فرقههاى انحرافى همواره شبههها و ترديدهايى را عليه حجاب طرح مىكنند. در كتاب «حجاب چرا؟»، به طرح كلى آنها پرداخته شده و با نگاهى به آموزههاى دينى، تلاش شده پاسخهاى مناسبى داده شود.
يكى از خواستههاى الهى زيبا كه با فطرت انسانها نيز همآهنگ است، رعايت پوشش است و باتوجه به طبيعت ظريف و لطيف زنان، از آنان رعايت بيشترى خواسته شده است. «هر كه بامش بيش، برفش بيشتر». ارزش، زيبايى و ظرافت بيشتر، حجاب و پوششى كاملتر مىطلبد.
فرقههاى انحرافى كه با كم رنگ شدن معنويت در زندگى و همكارى دشمنان دين و انقلاب به فعاليتهاى زيادى پرداختهاند، همواره شبههها و ترديدهايى را عليه حجاب طرح مىكنند. تمام اين شبههها، همآهنگى مفهومى و خاستگاه مشتركى دارند؛ در كتاب «حجاب چرا؟»، به طرح كلى آنها پرداخته شده و با نگاهى به آموزههاى دينى، تلاش شده پاسخهاى مناسبى داده شود.
مولف کتاب حاضر معتقد است: «بيشتر انگيزههاى مخالف حجاب، ناشى از تسلط نداشتن بر مفاهيم دينى است، نه از نپذيرفتن آن. امروز، فضاى استدلال فراهم است. بايد پاسخگوى مؤمنانى باشيم كه دين را پذيرفتهاند و ترديدها و سؤالهايى در مورد مفاهيم و آداب دينى دارند. در ضمن برخوردهاى بد با آنها لجاجت به بار مىآورد. به نظر مىرسد، در فضاى رويارويى استدلالها و بيان حكمتهاى خواستههاى اسلام، جريانهاى مقابل، توانايى خود را از دست مىدهند و از ميدان رقابت كنار گذاشته مىشوند، چون اسلام دين متناسب با فطرتهاست.»
پاسخ به تردیدها
در فصل اول کتاب به برخی تردیدها مانند اینکه «چرا در جامعه ما به بحث حجاب، نگاهى امنيتى مىشود؟ آيا اين نگاه درست است»، «حجاب مسئلهاى خصوصى است و دخالت حكومت در اين امر، دخالت در امور شخصى است... »، «حجاب نشانه خوبى يا بدى افراد نيست، دل انسان بايد پاك باشد...»، «مسئله حجاب قديمى شده و مربوط به 1400 سال پيش است و امروز ضرورتى ندارد كه به آن پاىبند باشيم...»، «در تفسير آيه حجاب گفته مىشود كه منظور پردهاى بوده كه بين پيامبر(ص) و زنان قرار مىدادند و مراد از آن، حجاب زنان نيست...»، «در زمانها و مكانهاى مختلف، حجاب متفاوت است. گاهى حجاب، لباس، شهرت و ... موجب جلب توجه ديگران مىشود»، «پوشش بد و بىحجابى در شرايط امروزى نوعى اعتراض به محدوديتهاى كشور است...»، «تأكيد بر مسئله حجاب در جامعه، حساسيتها را به مسائل جنسى افزايش مىدهد...»، «حجاب نوعى تبعيض ميان زن و مرد است...»، «بدحجابى در كشور ما نسبت به ديگر كشورهاى مسلمان كه حكومت در نوع پوشش افراد دخالت نمىكند، بيشتر است...» و غیره پاسخ داده شده است.
در پاسخ به برخی از این تردیدها آمده است: «مجموعه آداب دينى از هدف نهايى دين جدا نيست. پس، نبايد با سليقه، اهداف و باورهاى خود، احكام دين را بررسى كنيم. پسنديده نيست كه صرفاً با عينك علاقه و عقايد خود، آداب دينى را مشاهده كنيم. نبايد براى دين، «هر كسى از ظن خود شد يار من» باشيم. حجاب مسئلهاى اجتماعى است. همچنین فردى كه تصميم به رعايت پوشش اسلامى مىگيرد، اين پوشش را براى ورود به اجتماع مىخواهد و اسلام نيز چون مىخواهد زن وارد اجتماع شود، به حجاب توصيه كرده است، و گرنه اين مسئله در داخل خانه و در مقابل اعضاى خانواده (شوهر) مطرح نيست. اگر حجاب خصوصى بود و به جامعه ربطى نداشت، شايد نيازى نبود كه اين قدر خداوند در مورد آن سفارش كند. پس، حجاب مسئلهاى اجتماعى و براى محفوظ ماندن زنان و مردان آمده است.
دين اسلام دينى كامل و براى همه زمانهاست و با گذشت زمان كهنه نمىشود. اين قوانين را خداى متعال وضع كرده كه خود، عاقلترين عاقلهاست و همه دورهها در احاطه اوست و اساساً گذشت زمان در مورد ما معنا مىيابد، نه درباره خداى تبارك و تعالى. ملاك براى بودن يا نبودن حجاب حكومتها نيستند. حجاب قانونى الهى است. اساساً حكومت دينى براى به پا داشتن دستورهاى الهى تشكيل شده و مىخواهد شرايط جامعه را به گونهاى رقم بزند كه ديندارى مردم حفظ شود. بيشتر اين حكومتها سياست را از ديانت جدا مىدانند و اجازه ورود نظريات دينى به فضاى سياسى و اجتماعى جامعه را نمىدهند. آنها دين را امرى شخصى مىدانند. به عبارت ديگر، كشورهاى اسلامى منطقه، فاصله بسيارى تا اسلام واقعى و اجراى آن در جامعهشان دارند. كشور ايران با كشورهاى همسايه فرق دارد، چون در ايران، نظام اسلامى حاكم است و نوع حكومت در قانون اساسى آمده و به تأييد مردم نيز در همهپرسى دوازدهم فروردين سال پنجاه و هشت رسيده است.»
پاسخ به سؤالات حجاب
در فصل دوم کتاب به سؤالاتی مانند اینکه «حجاب و پوشش از چه زمانى بين انسانها وجود داشته است؟···»، «واقعيت حجاب چيست؟»، «ارتباط حجاب با آرامش روانى چيست؟»، «آيا حجاب پيوند زناشويى را تقويت مىكند؟ چگونه؟»، «كشانيدن بىبند و بارىهاى جنسى به جامعه چه پیامدهايى دارد؟»، «آيا زنان به پيامبران و امامان محرماند؟»، «در مورد پوشش اسلامى و ارتباط آن با طرز صحبت كردن، خنديدن و آرايش كردن توضيح دهيد. چرا پوشش زنان بيشتر از مردان است؟»، «آيا غريزه جنسى بد است و بايد آن را سركوب كرد؟»، «عدهاى قائل به رها كردن بىحد و مرز غريزه جنسى هستند و به تعبيرى، بىبند و بارى جنسى را مد نظر قرار مىدهند. آيا اين صحيح است؟»، «رعايت حجاب چه ارتباطى با امنيت زن دارد؟»، «حقوق شخصى زن چه مىشود و اساساً، حجاب تأثيرى بر آن دارد؟»، «ارزش و كرامت زنان تا كجاست؟» و ··· پاسخ داده شده است.
در پاسخ به برخی از این سؤالات آمده است: «پديد آمدن لباس، امرى تصادفى يا خواستى فردى نبوده است. حجاب و پوشش انسان، تاريخى به درازاى عمر و تاريخ خود انسان دارد. جامعه اسلامى به سمت الهى شدن و ترويج اخلاق بندگى و عبوديت خـداى متعال در حركت است؛ لذا، بخشهاى سياسى، فرهنگى، اقتصادى و نيز رفتارهاى اجتماعى بايد زمينهساز متعالى شدن جامعه دينى و افرادش باشد. حجاب يكى از آن عوامل و رفتارهايى است كه نقش مهمى را در جامعه ايفا مىكند.
تساوى حقوق يك مطلب است و تشابه حقوق مطلب ديگر. برابرى حقوق زن و مرد از نظر ارزشهاى مادى و معنوى يك چيزاست و همانندى و هم شكلى و همسانى چيز ديگر. در اين نهضت، عمدا يا سهوا «تساوى» به جاى «تشابه» به كار رفت و «برابرى» با «همانندى» يكى شمرده شد... كارخانهداران براى اينكه زن را از خانه به كارخانه بكشند و از نيروى اقتصادى او بهرهكشى كنند، حقوق زن، استقلال اقتصادى زن، آزادى زن، تساوى حقوق زن با مرد را عنوان كردند.» اسلام بزرگترين خدمتها را نسبت به جنس زن انجام داد. خدمت اسلام به زن تنها در ناحيه سلب اختياردارى مطلق پدران نبود. بهطور كلى، به او حريت داد، شخصيت داد، استقلال فكر و نظر داد، حقوق طبيعى او را به رسميت شناخت. اما گامى كه اسلام در طريق حقوق زن برداشت، با آنچه در مغرب زمين مىگذرد و ديگران از آنها تقليد مىكنند دو تفاوت اساسى دارد: اول، در ناحيه روانشناسى زن و مرد. اسلام در اين زمينه اعجاز كرده است. تفاوت دوم در اين است كه اسلام در عين آنكه زنان را به حقوق انسانىشان آشنا كرد و به آنها شخصيت و حريت و استقلال داد، هرگز آنها را به تمرد و عصيان و طغيان و بدبينى نسبت به جنس مرد وادار نكرد.»
کتاب «حجاب چرا؟»، تألیف امین کشوری، در 176 صفحه با شمارگان 1000 نسخه، از سوی انتشارات بوستان کتاب قم روانه بازار نشر شده است.
نظر شما