گردآورندگان کتاب، پل هیگز و گراهام اسکمبلر در این کتاب این امکان را فراهم کردهاند تا بر اساس الگوی تفکر پستمدرن به واکاوی و بررسی مجدد مدلهای موجود در خصوص بهداشت و درمان پرداخته شود. نویسندگان همکار آنها در این کتاب نیز از ابعاد گوناگون به این مسئله پرداختهاند؛ از تحلیلهای فلسفی در موضوعاتی نظیر تغییریافتن دیدگاهها در مورد مسائل بهداشتی و پزشکی، یا جدایی ذهن-بدن گرفته تا تغییر سبک و شکل و روند زندگی افراد به منظور حصول استانداردهای بالاتر سلامت بهویژه رفع تبعیضهای بهداشتی و محیطی موجود.
در مجموع نگاه این کتاب تحلیلی است انتقادی بر نظریههای موجود، به جای ارائه هرگونه چهارچوب نو و تلاش در راه جاانداختن آن. پیمان متین دبیر مجموعه انسانشناسی پزشکی نشر فرهامه در پیشگفتار کتاب نوشته است: «آنطور که در این کتاب نشان داده میشود، تحلیل پستمدرنیستی تاثیرات علمی موثری به همراه خواهد داشت؛ هر چند توان و امکان این نوع تفکر در محدود ساختن قدرت سنتی پزشکی در یک جامعه پستمدرن تا حدی محل تردید است. مسلماً تغییرات اجتماعی باعث ارائه تعریفی جدید از نقش پزشک و عوامل حرفهای حوزه پزشکی و چگونگی تاثیر آنها بر جامعه خواهد شد اما حقیقتاً مدل زیستپزشکی تغییر چندانی نکرده و دستاوردهای پزشکی مدرن همچنان غیرقابل انکار است.»
متین این تذکر را به این دلیل انجام داده است که در این کتاب و در برخی از مقالات آن میلی برای انکار چنین دستاوردهایی را انکار کردهاند. تقریباً در همه مقالات کتاب، نویسندگان رویکردی انتقادی را در عرصههای موجود میان مدرنیته و پست مدرنیسم در پیش گرفتهاند. نویسندگان این کتاب ضمن زیر سوال بردن نگاه پستمدرنیسم به فعالیتهای حوزه پزشکی، مفاهیم موجود را با عینک جامعهشناسی پزشکی مورد نقد و ارزیابی قرار دادهاند.
یکی از چالشبرانگیزترین مقالههای کتاب، «در جستجوی بدن گمشده، درد و رنج و وضعیت (پست)مدرن» نام دارد. این مقاله را سیمیون ویلیامز و گیلیان بندلو نوشته شده است. نویسندگان در این مقاله ضمن برشمردن محدودیتهای گفتمان پستمدرن در خصوص تجربهزیسته درد، دیدگاههای موجود در این زمینه را به چالش میکشد. از دیگر مباحث چالشزای این اثر دیدگاهی است انتقادی بر نگاه پستمدرنیسم و ناکارآمدی این نگاه در شرایط گوناگون.
از سوی دیگر در مقالاتی که گردآورندگان کتاب، هیگز و اسکمبلر، با عنوان «مخاطره، حکومتپذیری و مفهومپذیری مجدد شهروندی» و نیز «جامعهشناسی پزشکی و مدرنیته؛ تاملی بر حوزههای عمومی و نقش اندیشوران و منتقدان اجتماعی» نوشتهاند، افشاگری آنها در خصوص نابرابریها و تبعیضهای بهداشتی میان طبقات مختلف اجتماعی بسیار ناامیدکننده است. هر چند ایشان دیدگاه مطالعات اپیدمولوژیک را در این رابطه سخت مورد انتقاد قرار دادهاند و محدودیتهای آن را به رخ میکشند، اما همچنان جایگزینی معنادار برای آن پیشنهاد نکردهاند.
از محاسن کتاب این است که یکطرفه به قاضی نرفته است. اگر در آن مقالاتی در نقد و رد نگاه پستمدرن به سلامت وجود دارد، مقالاتی نظیر «وعده پستمدرنیسم برای جامعهشناسی سلامت و پزشکی» نوشته نیکولاس فاکس هم در آن وجود دارد که به دفاعی عالمانه و ظریف از پستمدرنیسم اختصاص دارد.
دبیر مجموعه انسانشناسی پزشکی نشر فرهامه، دلیل انتخاب این اثر برای ترجمه را در پیشگفتار کتاب اینگونه توضیح داده است: معرفی این اثر به جامعه اندیشمند ایرانی، چه در حوزه پزشکی و بهداشت و چه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، به عنوان یک نیاز کاملاً احساس میشد. شرایط امروز ایران در حوزه بهداشت و سلامت و معضلات مبتلابه جدی عرصه پزشکی و درمان بسیار مشابه دو دهه پیش انگلستان و ایالات متحده است. تنگناها، محدودیتها، تبعیضها، ادعاها و انتظارهای موجود متقابل میان دنیای پزشکی و جامعه عمومی، در عصر عبور از سنتها و نوشدگی در این عرصهها، لزوم بهرهگیری از تجربیات مشابه را دوچندان میسازد.
مولفان مقالات کتاب همگی از اساتید حوزه سلامت و جامعهشناسی پزشکی هستند. بهعنوان نمونه از میان گردآورندگان کتاب، پل هیگز استاد جامعهشناسی پزشکی دانشگاه لندن و مدرس سابق پیریشناسی اجتماعی دانشگاه سنت جورج لندن و گراهام اسکمبلر مدیر گروه جامعهشناسی پزشکی دانشگاه لندن است و در دانشگاههای ایالات متحده و از جمله دانشگاه آتلانتا نیز استاد مهمان بوده است.
نکتهای که در هنگام مطالعه کتاب باید در نظر داشت این است که این کتاب در حدود بیست سال پیش یعنی در سال 2000 منتشر شده و با توجه به زنده بودن و در تحول بودن مدام وضعیتهای اجتماعی، اکنون شاید چندان نتوان به آمارهای آن استناد کرد. اما این موضوع از اهمیت کتاب به عنوان یک اثر آموزنده روش و نظریه چیزی کم نمیکند و از سوی دیگر از آنجا که تمرکز کتاب بر جامعهشناسی بریتانیا و ایالات متحده است و چنان که از متین نیز نقل شد، وضعیت امروزین نظام سلامت در ایران نسبتی نزدیک با ساختار سلامت بیست سال پیش آن جوامع دارد، شاید بتوان گفت مطالب کتاب در زبان فارسی چندان هم تاریخ مصرف گذشته محسوب نمیشود. کتاب البته خالی از غلط نیست. در نگاهی سطحی حتی در سطر اول متن پشت جلد نیز این ابهامها را میشود مشاهده کرد. سطر اول چنین است: «تغییرات اجتماعی در نیمه چهارم قرن بیستویکم شتاب بیشتری به خود گرفته است.» آشکار است که این جمله خالی از معناست چرا که ما هنوز در نیمه اول قرن بیستویکم هستیم و از سوی دیگر قرن بیستویکم بیشتر از دو نیمه نمیتواند داشته باشد. به احتمال فراوان از آنجا که کتاب در سال 2000 منتشر شده این جمله به ربعقرن چهارم قرن بیستم اشاره دارد و در هنگام تدوین کتاب این اشتباه رخ داده است.
با همه این احوال کتاب «مدرنیته، پزشکی و سلامت» با توجه به منابع اندک در حوزه جامعهشناسی سلامت به زبان فارسی، منبعی ارزشمند و روشنگر هم برای اهالی دانش، از جمله جامعهشناسان، انسانشناسان، پزشکان و هم برای تصمیمگیران و استراتژیستهای سیاستهای بهداشتی و درمانی کشور محسوب میشود.
انتشارات فرهامه کتاب «مدرنیته، پزشکی و سلامت» را که زیرنظر گراهام اسکمبلر و پل هیگز تدوین شده با ترجمه مهسا علاء در 340 صفحه، با قیمت 60 هزار تومان در سال 1398 منتشر کرده است.
نظر شما