کتاب «آشنایی با علوم قرآنی»، با هدف آشنایی با این علوم در ابتدا درباره نامهای قرآن؛ اندازه، حجم و تقسیمات آن و نیز محتوای آیات اولیه اطلاعاتی ارائه میِکند.
با توجه به همتی که از دیرباز اندیشمندان و قرآنپژوهان مسلمان برای فهم قرآن مصروف داشتهاند، اما در جهت تدوین و تبیین قواعد و روششناسی فهم قرآن، تلاش کمتری صورت گرفته و فضای خالی پژوهشهایی به این صورت کاملاً محسوس است. البته نباید غافل بود که در دهههای اخیر شتاب بیشتری برای پر کردن این خلاء به وسیله دانشمندان علوم قرآنی صورت گرفته است، ولی با وجود این، باز هم انجام پژوهشهای عمیق و در ابعاد گوناگون در این زمینه ضرورت دارد.
در این کتاب با هدف آشنایی با علوم قرآنی در ابتدا درباره نامهای قرآن؛ اندازه، حجم و تقسیمات آن و نیز محتوای آیات اولیه اطلاعاتی ارائه میشود، سپس مراحل نزول قرآن و منشأ پیدایش دو دیدگاه کلی نزول «دفعی» و «تدريجی» قرآن بیان و شیوه فهم اعجاز قرآن بازگو میشود. در ادامه معنای ظاهر و باطن قرآن در روایتهای مختلف بررسی و برخی داستانهای قرآنی آورده میشود. در پایان آداب و مراحل بهرهمندی از قرآن کریم شرح داده میشود.
در بسیاری از موارد به ویژه موضوعاتی که از خارج قرآن اخذ میشوند زاویه دید و دانشهای متفاوت، مفسر را به سوی آیات متعددی حول یک موضوع رهنمون میکند. یکی از راههای ممکن ارتباطی، بهرهگیری از ارتباطات مفهومی میان واژگان قرآنی است که در این کتاب به سه نمونه از این ارتباطات اشاره میشود. یکی از این موارد، ارتباط مفهومی واژههای مترادف است که از دیرباز این مسأله میان ادیبان و لغتشناسان مطرح بوده که آیا در زبان عربی الفاظی به عنوان الفاظ مترادف وجود دارد یا خیر؟ با پذیرش وجود کلمات مترادف در زبان عربی این سؤال درباره واژگان قرآن نیز مطرح بوده و مباحثی از علوم قرآنی را به خود اختصاص داده است.
اگر نخواهیم کلمات مترادف را به گونهای محدود تعریف کنیم و آنها را الفاظی بدانیم که یک مفهوم را میرسانند ـ اگرچه تفاوتهای مختصری در موارد استعمال داشته باشند ـ بدون شک در قرآن الفاظ مترادف زیادی به کار برده شده و به دلیل تأکید مطلب و زیبایی کلام از محسنات و و وجوه بلاغت قرآن محسوب میشوند. بنابراین آیاتی که شامل واژههای مترادف میشوند به دلیل جانشینی نسبی این واژهها، مکمل و روشنیبخش یکدیگرند و از این طریق به موضوع مورد نظر پیوند میخورند.
نویسنده این کتاب، معرفت پیدا کردن به چیزهایی است که در تضاد با آن هستند را به عنوان یکی از راههای شناخت ویژگیهای هرچیز معرفی میکند، گرچه این اصطلاح قاعدهای منطقی و برهانی نیست ـ بر خلاف برهان خلف و نقیض قضیه که در منطق استفاده میشود ـ اما در برخی مباحث علوم با توجه به شرایطی راهگشاست.
مفسر موضوعی نیز در استخراج آیات مرتبط میتواند از این قاعده بهره گیرد. برای مثال، در شناخت صفات اثباتی و سلبی مؤمنان از منظر قرآن، شناسایی ویژگیهای کافران از دیدگاه قرآن یاریگر مفسر است؛ زیرا «ایمان» و «کفر» دو مفهوم متضادند و صفاتی که آبشخور آنها کفر است، ممکن نیست در فرد مؤمن از جهت ایمان او ظهور پیدا کند.
از دیگر موضوعاتی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته، ارتباط مفهومی واژهها در یک میدان معنایی است، زیرا از جمله مباحثی که همواره ذهن قرآنپژوهان را به خود مشغول میدارد، این است که آیا واژگان قرآنی با همان معنای لغوی در قرآن بکار برده شدهاند و یا تحولاتی در آنها پدید آمده است؟ و بر فرض وجود تحول و تطور در معانی، آیا جزئی از معنا را شامل میشوند و یا قرآن معانی کاملاً تازهای بر اندام این واژگان پوشانده است؛ معنایی که تا پیش از آن در قاموس لغت عرب سابقه نداشته است؟
احمدبن فارس در این باره مینویسد: عرب جاهلی لغات، آداب، مناسک و قربانیهای خویش را داشت. وقتی خداوند اسلام را فرستاد اوضاع دگرگون شد، باورهای نادرست منسوخ شدند، الفاظی از معانی خود به معانی تازه نقل شدند ... و واژگانی همچون مؤمن، مسلم، کافر و منافق پدیدار شدند و برای واژگانی دیگر همچون صلاة، سجود، صیام، حج، زکات و مانند اینها نیز شروط و خصوصیاتی جدید نهاده شد.
کتاب «آشنایی با علوم قرآنی»، تألیف عباس رهبری در 338 صفحه و شمارگان 1000 نسخه با قیمت 30 هزار تومان با همکاری انتشارات گلشن حیاتی منتشر شده است.
نظر شما