در نشست نقد و بررسی «روایتی تازه بر لوح کهن» بیان شد:
فریده داودیمقدم: نقطه قوت این کتاب رفع ابهامات در حوزه روایت در شعر و شعر روایی است
فریده داودیمقدم گفت: اگرچه کتاب «روایتی تازه بر لوح کهن» بر پایه نظریههای ساختارگرا بنا شده، اما در تحلیلها نویسنده از ساختگرایی عبور کرده، به تأویل نشانهها پرداخته است.
جلسه با خوشامدگویی دکتر سعید بزرگ بیگدلی، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس، و اعلام حمایت ایشان از برگزاری چنین نشستهایی در دانشگاه آغاز شد. پس از آن دکتر غلامحسین غلامحسینزاده، رئیس دانشکده علوم انسانی و استاد ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس، با اشاره به سابقه تحصیلی فرزاد کریمی در دانشگاه تربیت مدرس، بر لزوم حضور دانشجویان در جریانهای روز پژوهشی کشور تأکید کرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار امیدواری کرد دانشگاههای کشور مأموریتمحور شوند و هر دانشگاه در هر رشته بر موضوعی خاص تمرکز داده شود و بهصورت قطبهایی برای هر موضوع فعالیت کند.
فریده داودیمقدم، مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شاهد، نخستین منتقد این نشست بود و نقطه قوت کتاب مورد نظر را رفع ابهامات زیادی دانست که در حوزه روایت در شعر و شعر روایی وجود دارد.
وی در ادامه با ذکر این نکته که اگرچه کتاب بر پایه نظریههای ساختارگرا بنا شده، اما در تحلیلها نویسنده از ساختگرایی عبور کرده، به تأویل نشانهها پرداخته است، عدم تبیین چرایی و ارتباط استفاده از نظریههای نشانهشناسی در تحلیل روایی شعر را از دیگر نکات قابل نقد کتاب دانست.
ایشان وجود بعضی سرفصلها را، باتوجه به محدودیتهای موضوعی، زاید دانست و تکرار نظریهها در قسمتهای مختلف کتاب را نیز ملالآور تلقی کرد.
وی در پایان ابراز عقیده کرد در زمانهای که ادیبان با عمق نظریههای زبانشناسی آشنا نیستند، و زبانشناسان نیز از پیچ و خمها و ظرایف متون ادبی، کتاب حاضر اگرچه به پایان رساننده بحث در زمینه مورد نظر نیست، اما تا حد زیادی این بحث را به پیش برده و از این نظر بسیار مفید و کاربردی است.
منتقد بعدی نجمه دری، مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس این نقد را بر کتاب وارد کرد که با توجه به این کتاب محصول کار دانشگاهی است و ناگزیر مخاطبی با سطح دانش بالا دارد، وقتی به صورت کتاب منتشر میشود، آیا نویسنده ضرورتی احساس نکرده به هنگام نشر کتاب، سطح سوادی عامتر برای مخاطب خود در نظر بگیرد؟
فرزاد کریمی در ادامه به نقدهای مطرحشده پاسخ گفت و درباره تکرار نظریهها در طول کتاب، به ایرادی عمومی اشاره کرد که عموما در کارهای پژوهشی دیده میشود. این ایراد ناظر به تبیین و بسط نظریهها در مقدمه مقالهها و پایاننامهها است در حالی که در متن مقاله دیگر اثری از نظریه نیست و پژوهشگر به راه خود میرود.
وی همچنین با تحلیلی از جریانهای ادبی عصر مشروطه تا امروز و تأثیر مکتبهای ادبی چون رمانتیسم و سمبولیسم اجتماعی بر ادبیات فارسی، نیز زمینههای رواییشدن شعر نو ایران چنین ابراز عقیده کرد که مشکل ما در تولید نظریه ادبی، نه ظرفیت متون ادبی فارسی، که عوامل بازدارنده اجتماعی است؛ عواملی که نقد و پذیرش نقد را در جامعه ممتنع کرده است.
نشست با اهدای لوح یادبود دانشگاه تربیت مدرس به نویسنده کتاب پایان یافت.
نظر شما