محمدرضا سنگری؛ نویسنده و پژوهشگر حوزههای دین و دفاعمقدس در این نشست، بیان کرد: دفاع مقدس اکنون به چهلسالگی رسیده و عدد 40 نشانه کمال است، امیدواریم در این سال و سالهای پیشرو، آثار درخشانتری که تصویری روشن از آن رویداد بزرگ را نشان میدهند، منتشر شوند.
وی ادامه داد: در کنار جبهههای مقاومت به تعبیر بسیاری یک جبهه مقاومت بزرگ داشتیم که به آن جبهه موازی گفته میشد. در این جبهه رزمندگان در تنگناها و سختیهای بسیاری قرار داشتند و هر روزه شاهد شکنجه و شهادت دوستانشان بودند. هیچ روزنهای رو به روشنایی در بازداشتگاههای اردوگاههای عراق برای آزادگان وجود نداشت. جریان زندگی در دوران اسارت خودش به تنهایی یک پدیده قابل درنگ و قابل بررسی است.
این عاشوراپژوه گفت: وقتی این کتاب را خواندم، هشت محور مهم پژوهشی از آن استخراج کردم که هر کدام میتواند به تنهایی دستمایه تدوین آثار پژوهشی باشد. محور نخست، مقاومت شگفتانگیز آزادگان در اسارت است. آزادگان با تحمل شکنجههای فراوان در بدترین شرایط مثل کوه استوار ایستادند که آبشخور این ایستادگی، سرچشمه زلال کربلاست. امام حسین (ع) وقتی در شب عاشورا به یارانشان گفتند که میتوانید بروید و همگی یاران ایستادند، ایشان وقتی این روحیه شجاعت و ایستادگی یارانش را دید، خطاب به حضرت زینب (س) که نگران بود، فرمودند: «بخدا قسم همه آنها را آزمودم و آنها را جز سنگهای استوار کوهستان نیافتم. آنان چنان شیفته شهادتند که کودک به سینه مادر.»
سنگری ادامه داد: محور دوم، مشاهده ثمره مقاومت است. خداوند در قرآن میفرماید خدا از کسانی که اهل ایمان هستند دفاع میکند. این آیه قرآن در جبهههای دفاع مقدس و دوران اسارت بسیار در بین رزمندگان و آزادگان مصداق داشت. آنها با مقاومت خود بارها شاهد شکست بازی تحقیرآمیز دشمن بودند. یکی از نمونههای مقاومت بچههای آزاده که در این کتاب به آن اشاره شده، شخصی است به نام امیر شاهپسندی که یک ساعت کف پاهایش را با کابل شلاق زدند و بعد کف پایش را اتو کشیدند و به او گفتند راه برو. همه را تحمل کرد، ولی حاضر نشد کسی را لو بدهد و دشمن را با مقاومت خود خسته کرد.
وی همچنین اظهار کرد: یکی دیگر از محورهایی که میتواند دستمایه پژوهش برای اهالی قلم باشد، تأثیر شعائر است. این عنصر در دوران اسارت مایه آرامش آزادگان و همچنین پیشبرد کارها بود. شکستن توطئهها و نیرنگها، همدلی و همراهی، شوخطبعی، تصویر منفی منافقین و خودفروختهها و ارتباط عاطفی آزادهها باهم و با خانوادههایشان، از دیگر محورهایی است که میتواند مورد پژوهش قرار گیرد و دستمایه خلق آثار فاخر شود.
این پژوهشگر افزود: در گذشته جنس قلم روحانیون به قلم علمایی معروف بود و مخاطبان خاصی داشت، ولی اکنون به برکت انقلاب اسلامی در روزگار ما روحانیت در عرصههای هنر و ادبیات خوش درخشیده است. اما در بحث نویسندگی بهویژه خاطرات دفاع مقدس تاکنون کم کار شده است.
وی در بیان برخی از ویژگیهای این اثر، گفت: این کتاب هم از نظر ساختار زبانی جملات و هم ساختار بیانی، اثر خوبی است. کتاب 14 بخش دارد که 2 بخش آن به اسناد و نمایهها اختصاص داده شده که از نقاط مثبت آن است. همچنین یکی دیگر از شاخصههای خوب کتاب، معرفی مجموعه شهدای میبد است. در بسیاری از کتابهایی که در یک بازه زمانی چندساله روایت میشوند، ممکن است تناقضاتی دیده شود، اما در این کتاب چنین چیزی دیده نمیشود. این کتاب برخلاف کتابهای خاطرات دهه 80 و 90 که قطور بوده و بیشتر زندگینامه هستند تا خاطره، چنین خصوصیتی ندارد. یکی دیگر از ارزشهای کتاب این است که در نگارش آن صداقت وجود دارد.
سنگری در بیان برخی نقاط ضعف کتاب که در صورت اصلاح میتوانند بر غنای آن بیفزایند نیز تصریح کرد: در کتاب نام چند نفر آمده که معرفی نشدهاند. بهنظر میرسد سهم معرفیها در این اثر یکسان نیست؛ برخی زیاد و برخی اصلا معرفی نشدهاند. همچنین یکی دیگر از نکاتی که میتوانست باعث پربارتر شدن این اثر شود، این است که نویسنده میتوانست اشاره کند که راوی کتاب پس از آزادی و اکنون چه میکند. پایانبندی کتاب نیز خیلی عادی است و میتوانست پایانبندی بهتری داشته باشد. همچنین نویسنده میتوانست در مقدمه کتاب اینکه چطور سراغ نوشتن این اثر رفته اشاره کرده و به نوعی گزارش کوتاه کارش را بنویسد.
وی در پایان گفت: گاهی پشت صحنه، جذابتر از متن اصلی است، لذا پرداختن به یکسری جزئیات درباره پشت صحنه شکلگیری یک اثر میتواند بر جذابیت آن بیفزاید. همچنین نویسنده میتوانست در برخی موارد که درباره شخصی که نامش را آورده، عکس مربوط به او را با شرح عکس همانجا بیاورد که کتاب را زندهتر میکرد. ارائه نقشه منطقه اسارت نیز میتواسنت بر جذابیت کتاب افزوده و آن را عینیتر کند.
جنگ، یک گنج بود
حجتالاسلام بدرالدین نیز در بیان اهداف خود از تألیف این کتاب بیان کرد: تاکنون در حوزههای مختلف تألیفاتی داشتهام و بسیار علاقهمند بودم که با افتخار کتابی نیز در حوزه دفاع مقدس بنویسم. وقتی با راوی کتاب آشنا شدم، ایشان خاطرات خود از حضور در جبهه و اسارت را روایت کرد که بهنظرم جذاب بود. امیدوارم با اینگونه کتابها، نسل امروز و فردای ما هرچه بهتر بتوانند دلاوران دوره دفاعمقدس را بشناسند.
وی ادامه داد: امیدوارم اهالی قلم بهویژه نویسندگانی که در حوزه دفاع مقدس فعالیت دارند، علاوه بر ثبت و ضبط خاطرات آزادگان به موضوعات مهمی که کمتر به آنها پرداخته شده بیشتر بپردازند. جنگ به معنای واقعی یک گنج بود. صحنههای واقعی که در دوران دفاع مقدس اتفاق افتاده و عناصر آن که امروز موجود است، میتواند دستمایه خوبی برای تولید آثار شاخص در قالبهایی همچون کتاب و فیلم باشد. این کتاب تازه قدم ابتدایی است و امیدوارم هرکدام از ما در هر عرصهای که فعالیت میکنیم بتوانیم به وظیفه خود در قبال این دلاوریها عمل کنیم.
این نویسنده تصریح کرد: اصل حرکت انقلاب برگرفته از عاشورا و قیام امام حسین (ع) بوده که تعالی این معارف عاشورایی را در دفاع مقدس میبینیم. بسیاری از صحنههای دفاعمقدس به صحنههای عاشورا شباهت دارد. قیام امام حسین (ع) و واقعه عاشورا، نقطه محرکه ما در دفاع مقدس بوده است. تبلور شعائر و معارف عاشورایی را در همه عرصههای دفاع مقدس میتوانیم ببینیم.
حجتالاسلام بدرالدین در ادامه با اشاره به برخی شاخصههای کتاب «ممد یزدی» و راوی آن گفت: راوی کتاب، چه در دوران جبهه و چه در اردوگاه و بازداشتگاه دشمن از جسارت خاصی برخوردار بود. در اسارت همه او را به نام ممد یزدی میشناختند، حتی عراقیها او را به این نام صدا میزدند. به پیشنهاد احمد یوسفزاده نام کتاب را به همین دلیل «ممد یزدی» گذاشتم. این کتاب پس از چندین نوبت ویرایش پس از چاپ بسیار مورد استقبال واقع شد و امیدواریم که بهزودی چاپ دوم آن نیز منتشر شود.
وی افزود: ممد یزدی، مثل بسیاری دیگر از نوجوانان و جوانانی که در جبههها حضور داشتند دارای جسارت، شجاعت و شهامت بود. او یک جوان عادی بود که فوتبال بازی میکرد. در زمینههای هنری نیز فعالیت داشت و حتی سیگار هم میکشید که در اردوگاه تصمیم میگیرد آن را ترک کند و همیشه نیز به آن پایبند بود. این نوجوانان میتوانند در درایت، بصیرت، ایثار و مسئولیتپذیری برای نسل جدید و نسلهای آینده ایران الگو باشند.
نظر شما