چهارمین رمان هادی معیرینژاد به نام «قطعات گمشده» توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شد.
ماهان که دانشجوی دکترای رشته مطالعات اسکاندیناوی در دانشگاه اوپسالای سوئد است در خلال تحقیق درباره اسطورههای موازی بین ایران پیش از اسلام و اسکاندیناوی با پیرمرد عجیب و دخترش آشنا میشود که نقش غیرقابل باوری در گذشته او و کشورش داشتهاند. پیرمرد با دانستههایش درباره تمدنهای باستانی و نظریهای به نام بازی آسمانی، روی ماهان، تحقیق و زندگیاش تاثیر میگذارد و او را به این باور میرساند که با غور در گذشته میتوان آینده را تغییر داد.
«قطعات گم شده» چهارمین داستان منتشر شده هادی معیرینژاد پس از «هیتلر را من کشتم»، «ویلای مروارید» و «ساعت باران» است. ساعت باران در جایزه ادبی نوفه (ادبیات گمانه زن) اثر شایسته تقدیر شناخته شد.
در قسمتی از این رمان می خوانیم:
«در راگناروک یا نبرد واپسین آخرالزمان، اکثر خدایان اسکاندیناوی کشته میشوند، فنریر، اودین را که زرتشت سیرت است میکشد و دو گرگ دیگر اسکول و هاتی که فرزندان او هستند، ماه و خورشید را میبلعند. نمیدانم چرا حس میکنم دنیا چندین دهه است که وارد این برهه از تاریخ اساطیری شده و شیاطین آزاد شده مشغول بلعیدن همه نیکو خصلتیها روشنیها هستند. ما مثل پیاده نظام نبرد واپسین، بیعمل و بیخصلتیم. تماشای فاجعه تنها فضیلت ماست و احیانا سکوت برترین خصلتمان. نمیدانیم حق با کیست یا اصلا حقی باقی مانده که با کسی باشد. گاهی احساس میکنم خستهام، از نبردی که در جهان نادیدنی در جریان است اما خون تمام مردگان این نبرد در رگهایم رسوب کرده است. شاید ما سلحشوران نبردی ناکردهایم. مردگان جنگی مغلوبه در انتهای تاریخی تمام شده. شاید هم نه، همه اینها کابوسیست که روزی از آن بیدار میشویم و مثل کودکان به هم صبح به خیر میگوییم. بدون حافظه، بدون تاریخ سبوعیت در ذهن هایمان.»
قطعات گمشده در تیراژ 500 نسخه و به قیمت 27000 تومان توسط انتشارات کتابسرای تندیس به بازار نشر ارائه شده است.
نظر شما