کتاب «وقتی مهتاب گم شد» شامل خاطرات «علی خوشلفظ» در دوران دفاع مقدس است که توسط حمید حسام به رشته تحریر درآمده و مورد توجه رهبر انقلاب نیز قرار گرفته است.
بدون شک مطالعه کتابهای مفید و امیدبخش میتواند در این شرایط راهکار خوبی برای دورشدن افراد از وسواسهای فکری و افکار منفی ناشی از شیوع کرونا باشد. مطالعه کتاب هر چند اندک هم باشد، میتواند تاثیر مثبتی در نگرش و باور افراد ایجاد کند و با ترویج مثبتاندیشی، آرامش روانی را در جامعه تقویت کند.
در این مطلب شما را با کتاب «وقتی مهتاب گم شد» که شامل خاطرات «علی خوشلفظ» در دوران دفاع مقدس است آشنا میکنیم. این کتاب در ۶۵۰ صفحه توسط حمید حسام تدوین و از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. روایت صادقانه این کتاب مورد توجه مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت و ایشان تقریظ کوتاهی بر این کتاب نوشته و از راوی و نویسنده کتاب تقدیر کردند.
انقلاب و شروع تغییر در جوانان
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعهی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. وقایع این کتاب قصه نیست. داستان پردازی و اسطوره سازی هم نیست، بلکه واقعیتی است شبیه اساطیر. واقعیت زندگی و رزم مردی که «خود واقعی اش» را در «شبی که مهتاب گم شد»، پیدا کرد.
علی خوش لفظ که نامش را بهخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشتهاند، سالها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمانها میشود. همین انقلاب درونی باعث میشود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگیاش هم تغییر کند.
کتاب به خوبی نشان میدهد که جوانان و نوجوانان یک شهر چگونه به واسطهی انقلاب تغییر مسیر دادند و این تحول نه امری فردی و محدود، که انقلابی همهگیر بود، تا آنجا که حتی خلافکاران و بزهکاران شهر را شامل شد. کتاب به خوبی نشان میدهد که در وهلهی اول این انقلاب بود که باعث شد خوش لفظ و خوش لفظها بیدار شوند و روی به سوی هدفی والاتر و بالاتر از این زندگی مادی داشته باشند. این کتاب در حقیقت داستان همین انقلاب درونی است. علی پانزده ساله در عنفوان جوانی با اصرار فراوان خود به جبهه اعزام میشود و آنجاست که درمییابد شهادت ارمغانی است که با ترک خود بدست میآید، اما گویی قرار است علی خوش لفظ با تنی مجروح و خسته زنده بماند، تا سالها بعد ماجرای وصل حدود هشتصد دوست و برادرش را برای ما روایت کند.
صداقت در کلام و روایت
از جذابترین ویژگیهای کتاب، رعایت صداقت در تمام لحظات و اتفاقات است. به طور کلی نه راوی و نه نویسندهی کتاب هیچ ابایی از گفتن حقیقت ندارند. حقیقتی که با زبانی مردانه و از زاویهی دید یک جوان مبارز و شجاع بیان میشود و ممکن است حتی در مواردی تلخ باشد و به مذاق خواننده خوش نیاید، اما در نهایت خواننده مطمئن است که کتاب به تخیل و اغراق گرفتار نشده است. روایتی که هرچه به انتهای کتاب نزدیک میشویم، شورانگیزتر و حماسیتر میشود اما همچنان، واقعی و صادق است.
کتاب «وقتی مهتاب گم شد» را میتوان در همان سه شرطی که راوی قبل از انتشار کتاب برای نویسنده گذاشت خلاصه کرد؛ جایی در مقدمه که نویسنده در وصف علی خوش لفظ مینویسد: در قید و بند لفظ و تکلف گفتار و آرایه های کلامی نیست و به شدت دور از بزرگ نمایی و ریب و ریا و صادق در روایت و دقیق در نقل حوادث. لذا با صاحب این قلم، چند شرط را برای بازنویسی و نگارش خاطراتش گذاشته است. اول اینکه قول بدهم اگر برای خدا نیست ننویسم. دوم اینکه برای تائید مطالب، به ویژه فراز و نشیب ها در عملیات ها یا چند و چون گشت و شناسایی ها مطالب را از چند همرزم دیگر بپرسم و اگر تایید کردند، بنویسم، و سوم اینکه به روایت او چیزی نیفزایم که شائبه تخیل پیدا نکند.
دایرهالمعارف خواندنی از شهدا
حمید حسام، نویسندهی کتاب که خود از ایثارگران و رزمندگان استان همدان است، به زیبایی توانسته خاطرات و لحظههای ناب زندگی پرفراز و نشیب علی خوش لفظ را با قلمی شیوا و روان و در عین حال با صداقت به نگارش درآورد. خاطراتی که در دل جنگ اتفاق میافتد اما سرشار از احساس است. احساس جوانی که برادرانش را از دست میدهد اما همچنان خود را مکلف به انجام وظیفهی دفاع از کشور و انقلاب میداند و در این راه هرچه پیش میرود بیشتر به انقطاع از خود و دنیای مادی میرسد. به واقع میتوان گفت وقتی مهتاب گم شد به دلیل روایات ناب و خالصانهی علی خوش لفظ و همچنین قلم زیبای حمید حسام به یک دایرهالمعارف خواندنی از سیرهی شهدای گمنام و کم نام و نشان هشت سال دفاع مقدس است.
نظر شما