کتاب «شب در زیباترین لحظاتش» نوشته «زید شهید» روایتگر دو داستان درام و عاشقانه در عراق است که نشر پوینده ترجمه فارسی آن را منتشر کرده است.
حالا بعد از پانزده سال دوباره دختری به نام «کبوتر» از بصره به سماوه آمده و اصرار دارد که در همان خانه ساکن شود. اما همسایهها نمیدانند که کبوتر برادرزاده همان مریمی است که سالها قبل در این خانه مستاجر بوده است.
«شب در زیباترین لحظاتش» کتابی از «زید شهید» نویسنده عراقی است که دو داستان را در کنار هم روایت میکند. داستان زندگی کبوتر و محبتی که بین او و «حزین» شاعر شکل میگیرد و دیگری داستان زندگی مریم و معشوقهاش «ولید» که در شهر بصره اتفاق افتاده، اما زمزمههای حمله صدام به ایران، پایان خوشی برای او رقم نزده است.
داستان «شب در زیباترین لحظاتش» با ورود کبوتر به شهر سماوه شروع میشود، که برای انجام وصیت عمهاش مریم، به این شهر کوچک سفر کرده است؛ اما بار اصلی داستان حول محور زندگی مریم میچرخد و با چاپ کتاب زندگی مریم پایان میگیرد.
در شروع این داستان میخوانیم: «او را دید که از وسط خیابان رد میشد. پشت به کوچهای که پانزده سال پیش اهالی آن را کوچه عمه نامیدند. هنوز با این نام مانده بود و هیچکس از اهل محل هم نه منکر میشد و نه سعی داشت که نامش را عوض کند.»
«شب در زیباترین لحظاتش» به قلم «زید شهید» با برگردان ایلیا آلخمیس در 112 صفحه، با شمارگان 1000 نسخه و بهای 15000 تومان؛ از طرف نشر پوینده چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما