سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۱
نیاز به «کیوانی» وقتی مترجم‌نماها زیاد شده‌اند، احساس می‌شود

نیکنام حسینی‌پور گفت: در زمانی که ترجمه‌های زیادی از یک کتاب منتشر می‌شود و مترجم نماها بسیار زیاد شده‌اند نیاز به کیوانی و کیوانی‌­ها بسیار زیاد احساس می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نیکنام حسینی‌پور، مدیرعامل موسسه خانه کتاب در مراسم بزرگداشت مجدالدین کیوانی که در قالب بیست‌ودومین نشست عصر کتاب، امروز سه‌شنبه ۲۶ آذر در سرای کتاب برگزار شد، طی سخنانی ضمن تبریک هفته پژوهش، به ذکر نقل قولی از شهریار درباره مجدالدین کیوانی پرداخت و گفت: « دگران خوشکل یک عضو و تو سرتا پا خوب/ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری» شخصی که با پشتکار و سختی‌های بسیاری که کشید توانسته خدمات ارزنده‌ای را برای کشور به ارمغان بیاورد و هنوز هم منشا جوشش­‌هایی است.

او ادامه داد: کیوانی در خاطرات خود از مدرسه‌اش می‌گوید که دارای محیطی ناامن بود و معلمان خشنی داشت که باعث شد از مدرسه دلزده شده و ترک تحصیل کند، و پس ازمدتی کار در کارگاه نجاری مجدداً ایشان به دبیرستان برگشته و بعد از آن تحصیلات خود را در دانشرای عالی ادامه داده و به مدت سه سال در رشته ادبیات فارسی تحصیل کردند.

او افزود:‌ کیوانی در مکتب پدری بود که به فرزندانش فقط درس عشق می‌داد و با رفتار و کردارش صداقت، پاکدلی، پاک‌چشمی و مناعت‌طبع می‌آموخت. و در دامان مادری که جور علم و مدرسه فرزندان را به دوش می کشید، به رشد و بالندگی رسید. او پس از اخذ مدرک لیسانس در ادبیات فارسی با  احراز رتبه اول، توانست به انگلستان رفته و در رشته زبان‌شناسی  از دانشگاه وِیْلز، درجه دکتری بگیرد. پس از آن به عنوان رئیس دانشسرای، شعبه زاهدان انتخاب شدند. از آنجایی که استان محروم بود مشقات و رنج فراوان برد اما همواره، بنابر اخلاق حرفه ای و علاقه خود در پی پیشرفت استان بود.

به گفته حسینی پور، کیوانی بعد از بازنشستگی فعالیت‌‏هایش را با تمرکز بیشتری بر ترجمه و نیز عضویت در شورای علمی دایرة المعارف بزرگ اسلامی گسترش داد و با تألیف مقالات ارزشمند در دایرة المعارف، نام خویش را در شمار مؤلفین پرکار دانشنامه نویسی در ایران نیز به ثبت رساند.

او با بیان اینکه کیوانی خدمات زیادی در منطقه زاهدان انجام داده است، اما شاید کسانی قدرناشناسی و ناسپاسی کرده باشند عنوان کرد: خدمات ایشان به مردم آن منطقه و مسیری که برای آن مردم طراحی کرده است را می‌­توان در سیمای مردم زاهدان دید و اینکه آیا کسی سوال کرده که گل کدام بوستان هستند؟ باید بگویم از بوستان بزرگ علم و فرهنگ ایران زمین هستید و شما نقش خود را بر خاطره­ ایران زده­‌اید و این مراسم و برنامه‌های دیگر به نوعی قدرشناسی از زحمات سترگ جنابعالی و سایر اندیشمندانی است که توانسته­‌اند بخشی از فرهنگ وزین ایرانی را به جهانیان بشناسانند. خود می گوید: «دوست داشتم انگلیسی را بیاموزم تا ببینم منابع انگلیسی درباره ایرانی‌ها و زبان و فرهنگ آنها چه گفته و چه نوشته‌اند.»

مدیرعامل خانه کتاب گفت: کیوانی اعتقاد دارد در گسترش حوزه ادبی باید نگاه داخلی داشته باشیم و نباید فرهنگ خودمان را با فرهنگ غربیان مطابقت بدهیم. ادبیات ما باید با فرهنگ خودمان رشد کند. او کتب و نوشته‌های بسیاری در زمینه فلسفه و عرفان دارد و ترجمه های ماندگاری را به یادگار گذاشته است. استاد کیوانی به ادبیات فارسی علاقمندی زیادی دارند و ارادت ایشان به استادان خودش استاد مشکور، فروزانفر، سعید نفیسی ...و قدرشناسی از آنها را می‌­توانیم در رفتار ایشان ببینیم.

او افزود:‌ در زمانی که ترجمه‌های زیادی از یک کتاب منتشر می‌شود و مترجم نماها بسیار زیاد شده‌اند نیاز به کیوانی و کیوانی‌­ها بسیار زیاد احساس می‌شود به خصوص در این فضای مغشوش که در حوزه ترجمه داریم، حتی ذوق مردم و جامعه را نیز تحت الشعاع قرار داده است. اما فرایند ترجمه رو به جلو است و این رودخانه همچنان جریان دارد اما باید مراقبت کرد و ترجمه‌­های خوب را به جامعه معرفی کرد و به جاده دو طرفه تبدیلش کرد کاری که آقای کیوانی انجام داده است.

حسینی‌پور با بیان اینکه ترجمه‌ها زبان فارسی را به وضعیت قرمز رسانده توضیح داد: نسل مترجمانی که دغدغه زبان فارسی داشتند، برافتاده یا حداقل کم شده‌­اند و مترجمان شتاب­زده­‌ای میدان­دار ترجمه شدند که «عجله برای انتشار» وجه مشترکشان است. در شرایط فعلی کافی است کتابی توجه توده مردم را جلب کند. ناشران به سرعت دست به کار می‌شوند و ترجمه‌های متعددی از آن را منتشر می‌کنند، بدون این که به مهارت مترجم اطمینان داشته باشند یا ذره‌ای دغدغه زبان فارسی در وجودشان ریشه دوانده باشد. براساس مدل زوهر، اکنون جلودار ترجمه نه نخبگان بلکه «بازار» و اهالی بازار (ناشران) است. حتی نهادها (از دولت گرفته تا دانشگاه و تا محافل و انجمن‌های نقدی) نقش چندانی در این میان ندارند. ترجمه مرعوب نیاز بازار است و سرعت و قدرت نیاز بازار از آن بیشتر است که مترجمان صاحب سبک و فرهیخته بتوانند نقش اصلی خود را بازی کنند.

او با تاکید بر اینکه بحرانی شدن وضعیت زبان فارسی به ژانرهای ترجمه‌ای محدود نمانده و چونان یک بیماری واگیردار دامان ژانرهای تالیفی را هم گرفته یادآور شد: کافی است سری بزنید به مجلات دانشگاهی یا رساله‌­های دکتری یا کتاب‌های استادان دانشگاه تا عمق فاجعه را دریابید. بنابراین، موج سوم ترجمه اگر چه در باز کردن افق­‌های اندیشه کارآمد و موثر بود اما از جهت زبانی تاثیرات بسیار مخربی بر جای نهاد. ساختارهای زبان فارسی در حال منهدم شدن است و قابلیت رسانایی آن به شدت تقلیل یافته است. نظام آموزشی ما در دوره‌های پیش دانشگاهی و نیز رسانه‌ها نیز در این میان ضربات مهلکی را بر پیکره نیمه جان زبان فارسی وارد می­‌کنند. باید فکری برای زبان فارسی کرد، پیش از آن که محافل دانشگاهی رسما اقرار کنند دیگر نمی‌توانند منویات، افکار و احساسات خود را به زبان فارسی بیان کنند.

به گفته حسینی‌پور، از دیگر پدیده‌های منحصر به فرد در عرصه ترجمه در ایران پدیده آماده خواری یا خام خواری است. یعنی ترجمه از روی ترجمه‌های چاپ شده قدیمی بی‌صاحب یا با صاحب. در این نوع ترجمه‌ها کار از سرقت ادبی گذشته و به غارت ادبی رسیده چون «مترجم» کل ترجمه را می‌دزدد و شش دانگ آن را به نام خود سند می‌زند.

مدیرعامل موسسه خانه کتاب به مزدوری ترجمه به عنوان پدیده دیگری که بیشتر در دانشگاه اتفاق می‌افتد اشاره کرد و افزود: مترجم اثری را ترجمه می‌کند و به نام استاد یا استادان آن را به چاپ می‌رساند. از این قسم است ترجمه‌هایی که به خرج مترجم و در تیراژ اندک برای زینت بخشی رزومه دانشجویان متقاضی دوره‌های دکتری صورت می‌گیرد و به مصداق هر دم از این باغ بری می‌رسد، به تازگی ناشرانی پیدا شده‌­اند که هر ترجمه را که مایلید به نام هرکس که بخواهید چاپ می‌کنند، حتی به نام بچه در قنداق. و این است وضعیت ترجمه در کشور و نیازی که به کیوانی و تکثیر ایشان داریم.

حسینی‌پور در ادامه با اشاره به کتاب «صهبای خرد: شرح احوال و آثار حکیم عمر خیام نیشابوری» که با ترجمه کیوانی در کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۶ برگزیده شد گفت: مجدالدین كیوانی در تمامی سال‌های تدریس نیز تحقیق و پژوهش را دنبال كرده و بیش از صد مقاله فارسی ارزشمند در حوزه‌های زبان شناسی، متون ادب فارسی و تاریخ نگاشته است. همچنین علاقه او به عرفان ایرانی از یك سو و تسلط بر ترجمه از سوی دیگر، كیوانی را ترغیب به ترجمه آثاری از مستشرقین آشنا با تصوف و عرفان ایرانی كرده است. از آن جمله است ترجمه خواجه عبدالله انصاری، نوشته عبدالغفور روان فرهادی، روزبهان بقلی، نوشته كارل ارنست، شعر صوفیانه فارسی، نوشته یوهانس دوبروین، حلاج، نوشته هربوت میسن، عزیز نسفی، نوشته لویدریجون و فراسوی ایمان و كفر، اشعار و تعالیم محمود شبستری، نوشته لئونارد لویزن.
و ناشران  گرانقدر و وزینی که آثار ایشان را چاپ کرده‌­اند نیز خود گواه دیگری است بر ارزشمندی آثار ایشان.

حسینی‌پور در پایان گفت: کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» که ترجمه استاد بوده نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زنده یاد ایرج افشار این بزرگمهر ایرانی در حوزه کتاب شناسی می­‌گویند: «تنها کسی را که قبول داشتم در برابر واژه‌های انگلیسی، واژه‌های فارسی یا برابر آن نماد بگذارد استاد مجدالدین کیوانی بوده و حرف آقای کیوانی برای استاد افشار فصل الخطاب بود و حتی برای صفحه عنوان کتاب‌ها مرجع استاد افشار آقای کیوانی بوده است و این نشان از دانش و معرفت آقای کیوانی دارد.» پس آقای کیوانی متر و معیار بوده برای آقای افشار و در این زمانه  به چنین معیارهایی برای ترجمه بیش از پیش نیاز داریم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها