.
نظر شما