شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۵
تاریخ خلاصه‌ای از نابخردی‌های انسان است

آلین اوهانسیان در گفت‌وگو با ایبنا پیرامون ارزش هنری کتاب میراث اورهان صحبت کرد، وی ضمن تاکید بر بازبودن زخم کهنه نسل‌کشی ارمنیان در جامعه ترکیه بر مهم که ارزش هنر به پرسشگر بودن آن است تاکید کرد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-محمدرضا چهارسوقی امین: آلین اوهانسیان، نویسنده کتاب میراث اورهان، در کویت متولد شد اما مدت زیادی نگذشته بود که در سه‌سالگی همراه با خانواده‌اش از کویت خارج شد. در دوران بزرگسالی پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد رشته تاریخ، تحصیلات خود در مقطع دکترا را نیمه کاره رها کرد تا به نویسندگی بپردازد. وی اکنون همراه با همسر و دو پسرش در سن خوان کپیسترانو کالیفرنیا زندگی می‌­کند.

داستان کتاب «میراث اورهان» از این قرار است که اورهان ترک‌اوغلو، شخصیت اصلی رمان آلین اوهانسیان، قرار است پس از مرگ پدربزرگش صاحب ارثیه هنگفتی شود. نکته این‌جاست که اگرچه پس از مرگ پدربزرگ کسب و کار خانوادگی به اورهان می‌رسد، اما خانه‌ای که در آناتولی داشتند به پیرزنی غریبه داده می‌شود. اورهان بدون درنگ به کالیفرنیا می‌رود تا این زن مرموز را پیدا کند. در این کتاب مخاطب شاهد داستانی عاشقانه است که به نسل‌کشی ارامنه ارتباط دارد. این کتاب به چهارده زبان دنیا ترجمه شده و از دیدگاه آمازون برترین کتاب سال 2015 است. علاوه بر این‌ها، کتاب میراث اورهان جز فینالیست‌های جایزه ادبی پن نیز بوده است. علی­‌رغم استقبال ایرانیان از این کتاب در نمایشگاه کتاب تهران، شواهد حاکی از آن است که این کتاب نتوانسته آنطور که باید دل مخاطب ایرانی را به‌دست بیاورد. نشر مروارید در سال نود و پنج نخستين سری این کتاب را با ترجمه فریده اشرافی وارد بازار کتاب ایران کرد. فریده اشرافی مترجمی باسابقه است که ترجمه کارهای موفقی همچون «آقای پیپ» را در کارنامه خود دارد و باتوجه به کیفیت کار او و رمان میراث اورهان، احتمالا انتظارات انتشارات مروارید از این کتاب بیشتر از این‌­ها بوده است. در ادامه متن صحبت ایبنا با آلین اوهانسیان آورده شده است.

در کویت متولد شدید و در آمریکا زندگی می‌­کنید، چه چیزی باعث شد که از ترکیه بنویسید؟
من داستان می‌­نویسم و این بدان معناست که می‌توانم راجع‌به هر مکانی بنویسم، این اماکن می‌­توانند واقعی یا خیالی باشند. من دانشجوی دکترای تاریخ بود‌‌ه‌­ام و به‌عنوان‌ یک مورخ باید تحقیقات زیادی راجع‌به موضوعی که می­‌خواهم پیرامون آن بنویسم انجام داده باشم. جالب است بدانی که داستان دنیای وسیع‌تری از تاریخ دارد. آدم جالبی هستی، آخر این سوال به ذهن هر­کسی نمی­‌رسد چون اکثر آدم­‌ها اهمیتی به این قضیه نمی‌­دهند. حالا که این‌قدر باریک ­بینی اجازه بده رازی کوچک را با تو و مخاطبانت در میان بگذارم، جد بزرگ من اهل آناتولی بوده اما حتی مادربزرگم آن­جا را از نزدیک ندیده است. می‌­توانم بگویم که برای نوشتن پیرامون آناتولی از تخیلم استفاده کردم.

می‌­دانم که شما به ترکیه سفر کرده‌اید تا تحقیقات‌تان را کامل کنید، آیا هیچ نشانی از تازگی زخم آن نسل­‌کشی در جامعه وجود دارد؟
این زخم نه ­تنها تازه است، بلکه باز است. این زخم روی نسل جوان ترکیه و همچنین جامعه مدرن ترکیه تاثیر­گذار است. یکی از اهدافم از نوشتن این کتاب این بود که نشان بدهم حتی انسانی امروزی مانند اورهان چگونه تحت تاثیر عفونت ناشی از این زخم تاریخی قرار می­‌گیرند.

با توجه به هدف ترک‌ها از کشتار ارامنه، آیا نمی­‌توانیم بگوییم که هدف وسیله را توجیه می‌­کند؟
حتی پرسیدن این سوال برای من جای تعجب دارد. معلوم است که هدف وسیله را توجیه نمی‌­کند. به‌طور کلی این­که آیا هدف، وسیله را توجیه می‌­کند یا خیر بستگی به موقعیت دارد. قصد من از نوشتن داستان این نیست که شما را از یک هدف آگاه کنم. به‌­عنوان یک هنرمند هدفم این نبوده که راجع‌به مسأله نسل‌­کشی کلی‌گویی کنم، هدف من نشان دادن تاثیر این تراژدی بر زندگی فرد به فرد جامعه است، کلی‌گویی کردن، کار سیاستمداران یا نویسندگان احمق و متعصب است. هنر وجود دارد تا به دردها و زیبایی‌های زندگی انسان اشاره کند. هنر یک پرسش است، نه جوابی برای درد و رنج ما.

اگر قرار بر این است که هنر ما را به فکر فرو ببرد، آیا اساسا نوشتن شرحی از یک فاجعه تاریخی، به این دلیل که نمی­‌تواند حق مطلب را آن‌­طور که باید بیان کند، دلیلی بر کم‌رنگ شدن آن فاجعه در اذهان عمومی نمی­‌دهد؟ همه می­‌دانند که نسل‌کشی ارامنه چنان ترسناک بوده که در کلمات نمی‌­گنجد، اما با این حال شما این فاجعه تاریخی را در چند صفحه خلاصه کرده‌اید و به جای ایجاد سوال، پاسخی سر راست جلوی پای مخاطب قرار داده‌اید.
خیلی از نویسندگان دوست دارند تا در صفحه نمایش بین نور و روشنایی توازن ایجاد کنند. کسی مثل رامبرانت اثری خلق می‌­کند که هیچ ردی از نور در آن نیست و به ­شکل عریانی درک شدنی است اما با این‌­حال نمونه‌ای از هنر ارزشمند است. اگر مخاطبی ترجیح می­‌دهد به جای فکر کردن به این هنر ارزشمند، بابت سیاهی موجود در این هنر غمگین شود، بهتر است که به این هنر نگاه نکند. دیدگاه هر فرد به هنر درونی است، گنج یک مرد ممکن است آشغال‌های فردی دیگر باشد.

در هنگام نوشتن رمان تاریخی باید بیشتر به جنبه داستان کار دقت داشت یا جنبه تاریخی آن؟
میلیون‌ها راه برای روایت داستان وجود دارد، هر نویسنده‌ای باید راه خودش را پیدا کند و هیچ باید و نبایدی وجود ندارد. فقط توجه داشته باشید که تاریخ تغییرناپذیر است.

کار بعدی‌تان راجع‌به چیست؟ آیا دوست دارید راجع‌به قحطی تاریخی ایران بنویسید؟
در حال حاضر مشغول نوشتن داستانی راجع‌به دنیای غرب از دید یک زن هستم. باید بگویم که اطلاعی راجع‌به قحطی ایران ندارم. تاریخ بشری وسیع است و هیچکس به تمام آن تسلط ندارد. از طرف دیگر خیلی جسارت می‌­خواهد که به یک نویسنده بگویی از چه بنویسد. مثل این می‌­ماند که به یک مرد بگویی که به تصادف زنی را برای عاشق شدن انتخاب کند. امیدوارم بعد از این چنین سوال از کسی نپرسی.

من به شما نگفتم که راجع‌به این قضیه بنویسید، صرفا چون فکر کردم این قضیه نیز نوعی نسل­‌کشی بود که توسط بریتانیایی‌ها در ایران اتفاق افتاد شاید این برایتان جالب باشد که راجع‌به آن بنویسید، اگر نه قصد جسارت نداشتم. 
منظور من هم از جسارت گستاخی نبود، امیدوارم سبک نوشتنت به شکلی باشد که مخاطبان به کل این مصاحبه دیدگاه فلسفی داشته باشند.
تاریخ را در یک کلمه برایمان خلاصه کنید.
تاریخ خلاصه‌ای از نابخردی‌های انسان است.

آیا زنی که چنین نوشتار شیرینی دارد، در زندگی روزانه‌اش به همين اندازه شخصیت هیجان­‌انگیزی دارد؟
نویسنده‌ها که مثل بازیگرها نیستند، آن‌­ها خجالتی و کم­‌رواند. در فرهنگ غربی، علی ­الخصوص در آمریکا، مردم عاشق سرک کشیدن در زندگی سلبریتی‌ها هستند. امیدوارم شخصیتم برای مردم برعکس رمان‌هایم هیجان­‌انگیز نباشد. 

در انتها اگر حرفی با مخاطبان‌تان در ایران دارید، می­‌توانید بیان کنید.
از همه شما ایرانی‌ها بابت خواندن این داستان ممنونم، امیدوارم در آینده داستان‌های بیشتری برای‌تان بنویسم.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مجید هجرانی ۱۲:۵۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۲
    با سلام ! کاش از خانم اوهانسیان ارمنی می پرسید از فاجعه خوجالی ،آواره شدن و اشغال خاک قسمت بزرگی از خاک آذربایجان هم رمانی بنویسند.
    • ۰۸:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۳/۱۳
      سوال خوبی است.اما ممکن است ایشان بگوید من خودم و خانواده ام زخم خورده قتل عام ارمنیان در عثمانی بوده ام و در این موضوع تحقیق کرده و رمانی نوشته ام.اگر کسی خودش یا خانواده اش یا آشنایانش زخم خورده قتل عام خوجالی بوده،او هم می تواند پس از تحقیق قلم به دست گرفته و رمانی در این موضوع بنویسید.راه برای همه باز است و جهان ادبیات برخلاف جهان جنگ ،جهان جدال مشروع است(این سوال و جواب چندان غیر واقعی نیست و می توان در اینترنت به انگلیسی نزدیک به آن را از این خانم نویسنده خواند).

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها