گلستان داستان توقیف کتاب را چنین روایت کرد: بعد از انقلاب، از امیرکبیر مصادرهشده به من زنگزدند و گفتند ما با شما کار داریم. جلسهای گذاشتند و من به انتشارات رفتم و آنجا به من گفتند که ما نمیتوانیم این کتاب را به این صورت منتشر کنیم و شما باید این پسربچه را ادب کنید! من هم گفتم من از عهده تربیت بچههای خودم هم برنیامدم! وقتی دیدم میخواهند کتاب را سانسور کنند گفتم اصلا چاپش نکنید. کتاب حدود 12سال منتشر نشد تا این که من حق انتشار را از امیرکبیر پس گرفتم و در مصاحبهای گفتم حالا چه ناشری میتواند این کتاب را منتشر کند؟ از فردایش تماسها شروع شد و من تصمیم گرفتم کتاب را به ناشر ناشناسی که تازه انتشاراتش را باز کرده بود بدهم. این بار کتاب از بازتاب نگار منتشر شد. مدتی بعد خود انتشارات لغو مجوز شد و بعد از آن دیگر نتوانستیم کتاب را تجدید چاپ کنیم. مدتی بعد دیدم دستفروشها افست کتاب را میفروشند، خودم هم خریدم و در گالری گذاشتم که خوانده شود و اتفاقا خیلی هم فروختم! بعضی ناشرها به من گفتند کار بدی میکنی کتاب افست میفروشی و من گفتم میفروشم تا با سانسور مبارزه کنم!
جلسه نقد و بررسی «زندگی در پیش رو» نوشته رومن گاری با حضور لیلی گلستان -مترجم کتاب- و مهدی یزدانیخرم -نویسنده و منتقد- در شهرکتاب پاسداران برگزار شد.
گلستان داستان توقیف کتاب را چنین روایت کرد: بعد از انقلاب، از امیرکبیر مصادرهشده به من زنگزدند و گفتند ما با شما کار داریم. جلسهای گذاشتند و من به انتشارات رفتم و آنجا به من گفتند که ما نمیتوانیم این کتاب را به این صورت منتشر کنیم و شما باید این پسربچه را ادب کنید! من هم گفتم من از عهده تربیت بچههای خودم هم برنیامدم! وقتی دیدم میخواهند کتاب را سانسور کنند گفتم اصلا چاپش نکنید. کتاب حدود 12سال منتشر نشد تا این که من حق انتشار را از امیرکبیر پس گرفتم و در مصاحبهای گفتم حالا چه ناشری میتواند این کتاب را منتشر کند؟ از فردایش تماسها شروع شد و من تصمیم گرفتم کتاب را به ناشر ناشناسی که تازه انتشاراتش را باز کرده بود بدهم. این بار کتاب از بازتاب نگار منتشر شد. مدتی بعد خود انتشارات لغو مجوز شد و بعد از آن دیگر نتوانستیم کتاب را تجدید چاپ کنیم. مدتی بعد دیدم دستفروشها افست کتاب را میفروشند، خودم هم خریدم و در گالری گذاشتم که خوانده شود و اتفاقا خیلی هم فروختم! بعضی ناشرها به من گفتند کار بدی میکنی کتاب افست میفروشی و من گفتم میفروشم تا با سانسور مبارزه کنم!
نظر شما