عطائی نظری درباره «سیر اندیشه خداشناسی در کلام امامیّه» توضیح میدهد:
نخستین اثری که به تقریر و تشریح استدلالهای خداشناسی در آثار کلامی امامیّه میپردازد
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی میگوید: کتاب «خداشناسی در کلام امامیّه» شاید نخستین اثری باشد که بهتفصیل، به تقریر و تبیین و تشریح استدلالهای خداشناسی در آثار کلامی امامیّه و معتزله و اشاعره میپردازد و تاریخ و سیر تطوّر این براهین را در قرون میانی آشکار میکند.
تدوین سیر اندیشه کلامی امامیّه بطور کلّی از چه جهاتی حائز اهمّیت است؟
تدوین و تبیین سیر اندیشه کلامی امامیّه و بررسی تطوّرات و تحوّلات آن در درازنای تاریخ اکنون از مهمترین اولویّتهای پژوهشی در حوزه علم کلام بهشمار میآید و این کار به دلایلی چند از اهمّیّت و ضرورت بسیار برخوردار است. در اینجا به سه دلیل اصلی اشاره میکنم:
نخست اینکه تعیین تاریخ پیدایی آموزههای اعتقادی و نحوه شکلگیری نظریّات کلامی، یا به تعبیر دیگر، شناخت اَصالت یا خاستگاههای اندیشههای کلامی شیعه تا حدّ زیادی متوقّف بر تدوین و تبیین سیر اندیشه کلامی امامیّه، خاصّه در قرون متقدّم است. افزون بر این، بدون در اختیار داشتن سیری جامع، منظّم و تاریخی از فکر کلامی امامیّه در قرون مختلف، پیشینه و ریشه طرح مسائل، براهین و نظریّات کلامی مختلف در نظام کلامی امامیّه قابل تعیین نیست. برای نمونه، تعیین اینکه «برهان نظم» یا برهان «امکان صفات» بر اساس منابع موجود، نخستین بار در چه مقطعی و در کدامیک از آثار کلامی به مباحث خداشناسی در کلام امامیّه وارد شده است، یا اینکه نظریّه «صَرفه» در باب وجه اعجاز قرآن، نخست، از سوی کدام متکلّم و در کدام کتاب مطرح شده است، و مسائلی از این دست، همگی مستلزم تدوین سیری تا حدّ ممکن کامل و نظاممند و تاریخی از اندیشههای کلامی امامیّه است.
دوم آنکه دستیابی به فهم صحیح در باب هر یک از مسائل اعتقادی و انتخاب درست یک رأی عقیدتی از میان انبوه آراء ابراز شده، بدون بررسی دیدگاهها و استدلالهای مختلفِ مطرح شده درباره آن مسأله در مکاتب کلامی گوناگون امکانپذیر نیست.
دلیل دیگری هم که میتوان برای ضرورت تدوین و تبیین سیر تطوّرات اندیشه کلامی امامیّه برشمرد این است که چون کلام امامیّه در گذار از مراحل مختلف تاریخی، با مکاتب و جریانهای مهمّ فلسفی و کلامی و عرفانیِ موجود در تمدّن اسلامی در تعامل نزدیک بوده است بگونهایکه هم از آنها تأثیر پذیرفته و هم بر آنها تأثیر گذاشته است، بررسی و تشریح چند و چون تأثیرگذاریِ این مکاتب و جریانها بر اندیشههای کلامی امامیّه بطور حتم در گام نخست متوقّف بر تدوین و تحریرِ دقیق نظریّات و آموزههای کلامی امامیّه در ادوار مختلف است.
به نظر شما تدوین «سیر اندیشه کلامی امامیّه» باید بر اساس چه طرح و الگویی صورت پذیرد؟
به گمان من بررسی اندیشههای کلامی متکلّمان امامی در قرون متقدم و میانی از اولویّت و اهمیّت بیشتری نسبت به متکلّمان امامیِ متأخّر برخوردار است؛ زیرا خاستگاه تکوین اندیشههای اعتقادی در قالب مباحث نظریِ نظاممند آثار و آراء متکلّمان متقدّم امامیّه بوده است و مهمترین تطوّرات اندیشگی در کلام امامیّه در نگاشتههای متکلّمان قرون میانی قابل بررسی و پیگیری است.
در واقع، اگر بخواهیم فهم درستی از یک موضوع یا آموزه اعتقادی داشته باشیم نخست باید با نگاه و رویکردی تاریخی آن موضوع یا آموزه را از ریشه و خاستگاهِ پیدایی آن مطالعه کنیم و سپس تحوّلات و تطوّراتی سپسین آن را در ادوار و قرون بعدی پیجویی نماییم. با توجّه به اینکه هماکنون دسترس چندانی به منابع مکتوب سه قرن نخستین نداریم و مواد مطالعاتی لازم برای تدوین سیر اندیشههای کلامی در سه قرن ابتدایی در اختیار ما نیست، ناگزیریم که بررسی و تدوین سیر اندیشههای کلامی امامیّه را از ابتدای قرون میانی یعنی از قرن چهارم هجری آغاز کنیم.
از ابتدای قرون میانی تا عصر صفویّه شاهد شکلگیری شش مکتب کلامی عمده و متمایز بودهایم که در تدوین «سیر اندیشه کلامی امامیّه در قرون میانی» باید این مکاتب کلامی مورد مطالعه و بازشناسی دقیق قرار گیرد و ویژگیهای فکری و دیدگاههای کلامی متکلّمانِ وابسته به آن مکاتب در خصوص هر یک از مسائل اعتقادی بهصورت منسجم و نظاموار تشریح شود.
این مکاتب بهترتیب تاریخی عبارتند از:
1) مکتب بغداد متقدّم (یعنی شیخ مفید و پیروان او).
2) مکتب بغداد متأخّر (شریف مرتضی و پیروانش).
3) مکتب حلّه متقدّم (حِمَّصی رازی و هممسلکان او).
4) مکتب حلّه متأخّر (خواجه نصیرالدّین طوسی و علّامه حلّی و پیروان آنها).
5) مکتب قم (فیّاض لاهیجی و هممسلکان او).
6) مکتب اصفهان (ملّاصدرا و پیروان او).
به منظور معرّفی جامع و دقیق نظرگاههای کلامی هر یک از مکاتب یادشده و همچنین آشکار شدن وجوه اشتراک و تمایز دیدگاههای آنها لازم است آراء و دیدگاههای متکلّمان برجسته این مکاتب در خصوص موضوعات اصلی اعتقادی، در چهار بخش زیر تدوین و تبیین گردد:
الف) خداشناسی (شامل توحید و عدل)
ب) پیامبر شناسی (نُبُوّت)
ج) امام شناسی (امامت)
د) معاد شناسی (معاد)
پس از تدوین سیر اندیشههای اعتقادی امامیّه در موضوعات و بخشهای پیشگفته آنگاه میتوانیم سیری تا حدّ امکان فراگیر از اندیشههای کلامی امامیّه ارائه کنیم.
برای نگارش «سیر اندیشه کلامی امامیّه در قرون میانی» تاکنون چه گامهایی برداشته شده است؟
تا آنجا که میدانم تاکنون هیچ کار مبسوط و منسجمی که به گزارش تاریخی اندیشهها و آموزههای کلامی اعتقادی امامیّه پرداخته باشد منتشر نشده است. تنها چند اثر به چاپ رسیده که در آنها موضوعات و آموزههایی همچون عصمت ائمّه (ع) یا بداء مورد بررسی تاریخی قرار گرفته است. بنده نیز چند سالی است که مشغول تدوین و انجام کلان پروژه «خداشناسی در کلام امامیّه از مکتب بغداد تا مکتب اصفهان» هستم که در حقیقت بخشی از طرح کلانترِ سیر اندیشه کلامی امامیّه در قرون میانی است.
درباره طرح پژوهشی «خداشناسی در کلام امامیّه» و روش انجام آن توضیح بیشتری دهید؟
خداشناسی، به عنوان محور اصلی تمامی مباحث کلامی، جایگاه مهمّی در علم کلام دارد و پیوسته از مهمترین مسائل مورد بحث میان متکلّمان بوده است. استدلالها و روشهای مختلف اثبات وجود خدا و نیز تبیین صفات و افعال الهی از جمله آفرینش جهان، بخش گسترده و قابل توجّهی از مباحثات کلامی و کوششهای کلامپژوهان را به خود اختصاص داده است. اهمّیّت و ضرورت بحث از خدا و صفات او موجب شده که اندیشهمندان مکاتب فکری مختلف شیعه تلاش وافری در راستای تبیین بهتر این مباحث بکار بندند و هر یک با رویکرد خاصّ خود، اندیشه شیعی را در این مسائل تشریح کنند و به پیشبرد آن یاری رسانند.
میدانیم که شناخت و بررسی هرگونه تحوّل و تطوّری در یک نظام فکری مستلزم مطالعهای تاریخی در سیر آن نظام در بازه زمانی مشخّص است. از اینرو، در طرح پژوهشی «خداشناسی در کلام امامیّه» تلاش شده است با اتّخاذ رویکردی تاریخی، و از طریق مقایسه شیوه طرح مباحث خداشناسی در میان جریانهای کلامی مختلف، تغییر و تحوّلات صورت گرفته در این حوزه در کلام امامیِ قرون میانی توصیف گردد. در این مقایسه، بخش خداشناسیِ نگاشتههای کلامی متکلّمان امامی، از حیث طرح مقدّمات، مسائل و دیدگاهها، ماهیّت و نحوه تقریر ادلّه و مدّعیات، و همچنین نوعِ اصطلاحات و قواعد بهکار رفته بررسی شده است تا تحوّلات و دگرگونیها در این زمینهها آشکار گردد.
چنانکه در آغاز گفتوگو اشاره کردم، یکی از وجوه اهمّیّت و ضرورت تدوین سیر اندیشههای کلامی امامیّه در موضوعات مختلف، بررسی کمّ و کیف اثرگذاری جریانها و مکاتب فکری گوناگون در تمدّن اسلامی بر تکوین و تحوّل آموزههای کلامیِ امامیّه است.
در حقیقت، به نظر میرسد بسیاری از تحوّلات و تطوّراتی که در مقاطع گوناگون در کلام امامیّه اتّفاق افتاده است حاصل مواجهه و تعامل اندیشه کلامی امامیّه با دیگر مکاتب فکری مطرح در آن ادوار بوده است. از اینرو، در بررسی سیر اندیشههای کلامی امامیّه از جمله در مبحث خداشناسی، باید چند و چون اثرگذاری مکاتب و جریانهای فکری مختلف در تمدّن اسلامی، بهویژه فلسفه اسلامی و کلام معتزلی و اشعری، بر اندیشه و باورهای متکلّمان امامی مشخّص شود. برای وصول به این هدف، کوشیدهام در این پژوهش، روش و رویکردی توصیفی ـ تاریخی ـ تطبیقی اتّخاذ کنم و همزمان با بررسی متون کلامی امامیّه، نگاشتههای کلامی متکلّمان معتزلی و اشعری و فیلسوفانِ اثرگذار را نیز تا حدّ توان در موضوعات مورد بحث، بررسی نمایم.
مهم ترین اهداف مورد نظر شما از نگارش کتاب «خداشناسی در کلام امامیّه» چه بوده است؟
مجلّد نخست این کتاب که به خواست و توفیق الهی در آینده نزدیک به چاپ میرسد در واقع، تاریخ برهانهای اثبات وجود خدا را در کلام امامیّه در قرون میانی (یعنی از قرن چهارم هجری قمری تا قرن یازدهم) بازگو میکند و سه هدف اصلی مورد نظر از نگارش آن عبارتست از:
1) گزارش و شرح و توضیح برهانهای خداشناسی در کلام امامیّه در قرون میانی.
2) بررسی ریشه و پیشینه هر یک از برهانهای خداشناسیِ مطرح در کلام امامیّه.
3) تبیین و تشریح سیر تحوّلات و دگرگونیهای برهانهای خداشناسی در قرون میانی اسلامی.
شاید کتاب حاضر نخستین اثری باشد که بهتفصیل، به تقریر و تبیین و تشریح استدلالهای خداشناسی در آثار کلامی امامیّه و معتزله و اشاعره میپردازد و تاریخ و سیر تطوّر این براهین را در قرون میانی آشکار میکند. بطور خلاصه، این کتاب حکایتگر تاریخ و سرگذشت و شناسنامه برهانهای خداشناسی و بیانگر تحوّلات و تغییرات آنها در کلام اسلامی و امامی در قرون میانی است.
سرفصلها و محورهای مورد بحث در کتاب شما چیست؟
محورهای اصلی که برای جلد نخست این کتاب در باب برهانهای اثبات وجود خدا در نظر گرفتهام عبارتست از:
1) معرّفی تقریرهای مختلف ارائه شده از هر برهان خداشناسی در کلام امامیّه و معتزله و اشاعره در قرون میانی.
2) تبیین تغییرات و تحوّلات اتّفاق افتاده در خصوص هر یک از برهانهای خداشناسی.
3) مقایسه تقریرها و صورتهای مختلف ارائه شده از هر یک از برهانهای خداشناسی و همسنجی و مقایسه آنها با یکدیگر و تبیین تأثیر و تأثّرات میان آنها.
4) تشریح شناسنامه و پیشینه هر یک از برهانهای خداشناسی.
5) ارزیابی منطقی و معرفتشناسانه هر یک از برهانهای خداشناسی و بیان مهمترین نقدهای وارد شده بر آنها.
کلّ طرح پژوهشی «خداشناسی در کلام امامیّه» قرار است در چند مجلّد منتشر شود؟
کلان پروژه خداشناسی در کلام امامیّه طرحی درازدامن است که انجام آن چندین سال به طول خواهد کشید و طبق طرح اوّلیه قرار است در حدود ده جلد منتشر شود. مجلّد نخست آن که در باب براهین اثبات وجود خدا است در قالب دو جلد کلان إن شاء الله تا چند ماه دیگر به طبع میرسد و پس از آن بررسی دیگر مباحث مربوط به خداشناسی، یعنی صفات و نیز افعال خداوند، _ إن شاء الله و بتوفیقه _ در مجلّدات سپسین این تحقیق عَرضه خواهد شد.
نظر شما