دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۹
عدالت و تداوم سیاسی در سنت علوی

کتاب «عدالت و تداوم سیاسی درسنت علوی» در صدد است به عدالت‌گرایی در امتداد حاکمیت سیاسی به عنوان دغدغه‌مندترین مفهوم در تاریخ سیاسی اسلام و بویژه کلیدی‌ترین واژه در ارکان دینی و باورهای تشیع با رویکردی جامعه‌شناسانه در کلام سیاسی و سیره امام علی(ع) بپردازد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بحث عدالت‌گرایی و داشتن جامعه سیاسی و فاضلانه بر اساس معیارهای عادلانه از نخستین آرمان‌های انبیای الهی و کهن‌ترین آرزوی بشر از گذشته تاکنون بوده که هدف از نزول پیامبران الهی و غایت زندگی بشر در کره خاکی، تحقق‌بخشی به این امر متعالی و برپاداشتن آن در حیات اجتماعی بوده است با توجه به رسالت پیام‌آوران آسمانی و تقدس بودن واژه عدالت در سرنوشت اجتماعی انسان‌ها می‌توان یک نسبت و همبستگی دوگانه میان حیات سیاسی و اجتماعی با امر عدالت‌گرایی برقرار ساخت به این معنی که عدالت‌مندی و عدالت‌باوری جزء خطوط قرمز و حیاتی در زندگی اجتماعی انسان‌ها و در شرایط کنونی به حساب می‌آید و هرگاه حوزه‌های متعدد اجتماعی تحت تأثیر عدالت‌گرایی و یا بی‌عدالتی قرار گیرد می‌تواند با واکنش‌های مختلف از سوی افراد جامعه نسبت به حاکمیت ساختار سیاسی همراه شود از این نظر نظام سیاسی و سازه‌های برآمده از آن مهمترین نقش در پیشبرد عدالت و فراهم‌سازی حیات عادلانه را بر عهده داشته که می‌تواند با رویکرد عادلانه سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود را برای دوره‌های بعدی تضمین کند و خود را از بحران‌های ناشی از بی‌عدالتی و تنش‌های برآمده از آن رهایی بخشد.
 
 بر این اساس در تاریخ سیاسی اسلام و بویژه مکتب تشیع عدالت‌گرایی عصاره و بنیاد حاکمیت سیاسی در جامعه بوده که به عنوان عامل تعیین کننده در حیات سیاسی نظام‌های حاکمیتی از گذشته تاکنون مورد توجه خاصی بوده است.
 
عدالت‌گرایی عامل کلیدی برای ماندن در سپهر سیاسی در شرایط کنونی است
با نگاهی مختصر به تاریخ سیاسی اسلام و نظام‌های شیعی روی کار آمده، می‌توان یک درهم تنیدگی میان عدالت‌گرایی و امتداد نظام‌های سیاسی در نظر گرفت که در اینجا ضرورت موضوع را برای ما پررنگ‌تر می‌کند و می‌توان به این نتیجه رسید که عدالت‌گرایی و رویکرد عادلانه در تعامل سیاسی و اجتماعی، پایه‌ای‌ترین عنصر و عامل کلیدی برای ماندن در سپهر سیاسی در شرایط کنونی است که می‌بایست بیش از  پیش مورد عنایت حکمرانان سیاسی قرار گیرد تا زندگی سیاسی پردام‌تری را برای خود فراهم کند.
 
مولای متقیان حضرت علی(ع)، به عنوان عادل‌ترین حاکم سیاسی بعد از نبی مکرم اسلام(ص) در تاریخ اسلام و تشیع، عدالت‌گرایی و رویکرد تعاملی عادلانه نسبت به افراد جامعه را اساسی‌ترین هدف برای نظام سیاسی و مهمترین عامل در تداوم نظام‌های سیاسی دانسته که از دیدگاه ایشان هر میزان نسبت به رابطه نظام سیاسی به عدالت‌گرایی نزدیک‌تر باشد، امتداد سیاسی ممکن‌تر و افزون‌تر خواهد بود و بالعکس هرچه نسبت حاکمیت سیاسی از عدالت‌مندی دورتر بوده تداوم سیاسی سخت‌تر و بحرانی‌تر خواهد شد. بر این اساس، در دیدگاه علوی نوعی تناسب میان عدالت‌گرایی و امتداد سیاسی برقرار است که از یک سو، می‌توان با رویکرد عادلانه، مشروعیت سیاسی و مقبولیت اجتماعی را برای نظام سیاسی فراهم کرد و از سوی دیگر می‌توان با رویکرد ناعادلانه زمینه‌های فروپاشی و اضمحلال سیاسی را برای حاکمیت موجود ممکن کرد.
 
عدالت‌گرایی از سویی امتداد سیاسی و از سوی دیگر قوام اجتماعی را رقم می‌زند
کتاب «عدالت و تداوم سیاسی درسنت علوی» در صدد است به عدالت‌گرایی در امتداد حاکمیت سیاسی به عنوان دغدغه‌مندترین مفهوم در تاریخ سیاسی اسلام و بویژه کلیدی‌ترین واژه در ارکان دینی و باورهای تشیع با رویکردی جامعه‌شناسانه در کلام سیاسی و سیره امام علی(ع) بپردازد. مفهومی که در تاریخ و اندیشه سیاسی تشیع از جایگاه والایی برخوردار بوده و اساساً فلسفه شکل‌گیری دولت اسلامی از دیدگاه مکتب شیعی در جهت متحقق ساختن این امر متعالی در زندگی اجتماعی و سیاسی مسلمانان عنوان شده است. عاملی که در تاریخ و سرنوشت پرفراز و نشیب سیاسی حکومت‌های شیعی نقش بارزتری نسبت به سایر حاکمیت‌ها داشته و از طرفی مبنایی برای درگیر شدن با دستگاه سیاسی شیعه قرار گرفته و همواره مسیر اجتماعی و سیاسی آن را با خطرات گوناگونی مواجه می‌ساخته است از این نظر می‌توان مفهوم عدالت‌گرایی را به عنوان یک ضرورت دینی و تعهد اخلاقی و انسانی در حیات سیاسی و زندگی اجتماعی انسان‌ها از دیدگاه علوی عنوان کرد. که از سویی امتداد سیاسی و از سوی دیگر قوام اجتماعی را رقم می‌زند.
 
نویسنده در این کتاب سعی کرده با برگشت‌پذیری در عصر علوی به حوزه‌ها و شرایطی از آن جامعه بپردازد که مشاهده کند چگونه عدالت‌گرایی و ناعدالتی می‌تواند یک جامعه را متداوم و جامعه‌ای دیگر را به نقطه فروپاشی بکشاند؟ که در اینجا بر اساس کلام سیاسی امیر مؤمنان علی(ع) عدالت‌گرایی کلیدی‌ترین عامل در پابرجایی نظام‌های سیاسی و عاملی‌ترین حرکت در امتداد زندگی اجتماعی است که باید به آن بیش از پیش توجه شود تا بتوان حیات سیاسی را با زیست اجتماعی همراه کرد که در نهایت به تداوم زندگی اجتماعی و سیاسی در جامعه ختم شود.

 



از این نظر با عبور از جامعه علوی و برگشت به شرایط کنونی ضرورت‌مندی واژه عدالت بیش از پیش وجود خود را در جامعه فعلی عیان‌تر و متجلی می‌سازد تا از این رهیافت به ما یاد آور شود که عدالت‌مندی می‌تواند بنای پایداری و ناعدالتی این امکان را دارد که شرایط استواری را با مخاطرات زیادی همراه کند و مجدد این پیام علوی را برای ما یادآور می‌سازد که عدالت‌گرایی زمینه‌های صلح و دوستی و بنای جامعه‌ای متعهد و با ثبات را ایجاد می‌کند که شرایط ناعادلانه می‌تواند چنین زمینه‌هایی را به فرصت براندازی و تباهی سیاسی و اجتماعی مبدل کند، لذا جامعه کنونی بیش از پیش به عدالت‌گرایی تشنه‌تر و ارادتمندتر است و از این گذار می‌توان به نیازمندی میان تداوم سیاسی و عدالت‌مندی پی برد و این موضوع حکایتی چندهزارساله در تاریخ سیاسی اسلام و باورهای تشیع داشته که با برگشت‌پذیری به حیات علوی و بازگشت به شرایط کنونی می‌توان چنین باوری را معتقد بود و سخت می‌توان تداوم یک نظام سیاسی با مشی ناعادلانه را پذیرفت و یا بتوان به امتداد حیات سیاسی عادلانه در یک جامعه امیداوارتر بود که فاصله بین عدالت‌گرایی و ناعدالتی می‌تواند سرنوشت و وجود سیاسی و اجتماعی حاکمیت‌ها را تعیین و مشخص کند.
 
حفظ نیای علوی جامعه را از بی عدالتی پاک می‌کند
مولف کتاب معتقد  است: «جامعه علوی نمونه آرمانی و ایده‌آلیزه یک حکومت عادلانه و تمام قد در برابر ناعدالتی‌ها در تاریخ سیاسی اسلام بوده و فهم هر خواننده‌ای از عدالت‌گرایی و عدالت‌مندی را به معنای واقعی آن نزدیک‌تر می‌کند. چه بسا چندان تداوم نمی‌یابد تا بتواند به جامعه فاضله الهی و مورد خواست ایشان مبدل شود و در میانه راه مورد کینه‌توزی‌های ناعادلانه از سوی برخی جریان‌های سیاسی و عقیدتی قرار می‌گیرد و فانوس امیدبخش و عدالت‌باوری ایشان به کورسویی برای جریان‌های عدالت‌گرای بعد از ایشان مبدل می‌شود که از این میان می‌توان به برآمدن جریان‌های عقیدتی و سیاسی به نام علویان در تاریخ سیاسی اسلام اشاره کرد از این نظر می‌توان جمهوری اسلامی ایران را باقی‌مانده همان جریان‌هایی دانست که مدافع عدالت‌گرایی علوی و پایبندی به آن در تاریخ خود شده است، اما این پایبندی در میانه راه با کش و قوس‌های زیادی همراه شده است که می‌توان به انفصال جامعه کنونی از معیارهای عادلانه علوی اشاره کرد که می‌بایست در شرایط کنونی با احتیاط بیشتری نسبت به این موضوع گام بردارد تا نیای علوی بودن خود را حفظ و حراست کند و منافذی که درهای بی عدالتی را بر جامعه گشوده است با معیارهای عادلانه و مشی علویانه حل و پاکسازی کند که چنین رویکردی به راه امام علی(ع) نزدیک‌تر و به مشی الهی قریب‌تر خواهد بود.
 
نتیجتاً می‌توان از میان عدالت‌گرایی و عدالت‌خواهی عمومی جامعه و نظام سیاسی به پابرجایی وحدت به عنوان یک لازمه اجتماعی و ثبات به عنوان یک نیاز اساسی از دریچه و نگاه علوی پی برد که با برگشت‌پذیری به جامعه علوی و بازگشت به شرایط کنونی می‌توان چنین باوری را معتقد بود و با ایجاد بسترهای عادلانه و تعامل عدالت محورانه می‌توان فضای ناشی از عدالت‌گرایی علوی را برای شرایط کنونی برقرار کرد یقیناً باورمندی به یک امر متعالی می‌تواند مهمترین گزینه برای برقراری آن در جامعه چه از نظر فردی و چه از دید اجتماعی باشد و اگر جامعه‌ای از این باورمندی فاصله داشته باشد قطعاً دستیابی به خواسته‌های عمومی نیز در حد کلام و نزدیک به مرز صفر خواهد بود بنابراین نظام سیاسی موجود می‌بایست تمام قد مجری عدالت در جامعه و برانگزاننده آن در تمامی شبکه‌های سیاسی و اجتماعی جامعه باشد تا بتواند این امر مقدس را در آن جاری و ساری کند و به کمک آن بتوان جامعه عادلانه‌تری بر اساس آرمان‌های علوی را برای شرایط کنونی برقرار سازد که چنین موضوعی بیشتر به عمل آید تا گفتار.»
 
کتاب «عدالت و تداوم سیاسی در سنت علوی»، تألیف مهران رضایی در 237 صفحه با شمارگان 100 نسخه از سوی انتشارات ویهان روانه بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها