در این مراسم حمیده محمدینسب پیش از صحبت درباره خودپذیری و افزایش اعتمادبهنفس در کودکان با دعوت از مادرها و بچهها با استفاده از هنردرمانی و اجرای نمایش، مهارت ارتباط بین مادر و فرزند را با آنها تمرین کرد. سپس با بیان اینکه بچهها مانند جوانههای کوچکی هستند که وارد دنیا میشوند ادامه داد: مثل هر درختی که ریشه در خاک دارد، کودکان هم ریشه دارند. برای اینکه بچهها هم مثل درختان تنومند ریشههای قوی و برگوباری سرسبز داشته باشند باید خوب به آنها رسیدگی شود.
وی افزود: اگر ریشه در خاک محکم باشد، بچههای ما بار و برگ خوبی خواهند داشت. این بار و برگ، اعتمادبهنفس، دوستیابی مناسب، ابراز وجود، باور به خود و... را دربر میگیرد که باعث میشود آنها در جامعه مطابق هدفهای خود پیش بروند.
محمدینسب گفت: پدر و مادرها چه باید بکنند تا ریشه وجود بچهها قویتر و محکمتر رشد بکند؟ بهطوریکه مانند درختی تنومند در سختیها و فراز و نشیبهای زندگی نلغزند و ناامید نشوند و خلاقیتی به خرج دهند که زندگی بهتری خلق کنند. ما خواهان بچههایی هستیم که ریشههایی قوی در خاک داشته باشند. ریشهها را چه چیزهایی میسازند؟ یکی از مؤلفهها، ژنتیک است. بچهها وقتی به دنیا میآیند ژنی دارند که بخشی از این ریشه را تشکیل میدهد. دیگر بخشهای این ریشه را تعامل ما با بچهها میسازد، شخصیت ما و احساس ما.
وی ادامه داد: بچهها از ما تأثیر میپذیرند و ریشههایشان شکل میگیرد پس لازم است که ما نیز شخصیتی قوی داشته باشیم، چون بچهها آینه ما هستند. اینکه ما برای افزایش اعتمادبهنفس در فرزندانمان تلاش کنیم شایستهی تقدیر است اما مهمتر از همه این است که نقش خودمان را فراموش نکنیم. خودمان چقدر شخصیت خود را پذیرفتهایم؟ چقدر این خود را دوست داریم؟ چقدر به خودمان باور داریم؟ آیا در جمعها ذهن مقایسهگرمان فعال میشود و دائم جایگاهمان را با دیگران مقایسه میکنیم؟ آیا آنچه هستیم را قبول داریم یا نه؟ اینها سؤالاتی است که باید از خودمان بپرسیم.
وی در ادامه بیان کرد: بسیاری از پدرها و مادرها دوست ندارند بچهها شبیه خودشان باشند، اما اتفاق افتادن این موضوع ناگزیر است. منِ وجودی بچهها وابسته به وجود نزدیکانشان بهخصوص والدین است. اگر درون ما اعتمادبهنفس، خودپذیری، صلحدوستی و رفتار مناسب وجود داشته باشد بچهها نیز این خصلتها را وام میگیرند اما غیر اینصورت کمبودشان در فرزندانمان هم حس میشود. افزایش خودآگاهی در والدین باعث رشد بهتر فرزندان میشود. بچهها وقتی وارد دنیا میشوند احتیاج به محیطی گرم و عاشقانه دارند و حضورشان باید پذیرفته شده باشد.
این درمانگر کودکان با اشاره به شخصیت اصلی «چه فکر خوبی!» و موضوع این کتاب گفت: کوکی وقتی حاضر میشود نقاب از صورت بردارد که به پذیرش خود میرسد، آنوقت است که چهره واقعیاش را به نمایش میگذارد. ما نیز خیلی از اوقات نقابمان را برنمیداریم چون در اندیشهمان احساس ضعف وجود دارد و از قضاوت دیگران میترسیم. این نقاب شکلهای گوناگونی دارد، لباسهای گرانقیمت، مدرک تحصیلی، دروغهای متظاهرانه که باعث خودنمایی افراطی است و برای پوشاندن احساس ضعف به کار میرود. ما باید خودمان را بپذیریم و خود واقعیمان را بروز دهیم. در اینصورت انتظاراتمان نیز از بچهها بجا و منطقی خواهد بود. فرزندان ما نباید به هر دلیل احساس ضعف و تحقیر کنند. چون این موضوع باعث میشود یا تلاشی افراطی داشته باشند برای پوشاندن ضعفها که از تواناییشان خارج است، یا اینکه در تقابل با چالشها و موضوعات گوناگون عقبنشینی کنند. افزایش خودآگاهی در والدین باعث شکلگیری درست شخصیت کودکان میشود.
در ادامه نرجس محمدی، نویسنده و تصویر کتاب، با بیان خاطرهای از شاگردی که دائم خود را با دیگران مقایسه میکرد و نقاط ضعفش را پررنگ جلوه میداد اظهار داشت: این موضوع باعث شد به سراغ تصویرگری و نوشتن داستان چه فکر خوبی! بروم. تلاش کردم در این داستان با استفاده از شاخصههای گوناگون شخصیت اصلی را به خودپذیری و داشتن اعتمادبهنفس نزدیک کنم. در ابتدا کوکی فکر میکند که چه گوشهای بزرگی دارد و زشت است، با استفاده از نقاب سعی میکند چهرهاش را بپوشاند. اطرافیان او هم با این ایده همراه میشوند، معضلی که در جامعه همهگیر است. بعد همه مردم شهر شبیه یکدیگر میشوند و آنوقت دیگر هیچکس دیگری را نمیشناسد. پس کوکی با مشاهده این مشکلات به خودباوری میرسد و در آخر نقاب از صورت برمیدارد.
مراسم با کتابخوانی تعاملی نرجس محمدی همراه با کودکان حاضر در جلسه ادامه یافت و حاضران با استفاده از ماسک با شخصیت اصلی داستان همراه شدند.
سحر ترهنده، مدیر کتابهای طوطی، ضمن قدردانی از حضور مهمانان گفت: یکی از بخشهایی که در این زمانه نیاز به حمایت و همراهی دارند، کتابفروشیها هستند بهخصوص کتابفروشیهای محلی. سعی کنیم کتاب همیشه در سبد خریدمان باشد، آن هم خرید از کتابفروشیهایی که در همسایگیمان قرار دارند. این حمایت و همراهی باعث افزایش انگیزهی تهیهی کتاب در کتابفروشها میشود و ناشران به تولید کتابهای خوب ترغیب میشوند. پدیدآورندگان نیز میتوانند بهراحتی هنرشان را به مخاطب عرضه کنند. صنعت نشر ایران نیاز دارد که این چرخه حفظ شود تا با حمایت همدیگر کارهای ارزندهتری به دست مخاطب برسد.
مترجم کتاب «ما اینطوری زندگی میکنیم» افزود: «طوطی، خیلی نوپاست. از سه چهار سال پیش از سوی انتشارات قدیمی فاطمی راهاندازی شده و تلاش میکند تا کتابهای باکیفیت را به دست کودکان و نوجوانان و خانوادهها برساند. افتخار میکنیم که در این مدت توانستهایم آثاری تولید کنیم که هر یک پاسخگوی بخشی از نیازهای کودکان و نوجوانان است، چه در زمینه تألیف و چه ترجمه. همه کتابهای طوطی با رعایت حق نشر بینالمللی منتشر میشوند. یکی از این کتابها، چه فکر خوبی! است که منتخب دوسالانه تصویرگری اوکراین است و به مرحله نهایی جشنواره لیتل هاکای چین راه پیدا کرده است. حق نشر آن به زبانهای یونانی و اسپانیایی نیز فروخته شده است و در حال مذاکره برای انتشار آن به زبان انگلیسی نیز هستیم.
در انتها نیز بابک مفیدپور، مدیر خانه کتاب مفید، از حضور مخاطبان در این برنامه تشکر کرد. همچنین کتاب چه فکر خوبی! و تحلیلهای روانشناختی مرتبط با آن را از نیازهای جامعه امروز دانست و ابراز امیدواری کرد چنین نشستها و مراسمی در کتابفروشیها امری ادامهدار باشد.
در این مراسم شبنم چایچیان (تصویرگر)، سارا قربانی (مترجم)، سولماز جوشقانی (تصویرگر)، مهدیه محمودی (تصویرگر)، رؤیا میرغیاثی (نویسنده و منتقد) و زهرا درمان (نویسنده و مترجم) نیز حضور داشتند.
مراسم رونمایی چه فکر خوبی! با قرعهکشی، جشن امضا و پذیرایی پایان یافت.
کتاب «چه فکر خوبی!» که بهتازگی از سوی طوطی، کتاب کودک و نوجوان انتشارات فاطمی، منتشر شده است در دوسالانه تصویرگری اوکراین برگزیده شده و به مرحله نهایی جشنواره لیتل هاکای چین راه یافته است.
نظر شما