نخستین سیستم نظام یافته آکادمیک موسیقی درمانی، در ایران باستان بنا شده است. براساس کتیبههای یافت شده در دانشگاه جندی شاپور اهواز، دانش موسیقی و درمان با موسیقی از دپارتمانهایی بوده که هر دانشجوی پزشکی آن زمان (1500 تا 1390 سال پیش) باید آنرا میگذراند. نکته جالب اینکه پرستارهایی برای بیمارستانهای آن زمان آموزش میدیدند که باید در نواختن چند ساز اصلی تبحر داشته باشند و بر این اساس موسیقی تجویز شده از سوی پزشک را ارائه میکردند. از مهمترین آثاری که در این زمینه وجود دارد میتوان به «قابوسنامه» اثر کیکاووس بن قابوس بن وشمگیر اشاره کرد که بهطور مفصل به اثر نواختن موسیقی در طبایع مختلف میپردازد.
کتاب «موسیقی درمانی در بیماران خاص» نوشته مشترک مسعود نویدی مقدم؛ مدیر و بنیانگذار مراکز مشاوره کوشا و اِماِس ایران، مهدی کلانتری و سمیرا سادات حسینی بنویدی، ضمن معرفی ویژگیهای اصوات، شناخت موسیقی و کاربرد آن از دیدگاه روانشناسی، تأثیر موسیقی بر بیماران خاص را مورد بررسی قرار میدهد.
موسیقی چگونه بر سیستم ایمنی بدن تأثیر میگذارد؟
امروزه تأثیرگذاری موسیقی بر روح و جسم انسان از سوی صاحبنظران و عموم پذیرفته شده، اما اینکه این تأثیرگذاری براساس چه مکانیسمهایی صورت میگیرد، نیاز به بررسی دقیقتر علمی دارد. در صفحه 27 کتاب توضیح داده شده که موسیقی چگونه بر سیستم ایمنی اثر میکند و باعث احساس آرامش در انسان میشود: «صوت یا موسیقی که یک آرامش فیزیکی مثبت یا واکنش هیجانانگیز ایجاد میکند، میتواند هورمونها را در جهت افزایش توانایی سیستم ایمنی بدن رها سازد. واکنشهای آرامشبخش بهعنوان توانایی شخصی برای آماده ساختن بدن در جهت رها شدن از مواد شیمیایی و سیگنالهای مغزی است که موجب میشود عضلات و اعضای بدن آرامتر شده و جریان خون افزایش یافته و فشار خون کاهش یابد، تعریف میشود. تحقیقات بر روی واکنشهای آرامش نشان میدهد که میتواند انرژی را افزایش داده و همانطور که انگیختگی را در حالت کسالت افزایش میدهد، موجب کاهش خستگی شود. همچنین میتواند هیجانات و خلاقیت را افزایش داده و قدرت تصمیمگیری را تقویت کند. واکنش آرامش موجب کاهش هورمون استرس و فشار خون میشود. هر روشی که آرامش عمیق همراه دارد، میتواند پاسخ آرامش را آزاد کند.»
تأثیر موسیقی بر خُلق، هیجانات و حافظه
یکی دیگر از کارکردهای موسیقی در ارتباط با سلامت روح و جسم انسان، کمک به تواناییهای حرکتی و ارتباطی و اثربخشی بر حافظه است. در صفحه 77 کتاب در اینباره میخوانیم: «از آنجا که نشاط و سلامتی در درون ما است و نگرشهای عاطفی و ذهنی روی کارهای بدن انسان اثر میگذارند، محققان و رواندرمانگران از این تأثیرات هماهنگکننده موسیقایی بهره گرفته و از مهارتهای موسیقایی در جهت بهبود کارکرد جسمی، روانی و واکنشهای عاطفی اجتماعی و کمک به رشد تواناییهای حرکتی و ارتباطی استفاده میکنند. موسیقی به ایجاد یا تجدید روابط بین فردی کمک میکند و موجب رشد احساس ارزش شخصی در حین خودشکوفائی میگردد. موسیقی ابزار خود بیانی را فراهم کرده و احساس خود ارزشمندی را تقویت میکند. همچنین پتانسیل ریتم در کسب نظم به کار میآید. از دید روانکاوی، موسیقی تمایلات غریزی ناخودآگاه از قبیل پرخاشگری را در قالب مکانیسم دفاعی تصعید، به شکل متعالی و قابل قبول از نظر اجتماعی ارضاء مینماید.
نتایج پژوهشی که با هدف بررسی تأثیر فعالیتهای موسیقایی بر حافظه و توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد، نشانگر تأثیر سازنده محرکهای موسیقایی تنظیم شده، بر پراکندگی ذهن و عدم توجه این بیماران بود. نظم و چهارچوب محدود ملودیک و ضربآهنگهای مشخص ملودیک توانست ذهن بیماران را در محدوده و دامنهای مهار شده، بهکار گیرد... در مطالعاتی که راجع به تأثیرات موسیقی بر زندگی سالمندان مقیم در موسسات انجام گرفته، یافتهها بیانگر نقش مفید موسیقی در بهبود اختلالات دوره سالمندی چون اختلالات شناختی و ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان بودهاند.»
نخستین چاپ کتاب «موسیقی درمانی در بیماران خاص» در 101 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 18 هزار تومان از سوی انتشارات راز نهان به بازار نشر عرضه شده است.
نظر شما