سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «اقیانوس بدون توجه به عمق» نوشته علی سلامی است که از سوی نشر زر نوشت منتشر شده است. نویسنده جوان این کتاب با نگاهی نقدآمیز به مسائل موجود، برشی از زندگی جوانی را روایت میکند که در خدمت سربازی است. مخاطب این کتاب با دغدغههای فکری، عاطفی و اجتماعی این جوان در این بخش از زندگی همراه و در طول این جریان اجتماعی با یک کمدی سیاه و همچنین توصیفات سورئالِ (فراواقعی) و رویاهای شخصیت روبرو میشود. خبرنگار ایبنا با این نویسنده جوان درباره چاپ اولین کتابش گفتگویی داشته است که در ادامه میخوانید.
از چه زمانی نوشتن در زندگی شما شکل گرفت و چقدر طول کشید تا بتوانید در رمان نویسی به صورت جدی قلم بزنید؟
این کتاب اولین اثر چاپ شده از بنده است، قبل از این کتاب مواردی بود که به نظر خودم به پختگی و انسجامی نرسیده بود که قابل انتشار باشند؛ انسجامی که خط روایت را یکدست کند و از طرفی باورپذیر باشد. علاقه شخصی من نگارش فیلمنامه و نمایشنامه است. در این شاخه هم قلم زدهام و در سرم ایدههایی است که هنوز کاملاً شکل نگرفتهاند. به نظرم آمد برای نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه قوی نیاز به تجربه و تخصص بیشتری در ادبیات دارم و در این مقطع تصمیم گرفتم که با ادبیات داستانی و کتاب شروع کنم. در برهه زمانیای که مخاطب کتاب و کتابخوانی کم هست، هزینههای چاپ بالاست و البته گرفتن مجوزات لازم و مسائلی از این دست که زمان بیشتری، نسبت به روال عادی میطلبید تا اولین کتابم چاپ شود. نوشتن و انس با ادبیات و کاغذ برای من از نوجوانی آغاز شد و همچنان در زندگیام به طور جدی حضور دارد.
با توجه به موضوع کتاب، آیا آین اثر برگرفته از تجربه زیسته خودتان در دوره سربازی است؟
نه کاملاً. تمامی داستان برگرفته از تجربه شخصیام خودم نبود. اما قطعاً شرایطی که از سرگذراندهام در شکلدهی کتاب تاثیرگذار بود و البته افرادی دیگری که من آنها برخورد داشتم یا روایتهایی که میشنیدم یا آثار ساخته شده در همین موضوع در ذهن من تهنشین بود و در نگارش کتاب موثر بود. یک مسئله جالب اینکه من درحال نگارش یک رمان بودم، اما به دلیل تغییر شرایط ذهنیام به یکباره روند داستان عوض شد، از نگارش رمان در آن مقطع دست کشیدم و این کتاب را شروع کردم در این کتاب مواردی بیشتر از شرایط و موقعیتهای سربازی به تصویر کشیده شده است که در همان فضای سربازی روایت میشود. مصائب و موقعیتهایی که مخاطب و خواننده کتاب قطعاً، هنگام خواندن کتاب درکاش خواهند کرد.
کدام رماننویسان در ایران و جهان را دنبال میکنید و فکر میکنید قلم شما به کدامیک از آنها نزدیک است؟ آیا برای رمان و داستان نویسی دوره ای را گذراندهاید؟
در حال حاضر مطالعهام متمرکز شده است بر روی کتابها و منابع تخصصی و آموزشی حوزه ادبیات نمایشی و همچنین مواردی مثل سبکهای هنری و ادبی، تاریخ هنر مخصوصاً حوزه ادبی و نمایشی، سینما و… که برای بالا بردن سطح اطلاعات خودم است. چون فکر میکنم برای نتیجه بهتر در هر کاری علاوه بر ذوق و استعداد و علاقه، سواد و اطلاعات آکادمیک لازمه کار است. در رشته دیگری از مطالعاتم نیز به سراغ آثار فاخر ادبیات رفتم. در دوره سربازی و در آن بازه زمانی من بیشترین مطالعات را در طول زندگیام داشتم. البته هنوز خیلی از کتابها را نخواندم و افسوسِ که احساس میکنم مطالعه کردن را دیر شروع کردم. یادم هست در همان زمانی که این کتاب را مینوشتم کتاب «مدیر مدرسه» زنده یاد جلال آل احمد را خوانده بودم و بسیار بر روی من تاثیرگذار بود. حتی در جشنوارهای به نام داستان و بازنویسی که البته هنوز در جریان بررسی آثار است به خاطر همان تاثیرات، کتاب خود را به عنوان بازنویسی و اقتباس از اثر (مدیر مدرسه) معرفی کردم. البته که موضوعات کاملاً متفاوت هست اما حس میکنم وقتی انسان در جامعهای حضور دارد و در مواجهه با امورات مختلف در جامعه به مثابه شناختی و تاثیرپذیری قرار میگیرد، ناخودآگاه وارد جریان تاثیروتاثر میشود، از رویدادهای اطرافش الهام میگیرد و کتابها و همه متون ادبی که خوانده است در او به صورت آشکار یا نهان تاثیرگذار خواهند بود. مسئله دیگر اینکه، همیشه سعی کردهام که اثرم در تکرار آثار قبلی نباشد و همچنین شباهت زیادی با بقیه آثار نداشته باشد، و نوآوری لازم را داشته باشد. شاید به همین خاطر است که کارهای قبلی که عرض کردم را منتشر نکردهام، احساس میکردم نه در موضوع و نه در سبک پردازی حرف جدیدی برای گفتن ندارند و شاید بارها بارها با دیدن یک فیلم یا کتاب بخشی از آنها را حذف و یا اصلاح کردم. البته این را هم بگویم که گاهی شباهت، اقتباس و تاثیرپذیری از سایر آثار ممکن است به خلق یک اثر کمک کند.
در کتاب «اقیانوس بدون توجه به عمق» شما در آغاز با یک نثر روان و دوگانه میان واقعیت سخت و طنز روایت خود را گسترده میکنید و در یک صفحه کلمه تکرار را تایپ کردهاید، آیا با این کار قصد داشتید با استفاده از عنصر تایپوگرافی، حس روایی متن را هم به صورت تصویری و هم محتوایی انتقال دهید، به کارگیری این مولفه ها را در نگارش را چگونه فرا گرفتید؟
به نظرم برای این داستان و این فضا این نوع از نوشتار مناسبتر بود و مخاطب اینگونه راحتتر با موضوع ارتباط برقرار میکرد و در جایی که دیدم برای درک بهتر تاثیر تکرار بر زندگی لازم است در یک صفحه خود کلمه تکرار را تکرار کنم، از این تکنیک استفاده کردم. بیشتر استفاده از اینگونه موارد حسی بوده است و بعضی هم طبق مطالعهای بوده که داشتم. در کتاب بعدی خود که در نوبت چاپ دارم، تقریباً از همین تکنیکها در سبک نوشتاری استفاده کردهام.
از نقد و بازخوردهای منفی و مثبتی که از چاپ کتاب گرفتهاید، بگویید.
اولاً که واقعاً مضطرب بودم از اینکه بازخوردها در مواجهه با اثرم منفی باشد و یا نتیجه مطلوبی نگیرم اما بعد از چاپ کسی آن را نقد منفی نکرد و اتفاقاً منتظرم تا اگر کسی ضعفی در کتاب دیده است به بنده انتقال دهد تا بتوانم در کارهای بعدی جبرانش کنم. حتی من نسخههایی از کتاب رو برای چند مرکز فرستادم تا نقد کنند البته هنوز بازخوردهایشان را اعلام نکردند. با توجه به چاپ اول بودن و کتاب اول من باید بعد از گذشت زمان باید منتظر نظرات مخاطبها و کارشناسان باشم تا همانطور که اشاره کردم نکات منفی را بهبود ببخشم و نکات مثبت را حفظ و تقویت کنم.
نظر شما