به مناسبت دوم اردیبهشت زادروز نویسنده معاصر «الهام فلاح»، سعید ناظمی(منتقد ادبی) یادداشتی بر کتاب «خونمردگی» او نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.
داستان، روایت عشق نافرجامی است که ابتسام و عامر تجربه میکنند. نویسنده مخاطب را با خود تا کوچه پس کوچههای بغداد میکشاند تا از واقعیتی که بر عامر رفته خاطرجمع و از این بلاتکیفی رها شود. سرگذشتی که شاید داستان خیلی از عشاق دوره بعد از جنگ هم باشد. شخصیتهایی که نویسنده برای داستانش انتخاب
میکند شخصیتهایی هستند که ناخواسته درگیر جنگ شدهاند از این رو این داستان به خوبی توانسته با مخاطبانی که هنوز مخاطرات جنگ را با خود به آینده کشیدهاند همسانپنداری کند.
رمان با خواندن یک نامه شروع میشود. نامهای از شیخ عبدالطاهر کنانی خطاب به عامر که از او دعوت کرده به چنانه بیاید تا میراث پدرش را پیش از آن که به دست دشمن بیفتد به او بدهد و با آن به مکان امنی سفر کند و از هیاهوی جنگ دور بماند. یکی از ویژگیهای خوب این رمان این است که تمام عناصر داستانی در خدمت پیرنگ، دارای ارتباطی منطقی و رئال هستند. استفاده از زبان بومی منطقه که در انتها با تغییر جغرافیای داستان به معیار نزدیک میشود بخشی دیگر از جذابیتهای این رمان است که در جاهایی با پانوشتهایش به درک مطلب مخاطب از مفهوم جملات کمک میکند. شخصیتها بر اساس نقششان در پیشبرد داستان شکل میگیرند. تمام به همان اندازهای که نیاز است و نه بیشتر. گرههای داستان با جلو رفتن روایت یکی یکی باز میشود. مخاطب در مسیر داستان به کشف و شهود نمیرسد اما جذابیت داستان در ارائه اطلاعات قطرهچکانی نویسنده، مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند.
از منظری دیگر نویسنده نگاهی فمنیستی و تصویری دردناک از زن جنوبی ارائه داده است. منظور از نقد فمينيستی يا همان نقد زن محور، تنها پرداختن به شورش زنان عليه مردان و یا مردانه عمل كردن آنها در آثار نيست، بلكه گاه به تصوير در آوردن خشونت هاي يك مرد عليه زن است كه حقوق اولیه و مسلم او و محكوم كردن خشم و برتري جنس مذكر را به تصوير مي كشد کافی است. از این رو خونمردگی را هم میتوان در رديف آثار فمينيستی قرار داد؛ نمونههاي بارز شناخت رمان فمينيست از روانشناسی مردسالاری، تصوير زنانی است كه مردان درد و خشم خود را بر سر آنان خالی ميكنند. یا از بدیهیترین خواستههای زندگی اجتماعی خود محروم میشوند. ابتسام از این دست زنان است. زنی که شاید اگر جنگی هم نبود سرنوشتی بهتر از این پیدا نمیکرد.
نظرات