کتاب «ملتمسات» جدیدترین اثر سمانه سنگچولی است که به تازگی منتشر شده و در آن به توضیح شیوه ادبی فراموش شدهای میپردازد که شاعران در گذشته برای دستیابی به خواستههایشان از آن استفاده میکردند.
سمانه سنگچولی، در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، عنوان کرد: کتاب «ملتمسات» در واقع بیان درخواستها به شیوهی ادبی است؛ حسامالدین خویی، شاعر قرن هشتم هجری با رصد کردن اوضاع ادبی تا زمان خود دست به کار مجموعهای از تألیفات زد که اغلب آنها برای استفاده کاتبان و دبیران و شاعران بوده است. خود او قسمتی از این مجموعه را «ملتمسات» نامیده است.
«پنجاه سال بعد از حسام خویی، شخصی به نام انکوری به پیروی از حسامالدین، مجموعهی دیگری از ملتمسات را سرود، که بعدها به چاپ رسید و در دسترس محققان قرار گرفت». سنگچولی با بیان این مطلب ادامه داد: این دو شاعر در واقع برای درخواست نیازهایی چون پوشیدنیها، خوراکیها، اقلام کتابت، جنگاوری و.... از ممدوح، این شیوه را ابداع کردند و چون آثار دیگری از این شیوه در ادبیات وجود ندارد، این دو را میتوانیم شاعران این شیوهی ادبی بنامیم.
نگارنده کتاب «ملتمسات»، ضمن معرفی اوضاع اجتماعی و فردی هر یک از شعرای مذکور، مجموعه اشعاری که با این شیوه سروده شدهاند را در کتاب خود آورده و آنها را به نوعی معرفی نموده است و خود نیز در فصل هشتم کتاب این شیوه را با توجه به نیازهای جامعهی کنونی ادامه داده است.
به گفته نویسنده کتاب «ملتمسات» ویژگیهای این شیوه آن است که اطلاعات جالبی از فرهنگ عامه، اوضاع اجتماعی، وضع دربارها، شیوهی درخواستهای شاعرانه، مطالبات و التماسهای شاعرانه را در دسترس محققان این امور میگذارد.
در ادامه سنگچولی به توضیح گونه ادبی ملتمسات پرداخت و گفت: ملتمسات نوع ادبی است كه شاعران در دورههای گوناگون به این شیوه خواستههایشان را از ممدوح خود، ملتمسانه درخواست میكردند. این نوع ادبی اگر چه سعه صدر و همت والای آدمی را پست میگرداند و خوشایند نیست اما، به مرور زمان نوعی از شیوه ادبی به شمار رفته و پژوهشگران برای معرفی درخواستهای شاعرانه، انواعی را برمیشمردند و این انواع را در اصطلاح، حسن طلب یا حسن سوال معرفی کردند.
وی در ادامه گفت: در گذشته تعدادی از شاعران در دربار پادشاهان زندگی میكردند و به مدح و مدح سرایی مشغول بودند و متاسفانه این شیوه را برای استجابت حاجات خویش برگزیدند و شعر را وسیلهای برای گدایی قرار دادند، البته ما این شیوه را از قرن ششم در اشعار شاعران مدیحه سرا داریم. نابهسامانیهای روزگار انوری، خوی بیشخواهی را در او افزون نمود و این امر باعث شد که ضمن مدح و ستایش تعدادی شعر تقاضایی بسراید.
نویسنده کتاب «ملتمسات» اضافه کرد: در قرن هفتم هجری نیز در اشعار شاعر بلند مرتبه، سعدی شیرازی که بلند طبعی و عزت نفس او در بین آثارش وجود دارد، به چشم میخورد:
نظر که با همهداری به چشم بخشایش
دُرر که بر همه باری ز ابر کف کریم
مرا دپباره نوازش کن و کرم فرما
یکی به موجب خدمت، یکی به حق قدیم
و در اشعار حافظ شیرازی داریم:
به سمع خواجه رسان ای ندیم وقت شناس
به خلوتی که درو اجنبی صبا باشد
لطیفهای به میان آر و خوش بخندانش
به نکتهای که دلش را بدان رضا باشد
پس آنگهش ز کرم این قدر به لطف بپرس
که گر وظیفه تقاضا کنم روا باشد
به گفته سنگچولی، آنچه که مسلم است حسامالدین خویی و سپس انکوری این مجموعه را به عنوان یک نوع ادبی به جامعهی ادیبان شناساندهاند که از نوع درخواست هر دوره میتوان به کمبودهای یک جامعه پی برد.
وی در ادامه به معرفی فصول کتاب پرداخت و گفت: کتاب «ملتمسات» دارای ۱۲۰ صفحه است و با مقدمهای از استادم، دکتر رضا اشرف زاده آغاز و در هشت فصل تنظیم شده است؛ فصل اول، اوضاع اجتماعی و فرهنگی قرن هشتم، فصل دوم، معرفی حسام الدین خویی، فصل سوم، معرفی انکوری، فصل چهارم، تعریف ملتمسات، فصل پنجم، ملتمسات حسام الدین خویی، فصل ششم، بهرهگیری انکوری از حسامالدین خویی در سرودن ملتمسات و مقایسه آن دو، فصل هفتم، دستهبندی اشعار حسامالدین خویی و انکوری و فصل هشتم، ملتمسات سنگچولی است.
جمع آوری مطالب مجموعه «ملتمسات»، بخشی از پایاننامه ارشد نگارنده این اثر بود؛ پایاننامهای که آنقدر برای خانم نویسنده جذاب بود تا عزم خود را جزم کند و یک سال برای گردآوری مجموعهای کامل از این موضوع زمان صرف کند، سنچولی در این مورد گفت: جمعآوری این کتاب یک سال زمان برد زیرا، منابع زیادی در دسترس نبود. در مورد انکوری یک کتاب در کتابخانهای در ترکیه وجود داشت که استادم، جناب آقای دکتر اشرف زاده، کپیای از اصل مطالب را در اختیارم گذاشتند و اما در مورد حسام الدین خویی به کتابی با عنوان «مجموعه آثار حسام الدین خویی»، تصحیح و تحقیق صغری عباس زاده و دیگر تذکرهها مراجعه کردم.
در ادامه نمونهای از اشعار حسامالدین خویی، انگوری و سنگچولی در کتاب «ملتمسات» آورده شده است.
نمونهای از اشعار حسامالدین خویی در طلب اسب:
سرورا ز ابر کرم بارانی
سوی چون بنده زمینی بفرست
چاکرت آنچه توقع دارد
زود بر دست امینی بفرست
اقسرایی به اگر گرجی نیست
بنده را خواجه نشینی بفرست
گرجی نام قومی در سرزمین قفقاز بوده و آقسرای نیز نام منطقهای در قوتیه است.حسامالدین ضمن ستایش ممدوح اینگونه اشاره میکند که اگر اسبی از نژاد گرجی نیست، بنابراین از نژاد آقسرایی برایم بفرست.
نمونهای از اشعار تقاضایی انکوری در طلب اسب:
بر تو داعی گشته قوم روم و بغداد و عراق
ره نیابد سوی وصلت سرورا، هرگز فراق
بنده از خدمت توقع میکند یک اسبکی
تا دهد ایزد به عقبی زیر پایت را براق
نمونهای از اشعار تقاضایی سنگچولی در طلب ماشین:
عزم سفر حجاز دارم
زین قصد به خلد ناز دارم
هر چند که راه دور و دیریست
ماشین تو را نیاز دارم
این کتاب هماینک در در کتابخانه آستان قدس رضوی و همچنین در پردیس کتاب و فروشگاه امام در مشهد موجود است.
نظر شما