شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۰
امامت؛ راهی برای برون رفت از بن‌بست نظام‌های لیبرال دموکراسی غربی

کتاب «امامت و جهان امروز»، راه امامت را به عنوان راهی برای برون رفت از بن بست در نظام‌های لیبرال دموکراسی غربی و سلطنتی و شبه سلطنتی در شرق و غرب معرفی می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،‌ نویسنده کتاب «امامت و جهان امروز» معتقد است مسئله اصلی برای بشریت این است که نظام لیبرال دموکراسی امروز به بن بست «ترامپ» رسیده و نظام سلطنتی نیز محمد بن سلمان را آفریده است به نظر می‌رسد جهان باید برای اداره نظامات سیاسی و اجتماعی خود در فکر راه تازه‌ای باشد. کسی شک ندارد که دست نظام‌های لیبرال دموکراسی غرب متاسفانه به خون بسیاری از بی‌گناهان جهان آلوده است.

در کتاب «امامت و جهان امروز» به کشتارهایی که به عنوان دفاع از حقوق بشر صورت گرفته اشاره شده و آمده است: از عملکرد لیبرال دموکراسی فرانسوی در آفریقا ـ که یک قلم آن فقط کشتار یک میلیون الجزایری است ـ و لیبرال دموکراسی انگلیسی در قاره آمریکا که به کاهش جمعیت مناطق تسخیر شده به طور محسوس انجامید و لیبرال دموکراسی ایالات متحده آمریکا در سراسر جهان در طول پیدایش این نظام به ویژه در قرن بیستم و سپیده دم قرن بیست و یکم که بگذریم می‌توانیم امروز نگاهی به اطراف کشور خودمان ایران داشته باشیم یعنی نگاهی به افغانستان، عراق، سوریه، فلسطین و یمن! ببینید چه کشتاری به عنوان دفاع از حقوق بشر و اهداءِ دموکراسی و آزادی به این مردم محروم به راه افتاده و چگونه سیل خون چهارسوی خاورمیانه را رنگین کرده است!

کمی وسیع‌تر اگر نگاه کنیم بوسنی را در شمال غرب خواهیم یافت که مردم آن هیچ گناهی جز این نداشتند که می‌خواستند آزاد باشند و میانمار را در شرق خود می‌بینیم که مردم آن حتی آن گناه را (گناه آزادی خواستن را) نداشتند. جامعه جهانی چشم خود را به روی جنایتکاران بست تا یک سوم مردم بوسنی قتل عام شدند و یک سوم دیگر مجروح و آواره و کمتر از یک سوّم جمعیت بوسنی باقی ماند تا بدینوسیله واقعیت وجود گرایش در بخشی از مردم اروپا نسبت به اسلام کتمان شود و جلوی ظهور مجدد اسلام در اروپای مرکزی گرفته شود و این تکرار ماجرایی بود که پیش از آن در شبه جزیره ایبری رخ داده ... در مورد نظامات سلطنتی و شبه سلطنتی از سپیده دم تاریخ تا دوران محمد بن سلمان که دیگر مگو و مپرس!



جهان با بن‌بست در نظام‌های لیبرال دموکراسی غربی و سلطنتی و شبه سلطنتی در شرق و غرب روبرو است. آیا راهی برای برون رفت از این بن‌بست وجود دارد؟ در کتاب «امامت و جهان امروز»، راه امامت را به عنوان راهی برای برون رفت از این بن بست معرفی می‌کند.

در این کتاب به بررسی سه رویکر متفاوت در رابطه با مسئله امامت پرداخته شده است. نخستین رویکرد، رویکرد «نفی امامت» بود که ضرورتاً به نفی عدالت در اعتقاد و عمل سیاسی انجامید و بدین ترتیب اصول دین از پنج اصل توحید، نبوت، عدالت، امامت و معاد به سه اصل توحید، نبوت و معاد فروکاست و نظام امامت محمدی به دست فراموشی سپرده شد و پس از دوران خلفای راشدین نهایتاً کار به سلطنت اموی در شرق و سپس غرب و سلطنت عباسی در شرق و سلطنت سلجوقی و عثمانی و صفوی و... انجامید و کار در یک سو بدوران پهلوی منتهی شد و در سوی دیگر به دوران سعودی. امروز جهان هم از لیبرال دموکراسی غربی ناامید شده و هم می‌خواهد زنجیر نظامات سلطنتی را از دست و بازوی خود باز کند.

دقیقاً در این مقطع حساس از تاریخ است که انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد. دومین رویکرد، رویکرد مخالفت با انحراف از امامت و مبارزه با ستم و تلاش برای احقاق حقوق مردم و اقامه عدل بود که از مدینه تا کربلا و از کربلا تا همه آوردگاه‌های حق و باطل تداوم یافته است. رویکرد سوم رویکرد سکوت و تحمل وضع موجود بوده است. در این میان، مذاهب موجود در جهان اسلام نیز به سه دسته تقسیم شدند. مذهب حنبلی جانب سلطنت را گرفت و گفت باید از حاکم تبعیت کرد ولو ظالم و فاجر باشد؛ این مذهب در سیاست حرف آخرش را زد.

مذاهب حنفی و مالکی و شافعی جانب سکوت را گرفتند و رسماً از امامت حمایت نکردند هر چند ابوحنیفه به مجلس درس امام صادق(ع) می‌رفت و سر سازش با هارون الرشید را هم نداشت و نهایتاً در زندان هارون الرشید جان سپرد و مالک بن انس و شافعی نیز هر چند در زندان خلفا جان نسپردند ولی از رنج سیاست های آنها هم دل آسوده نداشتند و روی خوش ندیدند ولی جرئت مبارزه علنی و آشکار با آنها را نداشتند. دسته سوم مذهب تشیع است که از نظام امامت حمایت می‌کند.

در بخش دیگر این کتاب به پنج رویکرد متفاوت نسبت به امامت، امام معصوم و غیبت و انتظار که اهل تشیع با آن روبه رو بوده‌اند پرداخته شده است.

گروهی رویکردی ارتجاعی نسبت به امامت و غیبت و انتظار داشته‌اند. آنها منتظر امام غائب خود را می‌دانند ولی معتقدند برای ظهور امام غائب هیچکاری نباید بکنند مگر دعا و روی برگرداندن از گناه مردم و پای در جامه صبر کشیدن و جام سکوت را سرکشیدن و دست به سیاه و سفید نزدن. تقیّه دین آنان است ولی تقیّه منفعلانه نه تقیّه فعال گوئی به چیزی شبیه خواب زمستانی فرورفته‌اند. خود را منتظر ظهور امام غایب می‌دانند و منتظرند تا هرگاه خورشید امامت طلوع و امام غایب ظهور کرد برخیزند و شمشیر به دست بگیرند و دور سر بچرخانند و جهان را فتح کنند و خوش و خرم با سر و صورت صاف و سالم براریکه قدرت تکیه بزنند.

گروهی دیگر رویکردی نو ارتجاعی نسبت به مسئله امامت، غیبت و انتظار دارند. ولی تمام تلاششان این است که فقط با جزئی از دسیسه های استعمار مبارزه کنند بدین صورت که نشان دهند خزعبلات فلان بازیگر عرصه سیاست تا چه اندازه مزخرف است البته این هردو گروه وقتی خبر گسترش ظلم و فساد در جهان را می شنوند خوشحال می‌شوند چون تصوّر می‌کنند نهایت گسترش فساد خودبه خود منتهی به ظهور امام عادل می‌شود.

دسته سوم متجددین هستند. آنها اصلاً از دین و قرآن و قیامت و معاد چشم پوشیده‌اند و به در و دیوار غرب چشم دوخته‌اند و هرچه نظریه پردازان غربی می‌گویند را طوطی وار تکرار می‌کنند و میمون وار تقلید می‌کنند و رسماً انکار توحید و نبوت و معاد می‌کنند و در نتیجه از دایره بحث ما خارج هستند. دسته چهارم نو متجددین هستند: نوع وطنی‌اش گاهی نمازش را می‌خواند، روزه‌اش را می‌گیرد، زنش چادری است، دخترش ولی نه. او به یک کشف جدید رسیده است: سکولاریسم، می گوید دین از سیاست جدا است.

مسیح و معبد باهمند و قیصر و قصر هم با هم. به تو چه که در سیاست چه می‌شود؟ تو نمازت را بخوان ولی اگر خواستی وارد سیاست شوی دین را ببوس و کنار بگذار. دین و سیاست چه ارتباطی به هم دارند؟! انکار امامت در تاریخ به انکار عدالت منتهی شد و انکار عدالت این همه جنایت در تاریخ آفریده است که می‎بینید و می‌شنوید و می‌خوانید و می‌دانید. رویکرد پنجم رویکردی است که در این کتاب به آن پرداخته. رویکرد انتظارِ فعال، تقیة دوران ساز، تشیع مسئول علوی و تسنن خالص و ناب محمدی.

رویکرد متفکرّین انقلاب اسلامی که در رأس تمام آنها امام خمینی(ره) قرار دارد. رویکرد احیاءِ بی کم و کاست سنت‌های محمدی و صبر و صدق فاطمی و فداکاری و فرهنگ علوی و ژرف‌اندیشی و دور اندیشی حسنی و شعور و شور و شهادت حسینی. این رویکرد محور اصلی مباحثی است که با آنها در این کتاب روبرو می‌شوید.

کتاب «امامت و جهان امروز»، اثر محمدحسن زورق در هشت فصل و 488 صفحه به همت نشر تهران، شمارگان 1250 نسخه با قیمت 55 هزار تومان راهی بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها