شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۸
یک کتاب فروشی، به قدمت حضور متفقین در چهارباغ اصفهان

کتاب فروشی «شهسواری»، از اولین کتاب‌فروشی‌های اصفهان است که شاهد رویدادهای مهم بخش زیادی از تاریخ معاصر ایران است که تأسیس آن به سال 1316 بر می گردد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان،  «شهسواری» یکی از قدیمی ترین کتاب‌فروشی‌های اصفهان است که قدمت آن به بیش از 80 سال می‌رسد. یعنی مصادف با زمانی که حکومت پهلوی در سال 1316 قانون واحد تقسيمات کشوری را به‌جاي «ايالت» به «استان» تغيير داد و با حذف نام تاریخی ایالت، استان‌هاي شش‌گانه‌اي شامل استان شمال غرب، استان شمال، استان غرب، استان جنوب، استان شمال‌شرق و استان مکران تشکيل شد. این سال ها اندکی پیش‌تر ازتجاوز قوای متفقین (شوروی و انگلیس) به خاک ایران، خلع رضاشاه از سلطنت و روی کار آمدن محمدرضا پهلوی بود.
شهسواری، از اولین کتاب‌فروشی‌های اصفهان است که به نوعی حامل و ناظر رویدادهای مهم بخش زیادی از تاریخ معاصر ایران است. در یکی از محله‌های مرکزی اصفهان، یعنی چهارباغ واقع شده است و این گذر را از زمانی که وسیله نقلیه شهروندان، شتر و الاغ بوده تا زمانی که ماشین‌های پردود در این گذر در حرکت بودند شاهد بوده است. به بهانه 84 سالگی این کتاب‌فروشی با وارث پایه‌گذار این کتاب‌فروشی گفت و گویی ترتیب داده ایم که در ادامه از نظر مخاطبین می‌گذرد.

کتاب‌فروشی «شهسواری» چه‌طور متولد شد؟
مرحوم زین العابدین شهسواری در سنین نو جوانی رخت هجرت از دهستان علویجه به سمت شهر اصفهان بست. حدود سال ۱۳۱۰ در حالی که نوجوانی ۱۵ ساله بود به اصفهان آمد و ‌با کارهای مختلف روزگار سپری می‌کرد. از ابتدا در این فکر بود که این شهر با وجود شخصیت‌های علمی و‌فرهنگی و‌هنری، کمبود مرکز فرهنگی دارد و به خاطر همین در سال ۱۳۱۶ به دنبال ایجاد چنین مرکزی با اندوخته ای که از چند سال کارگری در شهر پیدا کرده بود فروشگاهی در چهارباغ اصفهان خریداری میکند و این فروشگاه راکه قبلاً شغل خرازی در آن انجام می‌شده با تغییر و‌تحولاتی  تبدیل به کتاب‌فروشی می‌نماید. به تدریج علما، ادبا و‌اهل فرهنگ به آنجا رفت و آمد کرده و این مغازه تبدیل به مرکزی برای دیدار چنین اشخاصی می‌شود و‌اگر قرار بود گرد همائی فرهنگی در شهر انجام شود اشخاص در این مکان همدیگر را ملاقات میکردند.
 

جز فروش کتاب، آیا در زمینه‌های فراتر هم فعالیت داشته است؟
در آن زمان چهارباغ عباسی یکی از پر رونق‌ترین مکان‌های شهر بود و وجود چنین مرکزی یکی از نیازهای مهم بود. نشر کتب درسی و دانشگاهی و بخصوص چاپ اولین کتاب‌های پزشکی در ایران توسط این انتشارات انجام شد.
از جمله کتاب‌هایی به تألیف «دکتر ابوتراب نفیس»  و «دکتر عبدالباقی نواب» که  مرجع درسی دانشگاه‌های پزشکی آن زمان بود و از افتخارات این کتاب‌فروشی است و‌این فروشگاه را تبدیل به مرکز فروش کتاب‌های پزشکی کرد و بسیاری از پزشکان قدیمی شهر که هنوز عده ای از آن‌ها در قید حیات هستند این کتاب‌فروشی را مرکزی برای مطالعات خود می‌دانستند. درضمن کتاب‌های جزء اول، دوم، سوم، ‌چهارم و پنجم قرآن کریم که به صورت مجزا و با خط درشت چاپ شده بود و همینطور کتاب تعلیمات دینی در آن زمان در کل مدارس ایران تدریس میشد.   
هم اکنون نیز چاپ بسیاری از کتاب‌هایی که معرف فرهنگ و رسوم ایلات و عشایر ایران می‌باشد در این انتشارات انجام میشود و به صورت مرکزی برای این أمر تبدیل شده.
 
این کتاب‌فروشی، با بخش‌های مختلف تاریخ روبه رو بوده است! از عجیب‌ترین هایش بگویید؟
در همان سالهای ابتدایی تأسیس، دامنه جنگ جهانی دوم که به ایران هم رسیده بود، اصفهان را نیز بی نصیب نمی‌گذارد و کتاب‌فروشی و بنیانگذارش شاهد فراز و‌نشیبهای ناشی از جنگ بین الملل نیز بوده.        
ستونهای ارتش متفقین از همین خیابان چهارباغ عبور می‌کردند که از خاطرات جالب مرحوم شهسواری در آن زمان بوده.
 
سر انجام این  کتاب فروشی با فوت بنیان‌گذارش دچار چالشی نبود؟
مرحوم شهسواری در سالهای کهولت، مسئولیت فروشگاه را به پسرش محمدعلی واگذار می‌کند که هم اکنون نیز افتخار خدمتگذاری در این فروشگاه را دارد. مرحوم زین العابدین شهسواری در سال ۱۳۸۰ رخت هجرت از دار فانی را بر میبندد و رسالت ایشان توسط محمدعلی شهسواری ادامه پیدا کرده.
 و با وجود پیشنهادات بسیار و اغوا کننده برای تبدیل این فروشگاه به مشاغل پر در آمد، هنوز شوق و سودای ادامه راهی که پدر انتخاب  کرده بود من را به ادامه این راه دلگرم میکند و وجود این مرکز قدیمی فرهنگی را برای خودم بزرگ‌ترین ثروت میدانم و از کلیه پیشنهادهای مالی چشم پوشی کرده و راه پدر را ادامه میدهم.
 

سهم تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در روند و ایجاد چالش‌های این کتاب‌فروشی چقدر بوده است؟
درسال‌های پس از انقلاب با ایجاد جو آزادی نشر یکباره حجم بسیار زیادی از کتاب به بازار ایران وارد شد که بخاطر جو حاکم بر آن زمان بیشتر درون‌مایه های کمونیستی داشت که چند بار این کتاب‌ها جمع آوری شد. و بالأخره سیستم نشر به آرامشی دست یافت و در کل عناوین کتب بسیار گستردگی بیشتری نسبت به قبل از انقلاب پیداکرد. صرف نظر از ممیزی بعضی از مطالب خاص میتوان گفت که در سال‌های بعد از انقلاب نشر کتاب در ایران شکوفایی بیشتری داشت. ولی در سالهای اخیر به خاطر اوضاع اقتصادی کتاب از سبد خرید بسیاری از خانواده ها حذف یا محدود شده.
 
در سال‌های اخیر، در پرتو رشد تأسیس فروشگاه‌های زنجیره ای کتاب در اصفهان، شما با چالشی روبه رو شده‌اید؟
به دلیل عدم محدودیت مالی در این فروشگاه ها و ارائه طیف وسیعی از کتاب و‌ لوازم التحریر بسیاری از مشتریان فروشگاههای سنتی جذب این فروشگاهها شده اند. ولی مشتریان قدیمی هنوز به   فروشگاه هایی مثل ما  وفادارند. و به عشق همان‌ها و به عشق و با این کار و به عشق استشمام بوی کتاب انرژی پیدا میکنیم و ادامه می‌دهیم.
 این گونه فروشگاه‌ها نشانه اصالت و فرهنگ جامعه هستند و باید از آنها حمایت شود. چون همه نمی‌توانند مثل ما ادامه دهند و‌ طبیعتا خیلی ها حذف خواهند شد.
 

وعده‌ی حمایت به شما داده شد و انجام نشد؟
بله. اما نه فقط به من. به عنوان مثال قانونی وضع شده که مراکز فرهنگی از مالیات معاف هستند ولی بیشتر به پیوست تبصره ای این قانون اجرا نشده.
 

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 2
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • یک دوست ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۱
    خدا همه حافظان میراث های ارزشمند ایران رو حفظ کنه. سلام و درود به روح پاک مالک این کتابفروشی، و سلامتی و شادی و موفقیت روزی دایمی پسرشان که وظیفه حفظ، این میراث ارزشمند را دارند. موید باشید

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها