هوشمند ویژه مترجم کتاب «روانشناسی زنان» در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
روانکاوی زاده طبع یک نابغه مرد است!
هوشمند ویژه مترجم کتاب «روانشناسی زنان» میگوید: کارن هورنای نویسنده اثر گفته فروید را درباره اینکه کل مدنیت مردانه است میپذیرد و معتقد است تاکنون فقط ذهینت پسران و مردان موضوع پژوهش و بررسی قرار گرفته است چون روانکاوی زاده طبع یک نابغه مرد است، و تقریبا تمام کسانی که ایدههای او را گسترش دادهاند مرد بودهاند.
چند دهه بعد و در پایان سده نوزدهم میلادی که هنوز معمول نبود، زنی تصمیم بگیرد پزشک شود، کارن هورنای برای تحصیل در رشته پزشکی، روانپزشکی و روانکاوی به برلین رفت و در مسیر زندگی به روانشناسی زنان علاقهمند شد. او که به عنوان رواندرمانگری که به نوعی شاگرد فروید و مکتب فروید محسوب میشود به اختلافات میان تئوریهای روانکاوی فرودی و پیآمدهای درمانی ناشی از کاربرد آن پی برده بود در مقالات و سخرانیهای خود بر مسئله روانشناسی زن متمرکز شد.
هرچند، هورنای از موقعیت نامساوی زنان در جامعه آگاه بوده اما به نظر نمیرسد، توجهش به روانشناسی زن چندان ناشی از مشاهداتش از موقعیت اجتماعی زنان بوده باشد. اینکه او در مقالات خود افکار کامل و وظایف زنانگی را در مقابل رد کامل فعالیتهای حرفهای و روشنفکری مطرح کرده، خود بازتولیدکننده و به نوعی صحهگذاشتن بر کلیشههای جنسیتی است؛ حتی اگر هدفش از این رویکرد به چالش کشاندن چنین تقابلی باشد.
البته هوشمند ویژه مترجم کتاب «روانشناسی زنان» اشاره هورنای به تقابل افکار کامل و وظایف زنانگی و فعالیتهای حرفهای و روشنفکری را نه در جهت صحهگذاشتن و تائید کلیشههای جنسیتی که ناشی از زمانه و فضای اجتماعی که این روانکاور در آن میزیسته میداند.
ویژه در همین باره به ایبنا میگوید: «کتاب در عصر و زمانه فروید نوشته شده است. فروید برخی مسائل را مطرح میکرد که زاییده سده نوزدهم بود درحالیکه غربیها در آن زمان هنوز در پذیرش ایده خورشید کیهانی مشکل داشتند و درگیر نظریه تکاملی داروین بودند. در چنین شرایطی غرب با ایدههای فروید درباره ضمیر ناخودآگاه یا ناهوشیار روبرو شد. فروید بیشتر مسائل را از دید جنسی مطرح میکرد اما حرف اصلیاش در روانکاوی این بود که از زمان کودکی هر رفتاری که با انسان میشود در مسائل روانی بعدی او تاثیر دارد. ما ایرانیها هم که میگوییم «هرکه هرچه دارد از پر قنداقش دارد.» به همین موضوع بر میگردد. به هر حال از آن زمان تاکنون روانشناسی تغییرات زیادی کرده و روانشناسان دیگری آمدهاند که حرفهای دیگری زدهاند و رویکردها به مسئله جنسیت هم تغییراتی داشته است. هرچه هست روان انسان هنوز مسئلهای پیچیده است که انواع و اقسام نظریه درباره آن گفته شده و میشود.»
این مترجم اضافه میکند: «اما این کتاب چون درباره زنان صحبت کرده و از روانشناسی زنان حرف میزند اهمیت بسیاری دارد. چراکه هیچ کتابی تاکنون مسائل روانشناسی زنان را به صورت خاص و ویژه نگاه نکرده است. کارن هورنای خود متولد آلمان بوده و به آمریکا مهاجرت میکند و یکی از شاگردان فروید بوده و بسیاری از نظریات او را هم مورد نقد قرار داده که در همین کتاب آمده است. هورنای عضو انجمن روانکاوان آمریکا بوده و سخنرانیهایی در آنجا داشته که مجموعهشان در قالب این کتاب منتشر شده است. او خودش هم در کتاب تاکید دارد که ارزشهای انسانی ارتباطی با تفاوتهای کالبدی و فیزیولوژیک ندارد و بین مرد و زن تفاوتهای فیزیولوژیک وجود دارد اما این تفاوتها هیچ ارتباطی با ارزشهای انسانی ندارد.»
هورنای در نگاه خود به مسائل روانشناسی و خاصه روانشناسی زنان تفاوتهای فرهنگی را هم مد نظر داشته است. مثلا اینکه در آلمان یا آمریکا با زنان چگونه رفتار میشود و چه طرز فکری درباره زنان وجود دارد و در جغرافیایی مثل خاورمیانه چه نگاهی به زن جریان دارد. با این حال او از این اصل غافل نشده که همچنان در بسیاری از مناطق جهان مردسالاری یا بهتر است بگوییم مردچیرگی جریان داشته و دارد.
این روانکاو این گفته گئورگ زیمل که کل مدنیت ما اعم از حکومت، قوانین، اخلاقیات؛ مذهب و علوم مدنیتی مردانه است و زاده طبع آنان است، به زبانی دیگر و در حوزه روانکاوی به این صورت بیان کرده و مینویسد: «فروید در بعضی آخرین کارهایش توجه خود را به افزایش پافشاری بر ضرورت یک سویه بودن پژوهشهای تحلیلی ما معطوف کرده بود. من به این واقعیت اشاره میکنم که تا این زمان فقط ذهینت پسران و مردان موضوع پژوهش و بررسی قرار گرفته است. علت این مسئله روشن است. روانکاوی زاده طبع یک نابغه مرد است، و تقریبا تمام کسانی که ایدههای او را گسترش دادهاند مرد بودهاند. درست و منطقی است که آنها روانشناسی مردان را آسانتر شکل میدهند و به رشد روانی مردان بهتر از رشد روانی زنان پی میبردند.»
حالا اینکه خود در ارائه نظریات و مقالات خود چه میزان توانسته علم روانکاوی و روانشناسی از این سیطره مردانه خارج کند؛ بحثی جداست. با این حال «هوشمند ویژه» معتقد است هورنای در خیلی از بخشهای کتاب «روانشناسی زنان» به این مسائه اشاره داشته است. البته طبعا در آن زمان (۱۸۸۵-۱۹۵۲) توانسته و جرات کرده در مورد اینکه ارزشهای انسانی زنان و مردان با همدیگر تفاوتی ندارند؛ نه خیلی واضح و روشن که در لابهلای مقالات و نوشتههایش حرف بزند.
اساسا در دیدگاههای اولیه هورنای نکات متفاوت زیادی با نظریات فروید دیده میشود. چگونگی دور شدن نظریههای هورنای از نظریههای فروید فقط در دیدگاههای بعدی او آشکار میشد. اولین نگرانیهای هورنای درباره نظریه لیبیدو یا «زیستمایه» فرویدی و نظریههای مربوط به رشد و بالندگی روانی- جنسی او بود.
مترجم کتاب «روانشناسی زنان» در همین باره متذکر میشود: «هم فروید و هم هورنای در مورد کسانی که آشفتگی روانی دارند تاکید میکنند که این آشفتگیها به رفتاری که پدر و مادر در کودکی با فرزند خود داشتهاند بازمیگردد و اختلالات روانی همه ریشه در آن دوران دارند. اساساً فروید و همفکرانش مراحل رشد روانی و جسمی را در ۵ دوره تقسیمبندی کردهاند: دهانی، مقعدی، تناسلی، نهفتگی و بلوغ. در طی این ۵ مرحله طرز برخورد و تریبیت والدین بسیار مهم است که اگر با خشونت و بدرفتاری همراه باشد یا با آزادی توام با نظارت و آرامش در مسائل روانی بزرگسالی فرد تاثیر مستقیم خواهد داشت. در واقع بیشتر کسانی که دچار آشفتگیهای روانی میشوند مسئلهشان جسمی نیست بلکه اغلب ناشی از فشارهای روحی و طرز تربیت است. هرچند ترشحات هورمونی هم در آشفتگیهای روانی بیتاثیر نیستند ولی با تغییرات ترشحات هورمونی چرا انسان دچار آشفتگی میشود؟ اینها هم ناشی از مسائل فکری و روحیست نه جسمی و بستگی به رشد روانی و جسمی کودک دارد و اینکه از کودکی با او چه برخوردی شده است.»
درباره کتاب
کتاب «روانشناسی زنان» شامل رویارویی مبسوط هورنای با نظریههای لیبیدو و رشد و بالندگی روانی- جنسی فروید است که در پانزده بخش به نامهای «خاستگاه عقده اختگی در زنان»، «گریز از زنانگی»، « زنانگی سرخورده»، «معضل ایدهآل تکهمسری»، «تنش پیش از قاعدگی»، «بدگمانی میان زن و مرد»، «دشواریهای زناشویی»، «ترس از زن»، «انکار مهبل»، «عوامل روانزادی در اختلالات کارکردی بدن زنان»، «تعارضات مادری»، «ارزش دادن بیش از حد به عشق»، «مشکل تمایلات آزارطلبی در زنان»، «تغییرات شخصیت در دختران نوجوان» و «نیاز روانرنجورانه به عشق» به طرح مسئله پرداخته است.
کتاب «روانشناسی زنان» نوشته کارن هورنای و با ترجمه هوزمند ویژه در ۳۶۰ صفحه و به قیمت ۴۵۰۰۰ تومان از سوی انتشارات بهجت منتشر شده است.
نظر شما