منتقدان ادبی درباره مجموعه نقد شعر «درنگ تماشا» میگویند این مجموعه مرجع خوبی در حوزه شعر انقلاب برای مخاطبان خواهد بود زیرا هم نقد است و هم نقدی بر نقدهای دیگران.
او در این مجموعه اظهارنظرهایی که شاعران و منتقدان نسبت به هم داشتهاند را روایت کرده است. نقلقولهایی که در طول تاریخ کمکم به دست فراموشی سپرده شده است و از این نظر «درنگ تماشا» قطعاً یک منبع تاریخی برای مخاطبان اصیل ادبیات و شعر خواهد بود.
ارجاع او به شاعرانی معاصر همچون محمدرضا شفیعیکدکنی، محمدحسین جعفریان، قیصر امینپور، علیرضا قزوه، سهیل محمودی، عبدالجبار کاکایی، حسین اسرافیلی و… بررسی کارنامه فعالیتهای آنان و اتفاقات و فراز و فرودها از نکات جالب این مجموعه دوجلدی است.
رضایینیا در این مجموعه، جستارهایی درباره بزرگان معاصر همچون نیما و احمدرضا احمدی هم دارد که با عناوین همه رنجهای نیما و در آینه گسستها و پیوستها به نگارش درآورده است.
بسیاری از منتقدان این مجموعه دو جلدی «درنگ تماشا» را حاصل ۵۰ سال تلاش و کوشش نویسنده میدانند و معتقدند که این کتاب نقد ِ نقد است نه نقد بر شعر و به نوعی نظریترین کتاب ممکن در شرایط فعلی ادبیات ایران است.
او در این مجموعه نقلقولهایی که شاعران و منتقدان نسبت به هم داشتهاند، روایت کرده است که در طول تاریخ این جملات و نقلقولها کمکم به دست فراموشی سپرده میشوند قطعاً این مجموعه منبع تاریخی برای مخاطبان اصیل ادبیات و شعر خواهد بود
با توجه به نقدها، جستارها، نظریات و دیدگاههایی که در این مجموعه دو جلدی وجود دارد، برخی از منتقدان بر این نکته تاکید دارند که این مجموعه میتواند در کارگاههای شعری مفید باشد و گزارهها و مضامین مطرح شده قابل استفاده برای مخاطبان خاص حوزه شعر است.
با توجه به چاپ و انتشار دو جلدی «درنگ تماشا» اثر رضا رضایینیا نشست نقد و بررسی این مجموعه با حضور منتقدان و شاعران احمد نادمی، زهیر توکلی و علی داوودی در خبرگزاری مهر برگزار شد که نقطه نظرات آنان در ادامه میآید.
این مجموعه شعر دو بخش دارد، «درنگ» و «تماشا» که به نوعی در جلد اول نقد ِ بر نقد است و نقد بر شعر و بعد جستارهایی درباره شاعران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب روایت میکند و نقدهایی بر سطرها و اشعار آنان دارد. نظرتان درباره مجموعه دو جلدی «درنگ تماشا» چیست؟
احمد نادمی: خدا را شاکرم که در این نشست دور هم جمع شدیم تا درباره ادب و شعر کشورمان صحبت کنیم. کتاب «درنگ تماشا»، مشخصاً زحمتهای معتبری دارد و آقای رضایینیا نیز جایگاه معتبری در زمینه ادبیات انقلاب در طول این سالها داشته است. ما قرار نیست درباره شعر یا ترجمه او وارد کلام شویم. مشخصاً میخواهیم درباره «درنگ تماشا» صحبت کنیم و اول باید اشارهای کنم به یکی از نوشتههای خودم درباره شعر و ادبیات دفاع مقدس که ایده من و چند تن از دوستانم بود، آن هم اینکهرضایینیا سعی کرده کار یک شاعر انقلاب را در مورد خودش به انجام رسانده باشد و داوریاش از حادثه انقلاب در ادبیات و شعر با توجه به مصادیق به مخاطب ارائه داده باشد و منتظریم جلدهای بعدی این کتاب به نگارش درآید و منتشر شود واژگان هنگام جنگ لباس رزم تن کردند اما شاعر جنگ فکر نکند وقتی جنگ تمام شد باید فعالیتهایش را کنسل کند؛ بلکه باید بداند که فعالیتهایش در این زمینه تمام نشده و باید با تولیدات فرهنگی و ادبی؛ آن مضامین و خاطرات را حفظ کند. به همین ترتیب ادبیات انقلاب برای اینکه به تعریف ماندگارتری دست پیدا کند؛ باید مراقب باشد که اکنون هم دوران انقلاب است و نبرد نهایی حق و باطل همیشه وجود دارد. فعالان این حوزه باید کارهایی همانند اثر پربار آقای رضایینیا «درنگ تماشا» انجام دهند که البته از این دست کتابها و مجموعهها در کشورمان کم نیست.
به اعتقاد من، کتاب درنگ تماشا کتاب مهمی است که باید در کنار، کتابهایی همانند گزیده شعر دفاع مقدس سیدحسن حسینی به عنوان بازنگری و تبیین، تحلیل و احیاناً نقد ادبیات انقلاب به آنها رجوع کرد. این کتاب واقعاً مهم است. آقای رضایینیا در همان سالهای جنگ و بعد از آن حضوری انتقادی در نشریات و مطبوعات داشت و ما ردپای آن حضورها را در این کتاب میبینیم. او در آن سالها جز اصلیترین منتقدان شعر دفاع مقدس بود که نقطه قوتی برای فعالیتهایش به حساب میآید، اگر به خود کتاب بپردازم باید بگویم که این کتاب، چند نکته برجسته دارد. ما در زیر تیتر این کتاب نقد و شعر امروز ایران را میبینیم که این عنوان فکر مخاطب را درگیر میکند و توجه را جلب میکند. این کتاب از نقد و شعر صحبت میکند اما بعد از خواندن کتاب معنای دیگری نسبت به کتاب پیدا میکنیم، بهصورت مشخصی خواهیم دید که «درنگ تماشا» از نقد رسمی فاصله گرفته و بیشتر جنبه احساسی و ترم (اصلاح ادبی) به خود میگیرد. نکته دوم درباره این کتاب، این است که در حقیقت فیلتر خوبی برای درآمد کتاب وجود داشته است.
کتاب درنگ تماشا کتاب مهمی است که باید در کنار، کتابهایی همانند گزیده شعر دفاع مقدس سیدحسن حسینی به عنوان بازنگری و تبیین، تحلیل و احیاناً نقد ادبیات انقلاب به آنها رجوع کرد
در صفحه ابتدایی کتاب از شیخ عزیزالدین نسفی (الانسان الکامل) نقل آورده که «ای درویش! آن کس که میگوید جامه نو میخواهم و کهنه نمیخواهم در بند است و آن کس که میگوید جامه کهنه میخواهم و نو نمیخواهم هم در بند است و بندی از آن روی که بند است، تفاوتی نکند؛ اگر زرین بوَد یا آهنین هر دو بند باشد. آزاد آن است که او را به هیچگونه و هیچنوع بند نبُود…» وقتی شما وارد کتاب میشوید میبینید که دائم با شما صحبت میکند که بند را نمیپذیریم.اما این بند عنوان میکند که ما چه بخواهیم چه نخواهیم بالاخره درگیر ایدئولوژی هستیم و حتی نوع برخورد با متن هم ایدئولوژیک خواهد بود.
با خواندن این کتاب درمییابیم آقای رضایینیا به ادبیات مقید است، او علاوه بر اینکه حرفش را میزند قصد دارد حرفاش را ادیبانه بزند و این کتاب به عنوان نثر ادبی هم میتواند به مخاطب معرفی شود از همین لحاظ متوجه میشویم که خودش را مقید به این موضوع کرده تا حرفش را بزند و مسیرش را بهخوبی مشخص کند.
به نظرتان علت اینکه طیف گستردهای از شاعران- هم نسل پیش از انقلاب و هم نسل بعد از انقلاب- مورد توجه آقای رضایینیا هستند، چیست؟ تلفیق شاعران از هر طیف چه نقطه مثبتی را در مجموعه «درنگ تماشا» رقم زده است؟
علی داوودی: طی این چند روز مجموعه کتاب «درنگ تماشا» را میخواندم و واقعاً از آن تاثیر گرفتم. با توجه به اعتماد بهنفسی که شاعر دارد و از یک منظر بیرونی به دیگر مجموعه اشعار میپردازد و این مجموعه نقدی بر نقد است؛ صحبت کردن درباره این کتاب کمی دشوار است. اما در کتاب بحثهای جالبی درباره خود نقد شده است. اینکه نقد چیست و مقدمه مفصلی که به عنوان مقوله نقد به آن پرداخته، شامل چهچیز میشود. به نظر من ابتدا باید ببینیم که قرار است به چه سوالی در حوزه نقد پاسخ دهد. این پاسخها رویکرد ما در برابر کتاب را مشخص میکند.
این کتاب البته رویکردهای مختلفی دارد. مثلاً در صفحهای از کتاب به موضوعاتی اشاره کرده که مخاطب با خوانش آن درمییابد که مؤلف دغدغه محتوا دارد. یا مثلاً به اشعار سهراب سپهری در قالب شعر نو پرداخته و در جایی دیگر به قالب شعری دیگر. اما در هر صورت به لحاظ خاص بودن متون، ما میتوانیم بگوییم که این مجموعه واقعاً کتاب آقای رضایینیا است.
طی چند روز مجموعه کتاب درنگ تماشا را میخواندم، واقعاً از چنین اثری قلب گرفتم. با توجه به اعتماد بهنفسی که شاعر دارد و از یک منظر بیرونی به دیگر مجموعه اشعار میپردازد و این مجموعه نقدی بر نقد است کار را دشوار میکند که بخواهیم درباره آن صحبت کنیم
مسئله دیگر این است که در قلم آقای رضایینیا در این کتاب بسیار هیجان و عواطف میبینیم و بهنوعی دلبستگی او به شعر شیعی و انقلاب را در کتاب شاهد هستیم که فارغ از دلبستگی نیست، این اتفاق نادری است. اینکه وارد هیجانات عاطفی شده زیرا خودش یک شاعر است و این نقطه مثبت خواهد بود.
درست است! رویکردهای گوناگونی برای طیف شاعران در این مجموعه وجود دارد، اما با توجه به اینکه آقای رضایینیا شاعر انقلاب است، به نظر شما توانسته است به صورت علمی آثار شاعران دیگر را بررسی کند؟
زهیر توکلی: این کتاب چند تا جنبه دارد و حتی من احساس میکنم این کتاب چند تا طرح دارد که میتواند مورد پژوهش و تحقیق چند کتاب دیگر قرار بگیرد. با خواندن این کتاب مسئلههایی برای مخاطب ایجاد میشود که جالب توجه است. مثلاً اینکه «عرفان شیعی» چه فرقی با «عرفان اسلامی» دارد یا موضوعات و سوالهای دیگری که در این راه وجود دارد. همچنین در این کتاب با عنوانهایی همچون «عرفان ستیز» و «عرفان گریز» مواجه میشویم که باید به صورت کاملتر عنوان شود معانی این کلمات و مقصود از استفاده آنها چیست و خود این موضوعات مبحثی جداگانه در قالب مجموعهای دیگر میطلبد و پیشنهاد من به آقای رضایینیا این است که مجموعهشان را کامل کنند.
همچنین، بحث خوبی درباره شعر نو شیعی در این مجموعه کتاب شده، که آقای رضایینیا باید بهخوبی این عنوان را معنی کنند مثلاً در این دایره شعر نو شیعی، آقای شفیعی کدکنی یا سهراب سپهری چه جایگاهی دارد! آقای رضایینیا باید تمام معانی این موضوعات را مطرح کند تا موضوع بازتر شود. مثلاً در کتاب اسم «ضیا موحد» آورده شده که مخاطب باید بداند جایگاهاش در شعر نو شیعی واقعاً کجاست که آقای رضایینیا او را در این جایگاه عنوان کرده است.
به اعتقاد من، نکته مثبتی که در این مجموعه وجود دارد کلکسیونر بودن مؤلف است، به دلیل اینکه آقای رضایینیا کلکسیونر شعر معاصر است و دید تاریخی شعری خوبی دارد این مجموعه بسیار پربار شده، او حافظه قوی دارد و همه چیز در ذهناش وجود دارد.
همچنین ایده شعر نو شیعی بسیار ایده جدیدی است که باید به عنوان کتاب مستقل معانیاش توضیح و تشریح شود. بالاخره این کتاب حاصل ۴۰ سال جستوجو و پژوهش اوست که تماماً ایدههای خودش است و من دوست دارم که آقای رضایینیا ادامه این کتاب را بهصورت گستردهتر بپردازد.
یکی از جنبههای تاریخی این کتاب که خیلی مهم است و ما از تورق این کتاب به آن میرسیم این است که برخی موضوعات گویی دستنوشته خود شاعر است زیرا مخاطب متوجه خواهد شد که در چند بخش در چند زمان متفاوت آن عنوانها به نگارش درآمده است.
استدلالی که درباره کلیت کتاب و نوع پرداخت آن به صورت نقد ِ نقد دارید را بیان کنید که چطور این اثر نسبت به دیکر کتب نقد میتواند متمایز باشد؟
نادمی: نکته اصلی که برای استدلال این کتاب وجود دارد، در یک جمله میآید: اینکه از طریق نگاه شاعر وارد محتوا شویم. البته پشتوانه این حرف صحبتهای چپها و تودهایهای ادبیات در دهه ۳۰ یا ۴۰ است که امروز هم همان داستان به شکلی دیگر وجود دارد و به تعبیری استفاده از عقل عاریتی است. وقتی قرار باشد از طریق نگاه وارد محتوا شویم بالاخره نوع نگاه هر کسی به هر شاعری هم فرق میکند در نتیجه آقای رضایینیا در این کتاب نقد را با نگاه خودش به شاعران، به نگارش درآورده است که حرفها و حدیثهای فراوانی را به وجود میآورد. برای اینکه بتوانیم در مورد نقدی که در کتاب آمده سره را از ناسره تشخیص دهیم باید به این نکته توجه کنیم.
آقای رضایینیا سعی کرده کار یک شاعر انقلاب را در مورد خودش به انجام رسانده باشد و داوریاش از حادثه انقلاب در ادبیات و شعر را با توجه به مصادیق به مخاطب ارائه کند و ما منتظریم جلدهای بعدی این کتاب به نگارش درآید و منتشر شود.
آقای داوودی تفاوت مجموعه نقد «درنگ تماشا» و وجه تمایز آن نسبت به دیگر مجموعههای پژوهشی و نقد را چطور ارزیابی میکنید؟
داوودی: ببینید این کتاب معایبی دارد به دلیل اینکه محاسنی دارد. پس باید این دو مباحث را با هم عنوان کنیم. این مجموعه موضوعات زیادی را مطرح کرده اما مشکلاش این است که طرح ندارد، این کتاب را از هر جایی بخوانید اشکال ندارد. به نظرم اگر این مجموعه ویرایش نگارشی و فهرستی شود قطعاً مجموعه ماندگاری خواهد بود.
این کتاب گویی چند کتاب است، که دسته بندی و تنوعی که در این کتاب وجود دارد باعث سردرگمی مخاطب خواهد شد. با توجه به اینکه برای مخاطب عام است دوگانگیها و موضوعات متفاوت مخاطب را دچار سردرگمی میکند. این مجموعه نقد آقای رضایینیا حسناش این است که نسبت به کتاب نقد و پژوهشهای دیگر متفاوت است و این تفاوت آن را نسبت به دیگر آثار موجود متمایز کرده و این امتیاز آقای رضایینیا است.
این کتاب وقتی میخواهد نقدی را مطرح کند اول مبنا را بازگو میکند که اگر این مبناها استخراج شود به شدت برای کارگاههای شعر این مفاهیم و گزارهها سودمند و قابل استفاده است
توکلی: این کتاب وقتی میخواهد نقدی را مطرح کند اول مبنا را بازگو میکند که اگر این مبناها استخراج شود به شدت برای کارگاههای شعر سودمند و قابل استفاده است. مثلاً موضوعاتی که در زمینه شعر آزاد مطرح میشود و اینکه قرار نیست در شعر آزاد همه شعرها آزاد باشد برخی از اشعار هم میتواند نثر باشد که این نکتهها بسیار دقیق و خوب است.
اما در برخی نقدهایش که نقد مطبوعاتی بوده، ایرادها را فهرستوار گفته اما بر روی شعرها توضیح نداده است. که اگر توضیحات کامل بود قطعاً مخاطب را بیشتر جذب میکرد مثلاً اینکه برخی شعرها اشتباه سروده شدهاند را آقای رضایینیا اشاره نکرده است اما پرداختش به حواشی بسیار ارزنده است.
نظر شما