شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰
حاکمان ایرانی که از راه سهم‌بندی آب و زمین کسب درآمد می‌کردند

عابدینی می‌گوید: در تاریخ ایران، چون ساختار اقتصادی و معیشتی مردم، مبتنی بر کشاورزی بود، حاکمان ایرانی هم از طریق کسب مالیات و سهم‌بندی آب و زمین، کسب درآمد می‌کردند. به همین دلیل در طول تاریخ ایران، آب نقش کلیدی داشت.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- سرزمین تاریخی ایران و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن همواره از معضل کم‌آبی متاثر بوده است. از سوی دیگر، تاریخ ایران گواهی می‌دهد که قدرت حاکمیت همیشه مطلق بوده و هیچ نهاد و جریانی در برابر حکومت وجود نداشته است. چرا که آب همیشه به عنوان یک منبع قدرت در اختیار دولتمردان بوده و زمین‌داران (اربابان) بازرگانان و رهبران مذهبی نیز برای کسب قدرت، خود را به رئیس حکومت نزدیک می‌کردند.
اگر چه در دوره‌های قاجاریه و پهلوی با شکل‌گیری انقلاب مشروطه و قدرت‌زدایی از دستگاه مرکزی حکومت، یعنی پادشاه همراه بوده است و علی رغم جنبش‌ها و فعالیت‌های آزادی‌خواهان، ساختار استبدادی بر محور ساماندهی آب شکل گرفته بود.

کتاب «نقش کم آبی در شکل‌گیری ساختارهای استبدادی در ایران(دوره قاجار و پهلوی)» تالیف صمد عابدینی و صغرا آزمایش آسیابسری که از سوی نشر نیل‌آی منتشر شده، به بررسی همین موضوع می‌پردازد. با صمد عابدینی گفت‌وگویی درباره این کتاب داشته‌ایم که در پی می‌آید:
 
ابتدا بفرمایید که ایده کتاب «نقش کم‌آبی در شکل‌گیری ساختارهای استبدادی ایران» از کجا شکل گرفت؟
ایده اصلی کتاب برگرفته از نظر دکتر همایون کاتوزیان است که در حوزه جامعه‌شناسی و اقتصاد کار می‌کند و نگاهش را در کتاب « ایران؛ جامعه کوتاه مدت» آورده است. ما هم با توجه به همین نگاه به این ایده رسیدیم و در یک کار عملیاتی و تاریخی، دو دوره قاجار و پهلوی را به اتفاق خانم صغرا آزمایش بررسی کردیم.
 
به طور کلی کم آبی در سرزمین پهناور ایران، چه ارتباطی با شکل‌گیری ساختارهای استبدادی دارد؟
در طول تاریخ ما با بحث نیاز به تامین مالی برای توسعه عملیاتی آب و آب‌رسانی مواجه هستیم: لایروبی، تاسیسات انسانی و... همه این امور، نیاز به نیروهای قدرتمند داشت که از این حوزه مراقبت کند. به طور کلی توزیع و تقسیم آب، نیاز به نیروهای مدافع قدرتمند در مقابل متجاوزان بیرونی داشت. در تعویض سلسله‌ها، یکی از مواردی که معمولا مورد تاخت و تاز نیروهای حکومتی قرار می‌گرفت، قنات‌ها و ساخت و سازهای آنها بود. به همین دلیل بود که بحث مراقبت از منابع آبی شکل گرفت که منجر به شکل‌گیری ساختار استبداد در طول تاریخ شد. حکومت‌ها، نیروها و امکانات قوی داشتند که در مقابل متجاوزان از منابع آب محافظت می‌کردند و در عین حال، آب را نیز سهمیه‌بندی می‌کردند. چون قانون نبود، حاکمیت قدرت داشت و در نتیجه از قدرت تقسیم آب در سازماندهی نیروهایش و سلسله مراتب قدرت استفاده می‌کرد. در تمام طول تاریخ هم، زمین دست حاکمیت بود. مردم زمین نداشتند. یا اگر هم به کسی واگذار می‌شد از امرای ارتش بودند و به این ترتیب باز از سوی حاکمیت کنترل و نظارت می‌شد.

از سوی دیگر، در تمام دوره‌های تاریخی در سطح ملی و نظامی، بی‌قانونی و قانون‌شکنی وجود داشته و حکومت تک رای بوده است. در طول تاریخ 2500 ساله ما طبقه‌ای به نام زمین‌دار نداریم. تمام امور زمین‌ها به دست حکومت است. به همین دلیل هم آن طور که در اروپا، با طبقه اشراف زمین‌دار مواجهیم، در ایران چنین طبقه‌ای نداریم. از سوی دیگر به جز دامنه‌های زاگرس و البرز، بقیه نواحی ایران خشک بود و طبقه اشراف زمین‌داری هم که قدرت داشته باشد، وجود نداشت. در نتیجه قدرت حکومت تثبیت می‌شود و ساختارهایی به وجود می‌آید که به لحاظ ناخودآگاه تاریخی، مبتنی بر استبداد است. حتی در زمان مشروطه هم که بحث آزادی در میان است، همین ناخودآگاه تاریخی، استبداد را به وجود می‌آورد.
 


ساختار استبداد حکومتی در دوره پهلوی و قاجار چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارند؟
از لحاظ ساختاری، استبداد در تاریخ ایران، چه در دوره پهلوی و چه قاجار، برآمده از نظام‌ها و ساختارهای اجتماعی است. به خصوص در دوره قاجار، از زمان آقا محمد خان، استبداد را به شکل یک روند ملایم داریم. در دوره پهلوی اول هم ما این استبداد را به شکل دوره قاجار می‌بینیم. اما در پهلوی دوم، همان‌طور که کاتوزیان هم مطرح کرده، ما با دیکتاتوری مواجهیم. در دوران استبداد برای شاه هم قانون وجود دارد. اما در دیکتاتوری برای شاه هیچ قانونی وجود ندارد. محمدرضا پهلوی دیکتاتور بود. هر چند در هنگام نزدیکی انقلاب دوباره به استبداد بازگشت.
اما تفاوت‌هایی هم در این دوران وجود دارد. رویارویی با غرب از دوره ناصری و اواخر قاجاریه شکل گرفت. نیروهای خارجی به ایران آمدند و ساختار معیشتی ما کشاورزی بود. سپس با بستن عهدنامه ترکمان‌چای و... بخش‌هایی از ایران جدا شد.

ارتباط با غرب در دوره پهلوی به شکل دیگری مطرح شد. بعد از بحث مجلس و مشروطیت، رضاخان ظهور پیدا کرد و دوباره استبداد شکل گرفت. در دوره رضاخان، مساله نفت مطرح شد. درحالی که بیش از هفتاد درصد جامعه ایرانی هنوز روستایی بودند و بحث آب، به شکل جدی در ایران مطرح بود. پس مساله آب در حکومت قاجاریه و پهلوی در ایجاد قدرت استبدادی دخیل بود. در دوره رضاخان، اقتصاد مبتنی بر صنعت شد. از سوی دیگر در دوره پهلوی با مدرنیته و اصلاحات ارضی مواجهیم که منجر به کم شدن جمعیت روستانشین و بیشتر شدن مهاجرت‌ها شد. در نتیجه؛ اقتدار شاهنشاه در اثر کم آبی به صنعت ارجاع داده شد. پس آب، جای خودش را به نفت یا صنعت داد. از سوی دیگر، آب اهمیت خودش را از دست داد. چون شیوه‌های قطره‌ای در آبیاری وارد شد. هر چند که متولی‌اش دولت بود.
 


به این ترتیب ساختار استبدادی در این دو دوره تفاوتی داشت یا خیر؟

در دوره قاجار و پهلوی تفاوتی نداشت. چون جمعیت کشاورز تعیین کننده بود و تامین مایحتاج روستاها، مبتنی بر آب بود. در دوره شهرنشینی و مهاجرت‌ها هم، دولت نظارت داشت و سعی کرد که قدرت را از مردم بگیرد. قشربندی مردم بر اساس آب صورت می‌گرفت: آب‌یار، میرآب، سرآب‌یار و... رده‌های مختلف قشربندی و تقسیم آب، به غیر از قدرت حاکمیت، بر اساس آب بود. یعنی هر جا که آب بود، این تقسیم‌بندی هم وجود داشت. بر اساس آماری که در سال 71-1370 ارائه شد، نزدیک به 12 هزار قنات در ایران وجود داشت. به طور کلی در تاریخ ایران، چون ساختار اقتصادی و معیشتی مردم، مبتنی بر کشاورزی بود، حاکمان ایرانی هم از طریق کسب مالیات و سهم‌بندی آب و زمین، کسب درآمد می‌کردند.

در تاریخ ایران، از دوره‌های اولیه؛ از روزگار مادها و هخامنشی‌ها، آب نقش سازنده‌ای داشته است. در کتاب «استبداد شرقی» هم به نقش آب و تقسیم آب اشاره شده است. در حالی که در اروپا بحث مالکیت زمین مطرح است و فئودالیسم با حضور زمین‌دارها شکل گرفت. اما در سرزمین پهناور ایران، زمین بود ولی آب نبود. آب بود که در زمین درآمد ایجاد می‌کرد. چه برای زارعین و خرده مالک‌ها و چه برای حاکمیت؛ در طول تاریخ ایران، آب نقش کلیدی داشت.

در شرایط فعلی هم هنوز آب یک مساله سیاسی است.
در این کتاب، مساله ما مربوط به روزگار کشاورزی بود. اما در آینده هم بر سر آب چالش خواهیم داشت. به هر حال، بحث جیره‌بندی آب را که مردم عادی نمی‌توانند انجام دهند، نهادهای حاکمیت انجام می‌دهند. به طور کلی، آب و هوا و محیط زیست در جامعه‌شناسی به عنوان یک مساله سیاسی مطرح می‌شوند. و آب در سرزمین ایران کمیاب است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها