شما سالهای زیادی از عمرتان را صرف قصهگویی و تولید فیلم و تئاتر برای بچهها کردید، در آن زمان از چه منابعی بیشتر برای کارتان استفاده میکردید؟
من کارم را از سال 1346 در تلویزیون شروع کردم. در آن زمان ارتباط زیادی با کانون پرورش فکری داشتم و در قصهگویی و برنامههای کتابخوانی از کتابهای کانون استفاده میکردم. همچنین در زمان برگزاری جشنواره فیلم به کانون پرورش فکری میآمدم و برنامه های مختلفی تولید میکردم.
به نظر شما قصهگویی چه تاثیری در کتابخوانی دارد؟
طبیعی است که هرچقدر در جامعه تعداد باسوادها افزایش مییابد، ارتباطات جهانی بیشتر میشود و انسانها با جوامع مترقی آشنا میشوند، دراین شرایط خانوادهها متوجه میشوند که چقدر کتاب خواندن و قصهگویی میتواند برای فرزندانشان مفید باشد. وقتی که از دوره کودکی برای بچهها قصه بگوییم، این قصهها با بچهها عجین میشود و آنها به مطالعه علاقهمند میشوند و از زمانی که بتوانند حروف را بخوانند کتاب در دست میگیرند. چون این قصهها یا از روی کتابها خوانده میشوند یا سینه به سینه نقل میشوند که باز هم ریشهشان در یک نوشته یا کتاب است.
چه ارتباطی بین بچهها و قصهها وجود دارد؟
امروزه میبینیم پدر و مادرها در ابتدا کتابهایی که تصویر دارد را برای فرزندانشان تهیه میکنند و بچهها از روی این تصاویر برای خودشان قصه میگویند. این مساله نشان میدهد که قصه گفتن به صورت غریزی در ذات بچهها وجود دارد. بچهها از وقتی زبان باز میکنند برای عروسکشان قصه میگویند وقتی هم بزرگتر شدند قصهها را از روی کتاب میخوانند.
نظرتان راجعبه وضعیت کتابخوانی در کشور چیست؟
اینکه آمار میگیرند و میگویند کتابخوانی کم شده است باید بدانیم امروزه بسیاری از افراد، کتابها را روی موبایلهایشان میخوانند یا به صورت صوتی گوش میدهند و این هم یک نوع کتابخوانی است که البته من خیلی با آن موافق نیستم و معتقدم کتاب باید کنار انسان باشد و از روی نسخه کاغذی خوانده شود. آرامشی که خواندن کتاب کاغذی به انسان میدهد، خواندن از روی موبایل و کامپیوتر به انسان نمیدهد.
مطالعه را از چه سنی آغاز کردید؟
از دوره کودکی اما از زمانی که یادم میآید حدودا یازده ساله بودم که کتابهای نوجوان را میخواندم.
خواندن کدام کتاب در آن دوران برایتان لذتبخش بود؟
نخستین کتابی که خواندم و خیلی دوست داشتم دیوان پروین اعتصامی بود. پدرم میگفت اگر شعرهایش را حفظ کنید به شما جایزه میدهم و ما هم با شوق و ذوق شعرهایش را حفظ میکردیم. کلاس هشتم هم که بودم رمان «دزیره» اثر ماری سلینکو را خواندم و از آن لذت بردم و بعدا فیلم آن را دیدم.
آخرین کتابی که خواندید چه کتابی بود؟
آخرین کتابی که خواندم «خاطرات احمد زیدآبادی» یکی از روزنامهنویسان قدیمی بود. جلد اول آن (از سرد و گرم روزگار) خاطرات او تا ۱۸ سالگی را در بر میگیرد و حال و هوای یک نقطه از مملکت در زیدآباد کرمان را به تصویر میکشد. این روزنامه نگار در این کتاب به مرور خاطرات روزگار کودکی خود و ماجراجوییهای دوران نوجوانیاش میپردازد و برایم بسیار جالب بود که 45 سال پیش در یک نقطه از مملکتم اینقدر عقبماندگی وجود داشته است.
درحال حاضر مشغول خواندن چه کتابی هستید؟
کتابهای زیادی دارم که میخواهم آنها را بخوانم. انتخاب کتاب بستگی به وضعیت روحی و حالم دارد که چه چیزی بخوانم. درحال حاضر هم مشغول خواندن مجموعه داستان «از تیر به مهر» اثر آسیه جوادی هستم که به روایت دنیای زنان و سرنوشت انسان معاصر پرداخته است.
آیا هنوز هم کتابهایی که برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود را دنبال میکنید؟
بله هنوز هم آثاری که برای بچهها منتشر میشود را دنبال میکنم.
چه کتابی را برای مطالعه به نوجوانان پیشنهاد میدهید؟
سوفیا محمودی کتابی درباره سرگذشت زنان موفق دنیا برای نوجوانان ترجمه کرده که کتاب خوب و تاثیرگذاری است و مطالعه آن را به نوجوانها توصیه میکنم.
چه توصیهای به نوجوانها دارید؟
به نوجوانها نه ولی به بزرگترها توصیه میکنم وقت بیشتری برای فرزندانشان بگذارند. البته امروزه میزان توجه خانوادهها به فرزندانشان بیشتر شده و بجز عده محدودی که فقط بچهدار میشوند و هیچگونه توجه جسمی و روحی به بچهها ندارند، بقیه خانوادهها وقت بیشتری برای فرزندانشان میگذارند.
نظر شما