محمد مدیحی مدیر کتابفروشی «سهیل» در دامغان که ۳۵ سال در این حرفه مشغول به کار است، در گفتوگویی با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان، درباره وضعیت این روزهای کسبوکار کتابفروشی، ضمن بیان این نکته که «مردم آنقدر درگیر تامین مایحتاج روزمره شدهاند که دیگر به کتابخوانی فکر نمیکنند»، گفت: کسبوکار ما قبلا خیلی بهتر از حالا بود و در بدترین شرایط هم هفتهای یک کارتن کتاب را میفروختیم؛ اما الان شاید سالی یک کارتن کتاب هم نفروشیم.
وی افزود: درگیر شدن مردم به زندگی روزمره و تهیه ارزاق عمومیشان با توجه به گرانی و تورم فعلی، آنها را از کتاب خواندن بازداشته است. علاوه بر این، امید به زندگی در مردم کاهش پیدا کرده و شاید بشود گفت که در مورد بعضی از جوانان، امید به زندگی، به صفر رسیده است؛ یک جوان وقتی کار ندارد و درآمد خاصی ندارد، نباید از او انتظار خواندن و خریدن کتاب داشت.
تا وقتی مسئولان اهل مطالعه نیستند، انتظار افزایش سرانه مطالعه بیهوده است
مدیحی یادآور شد: گرانی کاغذ و کتاب هم دلیل دیگری بر کتاب نخواندن است. از اینها گذشته تشویق نکردن مردم به کتابخوانی و عدم ترویج فرهنگ کتابخوانی از طریق صدا و سیما و همچنین کتاب نخواندن مسئولان در ردههای مختلف، مزید بر علت است؛ مردم الگوبردار هستند و اگر ببینند فرماندار شهرشان اهل مطالعه است، آنها هم مطالعه میکنند.
مدیر کتابفروشی «سهیل» گفت: هر خانواده باید مبلغی را ماهیانه برای کتابخوانی و غذای روح کنار بگذارد اما تعدادی از خانوادهها تمکن مالی ندارند، تعدادی حوصله ندارند، تعدادی وقت کافی ندارند و اینگونه است که از کتابخوانی و ترویج فرهنگ مطالعه بازماندهایم.
دهه فعلی اوج خرابی وضعیت کتاب است
وی با تصریح بر این نکته که با ۳۵ سال سابقه در کار کتابفروشی، به جرات میگویم که دهه فعلی اوج خرابی وضعیت کتاب است، در عین حال به تنوع علایق مطالعاتی در نسلهای مختلف اشاره و عنوان کرد: در هر برههای کتابهای خاصی اصطلاحا در بورس بوده است؛ زمانی اشعار سعدی و حافظ، زمانی کتابهایی در حوزه تصوف و عرفان، زمانی رمانهای مختلف و در حال حاضر کتابهای روانشناسی و کتابهایی که به انسان امید میدهد.
محمد مدیحی گفت: بیشتر مخاطبان و مراجعان ما جوانان هستند اما تا زمانی که بچهها در سنین ابتداییاند، خانوادهها هم در کنار کودکان مراجعه میکنند و کتاب میخرند؛ هر چند پسران رغبت چندانی به خرید کتاب و مطالعه ندارند و کلاً بیتفاوت هستند؛ شاید یکی از دلایل این مسئله، این باشد که در مشاغل مختلف، دختران جایگزین پسران شدند که این چالش ازسوی متولیان هم جدی گرفته نشده است.
بقالی بیشتر از کتابفروشی توجیه اقتصادی دارد!
وی بیان کرد: من از آنجا که به کتابفروشی علاقه دارم، این کار را انجام میدهم؛ اما اگر جنبه اقتصادی را در نظر بگیریم، باید بگویم که این کار اصلاً صرفه اقتصادی ندارد؛ هرچند اگر در همین صنف هم بیانصاف باشید، خیلی زود سرمایهای بههم میزنید، ولی تنها دلخوشی ما این است که با فرهنگ و انسانهای فرهیخته سروکار داریم؛ فروش مواد غذایی و سرمایهگذاری در بقالی از نظر اقتصادی توجیه بیشتری دارد. من اگر کتابفروش نمیشدم، قطعاً در طلافروشی و یا پارچهفروشی سرمایهگذاری میکردم و مشغول میشدم.
مدیر کتابفروشی «سهیل» دامغان ادامه داد: قبلا کل قفسههای فروشگاه، کتاب بود ولی الان ۹۰ درصد قفسههایمان را لوازمالتحریر پُر کرده است؛ زیرا کتاب را نمیخرند. تا وضع مردم از نظر اقتصادی بهبود پیدا نکند و یا مسئولین از طریق رسانههای عمومی مردم را به کتابخوانی تشویق نکنند و دولت سوبسید مناسبی به کتاب اختصاص ندهد، امیدی به تغییر در بهبود وضعیت فعلی کتابخوانی نخواهد بود. این مسئله به مدیران، معلمان و سیستم آموزشی نیز برمیگردد؛ بهعنوان مثال در سیستم آموزشی گذشته خلاصهنویسی کتاب یکی از شیوههایی بود که کمکی به رشد و توسعه کتابخوانی میکرد اما الان آن هم جایگاهی ندارد.
به دست گرفتن برخی از کتابها مُد شده است
وی افزود: دانشجوها تقلیدی کتاب میخوانند. خواندن و به دستگرفتن برخی از کتابها در بعضی از زمانها مد شده است مثلاً «ملت عشق» و «چهار اثر فلورانس» که در مقطعی همه این کتابها را یا در دست داشتند و در فضای مجازی هم به همدیگر گرا میدادند؛ با این وجود، اینگونه کتاب خواندن توسط دانشجوها که عموماً یا کتاب را نمیخوانند یا عمقی نمیخوانند و نمیفهمند که کتاب مورد نظر چه پیامی را دارد، اگرچه خوب نیست اما اگر همین امر مداوم باشد، جای امیدواری است و جرقهای است برای شروع فرهنگ کتابخوانی.
مدیحی یادآور شد: اگرخانوادهها از دوران کودکی و ابتدایی بتوانند کودکان را با کتاب آشنا کنند و خودشان هم با کتابخوانی الگوی بچهها باشد، خیلی مثمرثمر است. فضای مجازی تاثیر منفی زیادی در کتابخوانی گذاشت، زیرا قبل از آمدنش فرهنگسازی نشده بود و انسانهایی هستند که ساعتها از عمرشان را در همین فضا سپری میکنند، اما لذت کتابخوانی، در دست گرفتن کتاب است.
منفعتطلبی با فرهنگ منافات دارد
این کتابفروش دامغانی افزود: اصلاً من توصیه به خواندن کتاب الکترونیکی و دیجیتال نمیکنم و اعتقادی هم به این گونه کتاب خواندن ندارم و همواره معتقدم کتاب باید همان ورقهایی باشد که در دست میگیریم و گاهی بعضی وقتها با قلم یا مداد بعضی از قسمتها را هایلایت میکنیم، یادداشتبرداری میکنیم و زیر بعضی جملات را خط میکشیم؛ اما در فضای مجازی و کتابهای دیجیتال این فرصتها فراهم نیست و نمیتوان روی محتوا، موضوع و مطالب کتاب تمرکز کرد و گذرا هست.
وی ادامه داد: چون قبلاً آدم کتابخوانی بودم، به کتابفروشی علاقهمند شدم. پدرم مسگر بود و روزانه دو ساعت به دلیل کتابخوانی و حضور در کتابخانه به من مرخصی میداد و اجازه داشتم مغازه را ترک کنم. در صنف کتابفروشی اگر علاقه نباشد، نمیتوانید ادامه دهید و در کل پولدوستی و منفعتطلب بودن با فرهنگ منافات دارد.
نقش روحانیون در ترویج فرهنگ کتابخوانی غیرقابل انکار است
محمد مدیحی ضمن بیان اینکه روحانیون نیز در ترویج فرهنگ کتابخوانی و مطالعه بسیار میتوانند موثر باشند، مشروط بر اینکه خودشان به علم روز آگاه باشند، یادآور شد: قبلاً در ایام عید نوروز و روز معلم، فروش کتاب چندین برابر بود ولی الان هیچ تمایلی به خواندن کتاب وجود ندارد.
وی به معضل جلوگیری از توزیع کتب درسی ازطریق کتابفروشیها هم اشاره کرد و با تاکید بر اینکه نباید با تصمیماتی از این دست، با فرهنگ مردم و کشور بازی کرد، گفت: از یک طرف اصل ۴۴ قانون اساسی روی خصوصیسازی تاکید دارد و ازطرف دیگر وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفته به کار اقتصادی بپردازد و توزیع کتب درسی را که سالهای سال در دست کتابفروشان بخش خصوصی بود خودش به عهده بگیرد؛ با این روند نهتنها اقتصاد کتابفروشان به خطر میافتد بلکه با خطر بزرگتری بهنام تعطیلی کتابفروشیها و آسیب جدی به فرهنگ روبهرو خواهیم بود.
نظر شما