شرلی جکسن در جایی به نویسندگان جوان اینطور میگوید: «تجربه روی کار یک نویسنده اثر میگذارد، اما ناامیدیها، شکستها و افسوسها هم همینطور. چیزهایی که مینویسید تنها مایه تسکینتان خواهند بود.»
پشتکار داشته باش
نوشتن... واقعا سخت است، اما یکی از مهمترین گامها ادامه دادن است. تمام کاری که باید بکنید این است که نوشتن را ادامه دهید. تا زمانی که مرتب بنویسید هیچ چیز نمیتواند واقعا به شما آسیب بزند. به غیر از احساس گناه برای ننوشتن. پس به نوشتن ادامه دهید.
یک محل کار دست و پا کن
بخش بزرگی از نوشتن بستگی به حال و هوایتان دارد. خودتان را با قهوه، یک عالم کتاب و موزیک احاطه کنید تا تعلل را دور نگه دارید. راه رسیدن به بهرهوری در حال آماده شدن است. پس از این حقیقت که ممکن است ۳۰ دقیقه یا حتا یک ساعت طول بکشد که موتورتان برای نوشتن روشن شود نترسید. این مزخرف است که فکر کنید میتوانید بنشینید و سریعا شیرجه بزنید در کاغذ.
واقعبین باش
درباره هدفها، ایدهها و نظراتتان واقعبین باشید. بخشهای کوچک از ایدهها، رویدادها و گفتوگوها و حتا حالات صورت و رفتارها را ذخیره کنید. فقط به این دلیل که الان به کار نمیآیند و شاید آن فصل، آن داستان یا آن کتاب الان مناسب به نظر نمیرسد، دلیل نمیشود که یک شکست کامل باشد. آن را کنار بگذارید و به عنوان گزینه نجات از آن استفاده کنید. بعدا از اینکه میبینید جایی میتوانید از آن استفاده کنید شگفتزده میشوید.
بترس
میدانید که ایده داستان به نظر غیرممکن میرسد؟ یا شاید آن مقاله که به نظر ناخوشایند میآید زیادی شخصی است؟ با ترسهایتان روی کاغذ روبه رو شوید. زندگی شاید پر از اضطراب و بنبست باشد، اما روی کاغذ، در داستانهایی که مینویسید، میتوانید از چیزهایی که میترسید لذت ببرید. ترس میتواند خوراکی برای درمان باشد.
زندگی آشفته است، نوشتن هم همینطور
جکسن از آشفتگی لذت میبرد. فایلهای شخصی او پر بود از طراحیهای با مداد، نقاشیهای آبرنگ و بقیه چیزهای غیرمنتظره و دیوانهوار که با هدف ثبت چیزهایی که اغلب گذرا احساس میشوند آورده شدهاند. او همچنین گزارشهای سفر، تقویمها، کارت پستالها و بریدههای مجلات و صدالبته پیشنویسهای بیشمار داستانها و رمانهایش را جمعآوری میکرد و نگه میداشت. او این کار را با هدفِ کاستن از آشفتگی انجام میداد اما همه آنچه صورت میگرفت اثباتی بود بر این نکته که یک ذهن خلاق چقدر میتواند پرحرارت باشد. «اجازه بدهید که بارش فکریتان عنان گسیخته باشد. آن دستمال سفرههایی که رویش شعر نوشتید را نگه دارید. آنها باطله نیستند، پس هدرشان ندهید.»
از گم شدن لذت ببر
تجربه روی کار یک نویسنده اثر میگذارد، اما ناامیدیها، شکستها و افسوسها هم همینطور. وحشت زندگی واقعی میتواند شما را زجر دهد اما تبدیل به روحی شیطانی میشود که تلاش میکنید در داستانهایتان طراحی کنید. از روح شیطانی که تلاش میکند ادعای مالکیت زندگیتان را داشته باشد، روی برنگردانید. چیزهایی که مینویسید تنها مایه تسکینتان خواهند بود.
نظر شما