ویروس کرونا تأثیر زیادی بر زندگی، کار، و روابط انسانها در سراسر دنیا گذاشته است. بسیاری از مردم از آینده میترسند و نمیدانند شرایط کنونی تا کی ادامه خواهد داشت. میلی جانسون، نویسنده آثار پرفروش معتقد است بهتر است برای روحیه دادن به خود داستانهای عاشقانه بخوانید و داستانعاشقانه مرهمی برای روح زخمی است. به همین دلیل مجله «گاردین» چند داستان عاشقانه را به خوانندگان معرفی کرده است.
فروش کتابهای عاشقانه هر روز بیشتر میشود. هر چه شرایط دنیا بدتر میشود، نیاز دنیا به آثار عاشقانه هم بیشتر میشود. خواندن کتابی شاد و امیدبخش خیلی هم خوب است. رمان عاشقانه میتواند خواننده را شاد کند و لبخند به لبش بیاورد.»
در شرایط کنونی ما هم با جانسون موافقیم. در نتیجه چند کتاب عاشقانه خوب را به شما معرفی میکنیم:
«با گفتن سلام توجه من را جلب کردی» نوشته ماهیری مکفارلین
همه داستانهای مکفارلین شاهکار است اما این داستان از همه جذابتر است. داستان بن و ریچل که یک دهه همدیگر را ندیدهاند اما ناگهان در خیابان یکدیگر را میبینند و دوستیشان را از سر میگیرند.
«آشپزخانه ساحلی تابستان» نوشته جنی کولگان
فلورا، کارگر کارخانه اهل لندن است و به همراه جوئل، رییسش لندن را به مقصد جزیرهای در اسکاتلند ترک میکند. غذای خوب، فضایی عاشقانه، و مکانی زیبا خواندن این کتاب را جذابتر کرده است.
«مردی که تماس نگرفت» نوشته رُزی والش
سارا و اِدی رابطه عاشقانه پیچیدهای دارند. وقتی اِدی برای دو هفته به سفر میرود و پس از بازگشت تماس نمیگیرد، بدترین افکار به ذهن سارا خطور میکند. جذابیت کتاب به حدی است که نمیتوانید رهایش کنید و در یک روز تمامش میکنید.
«تعطیلات ریچل» نوشته ماریان کِیِز
وقتی خانواده ریچل او را به مرکز سلامتی میبرند تا اعتیادش را ترک کند با خود میگوید به ماساژ و استخر میرود اما رواندرمانی سبب میشود که دری دیگر به سوی ریچل گشوده شود. در این میان با مردی مهربان و موقر آشنا میشود اما فکر میکند لیاقت این همه خوبی را ندارد.
«عشق او» نوشته هریت ایوانز
کیت میلر سی ساله به همراه مادر و پدرخواندهاش در نیویورک زندگی میکند اما وقتی پدرش، موزیسین معروف نیاز به پیوند کلیه دارد به لندن فرار میکند. قرار است برای مدت کوتاهی به لندن برود اما وقتی با فردی جدید آشنا میشود زندگی در نیویورک را به فراموشی میسپارد و حتی به یاد آوردن خاطرات زندگی در نیویورک هم برایش غیرممکن است.
نظر شما