در نشست «ترجمه در ایران» مطرح شد:
دغدغهها و چالشهای مترجمان در ایران/ قانون کپیرایت، بازار آشفته ترجمه را ساماندهی میکند
مترجمان در روز جهانی ترجمه از دغدغهها، آسیبها و موانع حوزه کاری خود و صنعت ترجمه در کشور و در مواجهه با بازار جهانی سخن گفتند.
در ابتدای این نشست، محمدرضا اربابی، رئیس انجمن صنفی مترجمان استان تهران ضمن تبریک روز جهانی مترجم گفت: بزرگداشت مترجم و ترجمه یک وظیفه و امر واجب است و قریب به ۱۰ سال است که فرهنگ بزرگذاشت این روز جا افتادهاست. خدا را شاکریم که توانستهایم از بدو تاسیس انجمن صنفی مترجمان تهران بهعنوان اولین عضو خانواده انجمنهای صنفی مترجمان در کشور از سال ۹۴ به مناسبت روز جهانی ترجمه، جشن ملی مترجمان را برگزار کنیم و صد افسوس که شیوع این بیماری منحوس کرونا در جهان برگزاری مراسمهای مرتبط را غیرممکن کرد و موجب شد تا نتوانیم ششمین جشن ملی مترجمان را نیز در سال ۹۹ برگزار کنیم.
وی افزود: یکی از مسائلی که باید به آن توجه ویژهای داشتهباشیم، نقش و جایگاه مترجمها در جامعه است؛ بیاغراق باید گفت که اگر مترجمان نباشند، در یک دایره مرزی جغرافیایی و زبانی محصور خواهیم بود و این حصار موجب میشود تا دنیا و فراتر از مرز خودمان را نشناسیم و این مترجمان هستند که مردمان جهان را با فرهنگ و ادبیات دیگر نقاط جهان آشنا میکنند. ابتدا باید بحث را اینطور شروع کنیم که یک مترجم در آغاز راه خود با چه موانع و چالشهایی روبهرو است؟
ترجمه، ابزار تبادل اندیشه جامعه بشری است
در ادامه، زینب یونسی، مترجم زبان و ادبیات روسی بیان کرد: تبادل اندیشه نیاز طبیعی جامعه بشری است و بدون ترجمه این امر ممکن نیست. اگر بخواهم درباره زبان روسی صحبت کنم، باید گفت برای شناخت ملتی که دستخوش اتفاقات تاریخی عجیب و غریبی در طول تاریخ شدهاست، صرفا نمیتوانیم با خواندن آثار چخوف، داستایوفسکی و ... این کشور همسایه را بشناسیم، بلکه باید از جریانات ادبی این کشور آگاه باشیم و یکی از این راهها ترجمه ادبیات است.
یونسی درباره موانع و چالشهای پیشرو یک مترجم در آغاز راه عنوان کرد: اصلیترین چالش مترجم در آغاز راه، انتخاب کتاب است، که آیا اثر منتخب در ایران قابل چاپ است یا نه. مترجمان از همان بحث انتخاب کتاب دچار مشکلات جدی هستند که چه کتابی اجازه چاپ میگیرد، چه بخشهایی از کتاب باید حذف شود و ... . بدون شک هیچ مترجم و نویسندهای نمیخواهد حتی یک واژه از کتاب حذف شود، البته محدودیتهای جهانشمولی در تمام جهان وجود دارد که البته از سوی مردم پذیرفته شدهاست.
وی ادامه داد: چالش اصلی مترجم در ترجمه کتاب، لحن و زبان است، اینکه مترجم نزدیکترین زبان را به کتاب پیدا کند و لحن و سایهروشن کتاب را با ترجمه خود به مخاطب منتقل کند.
چالش جدی حوزه ترجمه، بحث دانستن زبانفارسی مترجمان است
اربابی در ادامه نسبت به توضیح این چالش گفت: چالش لحن و زبان، موضوعی است که کمتر به آن توجه میشود، درحال حاضر با برخی از آثار ترجمهای در بازار مواجه هستیم که متوجه تغییر سبک و لحن آن نمیشویم و این موضوع نشان میدهد که یا در بحث آموزشها یا مقدمات مترجمشدن دچار مشکل هستیم و این مسئله مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: یکی دیگر از چالشهای جدیتری که با آن مواجه هستیم، سطح زبان فارسی مترجمان است، آنقدری که در این سالها بر بحث زبانهای خارجی کار کردیم، بر زبان فارسی کار نکردهایم؛ بهگونهای که میبینیم کم کم زبان فارسی در آثار ترجمهای تحلیل میرود و زبانفارسیدانی یک مشکل اساسی است که از بحث آموزش نیز نشات میگیرد.
مترجم زبان و ادبیات روسی درباره ترجمه آثار از روسی به فارسی خاطرنشان کرد: اگر بخواهم مقایسه کنم، آشفتگیای که در ترجمه آثار زبانهای دیگر از جمله زبان انگلیسی میبینیم در زبان روسی کمتر است و به شدت دیگر زبانها، رقابت، عجله و بازاریشدن در ترجمه آثار این زبان ورود نکردهاست. البته خوشحالم که در این زمینه شاهد رشد و ارتقاء ترجمه مستقیم آثار از زبان روسی به فارسی هستیم و خواهیم بود؛ البته درحال حاضر نیز آثار ترجمهشده خوبی داریم.
ترجمه در ایران باید به سمت ترجمه مستقیم از آثار پیش برود، نه از زبان واسط
اربابی در ادامه با اشاره به آسیبهای بحث ترجمه در ایران گفت: ترجمه از زبان واسط یکی از چالشهای ترجمه در ایران است، اگر نگاهی به آثار برجسته کلاسیک در ایران بیاندازیم متوجه خواهیم شد که از زبان واسط ترجمه شدهاند و با توجه به اینکه برخی از دانشگاهها زبانهای روسی، اسپانیایی و ... را تدریس میکنند، پس باید گفت که بحث ترجمه آثار در ایران باید به سمتی برود که دیگر از زبان مستقیم ترجمه شود، نه زبان واسط.
رئیس انجمن صنفی مترجمان استان تهران همچنین در ادامه درباره آشفتگی بازار ترجمه زبان انگلیسی بیان کرد: بهنظر میرسد که هرکسی که زبان انگلیسی میخواند، میتواند مترجم باشد اما در دیگر زبانها بهعلت جذابیت کمتر یا حجمه کمتری که از سوی مترجمان نسبت به ترجمه آثار وجود دارد، موجب شده تا تعداد مترجمان محدودتر شود و با این کار رصد و پایش کارها راحتتر است. بنابراین سوالی که اینجا شکل میگیرد، این است که آیا اساسا رصد و پایش مترجمان کار درستی است و باید فیلتری برای مترجمشدن گذاشتهشود یا خیر؟
یونسی در پاسخ به این سوال بیان کرد: خلاء جدی که با آن مواجه هستیم، نبود قانون کپیرایت در ایران است، اگر قانون و ساز و کار مشخصی داشتهباشیم، بسیاری از این مشکلات حل خواهد شد. تا زمانی که قانون درستی در این زمینه نداریم، پس نمیتوانیم به افراد دیکته کنیم که از نظر اخلاقی میتوانند مترجم بشوند یا خیر. تا زمانی که بهصورت شفاف در مقابل جامعه جهانی جوابگو نباشیم و قانونی نداشتهباشیم، وضعیت همین شرایط پیشرو است.
گلوگاه کپیرایت، چالشها و معضلات حوزه ترجمه را ساماندهی میکند
اربابی با اشاره به یکی دیگر از ضعفها و چالشهای حوزه ترجمه خاطرنشان کرد: قریب به چهار یا پنج هزار نفر در سال فارغالتحصیل رشته دانشگاهی ترجمه و زبان خارجی هستند، حتی اگر در این بخش محدودیت ایجاد کنیم، کسانی که برای مترجمشدن هزینه میکنند، با فضای محدودی مواجه میشوند و گلوگاه کپیرایت میتواند این بحث را مدیریت کند.
وی ادامه داد: از زمان تاسیس صنف، یکی از دغدغههای جدی، ساماندهی این فضا بودهاست که خیلی میدان فراخی دارد و کار کردن در این شرایط سخت است. در بحث کپیٰرایت نیز باید گفت که این موضوع، یک مفهوم است و آن چیزی هم که مفهوم کپیٰرایت در دنیا در آن میگنجد، کنوانسیون برن است که صرفا مختص حوزه کتاب نیست و شاید یکی از مسائلی هم که موجب مقاومت در بحث پیوستن به کنوانسیون برن است، مسائل حاشیهای بهویژه در حوزههای غیر کتابی باشد.
قانون کپیرایت، بازار بلبشو ترجمه را از مترجمان بیخود اصلاح میکند
اربابی افزود: از سه سال پیش طرحی را به اداره کل کتاب ارائه کردم و معتقدم که با رعایت کپیرایت داخلی میتوان یک قدم رو به جلو برداشت و با کپیرایت داخلی هم میتوان کار کرد، کار هم آسان است وقتی ناشری کپیرایت اثری را گرفته، ناشر دیگری نتواند این حق را دریافت کند. بهنظر میرسد که این گره به دست قابل گشایش است، بههرحال پس از چندین سال فعالیت در این حوزه متوجه شدم که سادهترین و زودبازهترین کاری که کمتر حرف و حدیث در آن خواهد بود، کپیٰرایت است چراکه کار ما را در حوزه نشر حرفهایتر میکند.
اصغر نوری، مترجم زبان و ادبیات فرانسه در ادامه درباره عضویت کنوانسیون برن و قانون کپیرایت گفت: عضویت کپیٰرایت هیچ ضرری ندارد و سراسر خیر است و بزرگترین خیر آن این است که بازار بلبشو ترجمه از دو جنبه اصلاح میشود؛ نخست آنکه، دیگر با تعداد بالایی از مترجمان بیخود مواجه نیستیم، بازار ترجمه آنقدر خراب شده، که همه میخواهند با کمی تسلط به زبان مبدا و مقصد کتاب ترجمه کنند و همه ناشران هم میخواهند که کتابهای خارجی منتشر کنند؛ اما وقتی قانونی کار میکنیم باید هزینه کنیم و امتیاز کتاب را بخریم و این موضوع ضمن ایجاد تعهد بین دو طرف، موجب میشود تا ناشران بدانند باید چه کتابی انتخاب کنند و حقرایت آن را بخرند. درحال حاضر چند درصد از ناشران ما کارشناس کتاب دارند و میدانند که دقیقا چه کتابی منتشر میکنند؟
وی افزود: حتی 5درصد ناشران حال حاضر ایران این کار را نمیکنند، یا کتابهای جایزه گرفته را چاپ و منتشر میکنند و یا منتظر میشوند که یک نویسنده در بازار از لحاظ فروش گل کند، سپس ناشران کتابهای دیگر آن نویسنده یا همان کار را با همان ترجمه یا حتی رونویسی و اسم فیک منتشر کنند.
مترجم زبان و ادبیات فرانسه عنوان کرد: اصلا چرا باید هر کتابی را ترجمه کنیم، بسیاری از کتابهایی که در بازار چاپ شدهاست، اگر ترجمه نمیشد، اتفاق بهتری میافتاد؛ چراکه یکسری انرژیهای مادی، معنوی و وقت مردم در آن صرفهجویی میشد. یک زمانهایی هیچکاری نکردن بهتر از کار بیخود کردن است، چراکه در هیچ کاری نکردن پتانسیل این هست که وقت مترجم برای خودش است و شاید بتواند اثر خوبی را ترجمه کند؛ اما وقتی اسیر کار بیهوده میشود، پتانسیل کار خوب از مترجم گرفته شده که قطعا کپیرایت میتواند این مسائل را ساماندهی کند.
هر ناشر خارجی با بحث ممیزی در کشور کنار نخواهد آمد
نوری در ادامه توضیح داد: سوالی که اینجا بهوجود میآید این است که با این همه نفعی که قانون کپیٰرایت دارد، چرا نمیخواهیم این قانون را بپذیریم. بیش از 70 سال از عمر صنعت ترجمه و چاپ کتاب در ایران میگذرد، پس چرا در این 70 سال نخواستیم این کار را بکنیم. دو عامل در این میان وجود دارد، نخست، اختلاف ارز خارجی با پول ایرانی است و مسئله دوم این است که باید به ناشر خارجی اعلام کنیم که در کشور ما ممیزی وجود دارد. هر ناشر و نویسندهای با بحث ممیزی در کشور ما کنار نخواهد آمد و مسئله اصلی خودش را نشان میدهد. اتفاقا اگر بخواهیم با قانون کپیٰرایت کار کنیم باید این مسئله را نیز بیشتر مورد توجه قرار دهیم.
وی ادامه داد: اگر قرار باشد مسئله ممیزی در کشور همچنان ادامهدار باشد، بحث ترجمه کتاب بدون مجوز در فضای اینترنت که شروع هم شدهاست، گسترش بیشتری پیدا میکند و مسیر چاپ کتاب بدون مجوز تقویت میشود. با عضویت در قانون کپیرایت مجبوریم کتابهایی را انتخاب کنیم که یا سانسور نمیشوند یا حداقل سانسور را دارند و بر این اساس بسیاری از انتخاب کتابها ریزش پیدا میکند و در این بحث نیاز کتابخوان ایرانی برای خواندن بسیاری از کتابها افزایش پیدا میکند.
اربابی در تایید صحبتهای نوری بیان کرد: حالا که با بیان دلایل اقتصادی مطرح شده منهای دلایل حاکمیتی نمیتوانیم عضو کنوانسیون برن شویم و کپیرایت جهانی و قانونی اعمال کنیم، پس حداقل میتوانیم قانون کپیرایت داخلی را رعایت کنیم. در تعجبم که چرا اتحادیه ناشران که قریب به 40 سال از عمر فعالیتش میگذرد، دغدغه کپیرایت را ندارد؟ چراکه این مسئه بیشتر از آنکه دغدغه مترجم باشد، باید دغدغه ناشران باشد؛ چراکه نبود کپیرایت به اقتصاد نشر آسیب میزند.
اربابی در ادامه گفت: شاید بهترین و تنها راه ساماندهی وضعیت ترجمه بهطور خاص چه از نظر کمیت و کیفیت مترجمان، گلوگاه کپیرایت است تا بتوانیم که بر این فضا رصد کنیم.
چرا اتحادیه ناشران و کتابفروشان دغدغه قانون کپیرایت را ندارند؟/ ناشران کپیکار از نبود قانون کپیرایت در کشور راضی هستند
مترجم زبان و ادبیات فرانسه هم با اشاره به وجود یک وضعیت غیر حرفهای در بخش قابل توجهی از بازار نشر ایران گفت: در وضعیت فعلی اگر قانون کپیرایت رعایت شود، خیلی از ناشران ایران ضرر میکنند. در حال حاضر خیلی از ناشران ما کپیکاری میکنند و چرخشان به همین وسیله میچرخد.
وی افزود: من ناشرانی را سراغ دارم که بیش از صد عنوان کتاب کپی شده دارند یعنی هیچ کدام از این صد عنوان برای اولین بار در این انتشارات منتشر نشده است و در سالهای دور یا حتی نزدیک، ترجمه دیگری دارند. کسانی این کتابها را بررسی کردهاند و دیدهاند که ترجمه دوم هم، همان ترجمه اول است. طبیعتا اگر قانون کپیرایت برقرار شود، چنین ناشرانی نمیتوانند به کارشان ادامه دهند و فضای بدون کپیرایت برای آنها سود بیشتری دارد.
نوری با اشاره به همین موضوع یکی از دلایل معطل ماندن قانون کپیرایت کتاب در ایران را منفعت نداشتن آن برای بخش قابلتوجهی از ناشران کشور دانست و گفت: مطمئنم اگر این قانون برای بسیاری از ناشران سود داشت، خودشان دنبال آن را میگرفتند و به نتیجه میرساندند. البته این قانون برای ناشران خوب، منفعت دارد؛ ولی آن ناشران خوبی که چنین قانونی برایشان منفعت دارد، ده مورد هم نیستند. نوری در ادامه به کسانی اشاره کرد که بدون نیاز مالی و صرفاً برای کسب شهرت و کسب اعتبار، وارد دنیای تالیف و ترجمه کتاب شدهاند و این مورد را غیر از شعر و داستان، مربوط به ترجمه هم دانست.
سپس موضوع سلیقهای بودن ممیزی در ایران به عنوان یکی دیگر از معضلاتی که مترجمان کشور با آن روبرو هستند، اشاره شد و محمدرضا اربابی در این زمینه گفت: یکی از مترجمان به من گفت که روی یک کتاب هشت ماه وقت گذاشته و به عبارتی هشت ماه از عمرش را صرف آن کرده؛ اما این کتاب لغو مجوز شده است، در حالی که دو ماه بعد همان کتاب توسط مترجمی دیگر مجوز گرفت و چاپ شد.
اصغر نوری هم در تایید صحبت محمدرضا اربابی به عبارتی اشاره کرد که در یکی از ترجمههایش ۱۷ بار تکرار شده بود اما از او خواسته شد که تنها در سه مورد آن عبارت را حذف کند. نوری در ادامه افزود: یکسری مسائل شرعی و عرفی در ایران هستند که همه میدانیم حتی اگر ارشاد هم به آنها مجوز بدهد، با فرهنگ این کشور همخوانی ندارند و انتشارشان به سرانجام نمیرسد. مثلاً حیای ایرانی تا حدی اجازه میدهد که به بعضی مسائل پرداخته شود و بیش از آن را نمیپذیرد. اینها مسائلی پذیرفتهشده هستند؛ اما مابقی قضیه، چارچوب مشخص و یک دفترچه که تمام قوانین در آن نوشته شده باشد ندارد.
ترجمه هنر است یا نه؟
اصغر نوری در پاسخ به پرسش محمدرضا اربابی مبنی بر اینکه آیا ترجمه هنر است یا نه گفت: اگر بپذیرید که فقط بتهوون هنرمند است نه نوازندههایی که سمفونی او را اجرا میکنند، طبق این تعریف ترجمه هم هنر نیست. ولی اگر به این نکته دقت کنید که هیچ دو نوازندهای در دنیا این ملودی را عین هم نمینوازند و صرفاً در کلیات یکسان هستند، نظر دیگری خواهید داشت. اگر هنر را فقط آفریدن مطلق بدانیم، ترجمه دیگر هنر نیست؛ ولی اگر ترجمه را چنین فرض کنیم که یک اثری در یک زبان دیگر باز آفریده شده، آنگاه آن را هنر به حساب خواهیم آورد. هیچ دو مترجمی یک متن را عین هم ترجمه نمیکنند و هرچند معنای هر دو متن یکی باشد، فرم کارها فرق میکند.
زینب یونسی نیز در پاسخ به این سوال که آیا ترجمه هنر است یانه، به توضیحی کوتاه اکتفا کرد و گفت: هر گاه توانستید یک قطعه شعر را به گوگل ترنسلیت بدهید و همان چیزی را به شما تحویل داد که یک مترجم میدهد، آنگاه میتوانید بگویید که ترجمه هنر نیست.
پس از آن محمدرضا اربابی در تکمیل صحبتهای اصغر نوری و زینب یونسی گفت: غیر از آنچه که گفته شد و به لحاظ فنی اثبات میکرد که ترجمه هنر است، این امر از لحاظ قانونی هم ثابت شده است. در دستورالعملهای صندوق اعتباری هنر، مترجمان به عنوان صاحب اثر شناخته میشوند و به آنها تسهیلات و امکانات داده میشود؛ یعنی مترجم به عنوان پدیدآورنده در قانون به رسمیت شناخته میشود.
سپس اصغر نوری به عنوان صحبتهای پایانی خود بر لزوم ایجاد همدلی بین مترجمان به عنوان یکی از وظایف این صنف تاکید کرد و گفت: اگرچه صنف وظیفه پیگیری مسائل حقوقی اعضای خود را دارد، اما اگر بتوانیم همدیگر را به عنوان همکار ببینیم و به اینکه چه نوع تعاملی باید با هم داشته باشیم پی ببریم، به اخلاق حرفهای دست پیدا خواهیم کرد. شاید نتوانیم کپیرایت و مسائل دیگر را به این زودیها حل کنیم، اما میتوانیم به اخلاق حرفهای دست پیدا کنیم.
نظر شما