این نمایشنامه سرگذشت سردار افسانهای رومی به نام گایوس مارسیوس کوریولانوس را روایت میکند و از کامیابیاش در نبرد سخن میگوید و به دلایل اختلافات داخلی قصد میکند با دشمن مردمان رم همراه شود و از اهالی این سرزمین باستانی انتقام بگیرد. اما مادر و همسر کوریولانس مانع از انجام کارش میشوند در آخر رم به آرامشی نسبی میرسد که این آرامش را مدیون زنان است. درواقع این نمایشنامه علاوه بر جنگ و نبرد، قدرت زنان را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه زنان میتوانند بر قدرت و مردان بر مسند نشسته اثر بگذارند.
صحنهای از فیلم کوریولانس اثر رالف فاینس
در قسمتی از نمایشنامه «تراژدی کوریولانس» میخوانیم:
منینیوس: «ننگ بر تو... ننگ... این برافروختن است نه فرو نشاندن.
سناتور اول: در هم شکستن شهر است و زیر و زبر کردنش.
سسینیوس: شهر چیست جز مردم درونش؟
پلبیها: آری، آری... شهر جز مردمش نیست.
بروتوس: ما به رضای همه، عاملان برگزیده مردم شدیم.
پلبیها: چنین هم باقی خواهید ماند...
منینیوس: یحتمل هم که جز این نخواهد شد.
کومینیوس: با خاک یکسان کردن شهر است؛ فروافکندن سقف است به کف و در خاک نشاندن مصالح منظم برهم نشسته به شکل تل و تودههایی فروریخته و درهم آویخته.
سیسینیوس: مستوجب مرگ است.» (صفحه 134)
گفتنی است برتولت برشت از «تراژدی کوریولانس» اقتباسی انجام داده و نمایشنامهای با همین نام نوشته است؛ همچنین «جان آزبرن» اقتباسی از این اثر شکسپیر انجام داده و نمایشنامه «جایی که رم مینامند» را نگاشته و جان لوکان نیز فیلمنامهای از «تراژدی کوریولانس» نوشته که رالف فاینس آن را کارگردانی کرده است. حامد اصغرزاده نیز این نمایش را در ایران روی صحنه برده است.
صحنهای از نمایش کوریولانس اصر حامد اصغرزاده
بنگاه ترجمه و نشر پارسه کتاب «تراژدی کوریولانس» اثر شکسپیر را با ترجمه مهران صفوی، در 327 صفحه، با قیمت 39000 تومان و در 700نسخه منتشر کرده است.
نظر شما