پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۱
توجه به بُعد حماسی و معناشناسی واقعه عاشورا و اربعین، مهمترین نیاز ادبیات عاشورایی است

نویسنده کتاب «به صحرا شدم، عشق باریده بود...» به معناشناسی راهپیمایی اربعین در این کتاب اشاره کرد و گفت: امروزه در ذهن نسل جدید، واقعه کربلا بیش از اینکه یک حادثه مصیبت‌بار باشد، به عنوان یک حماسه ثبت شده است و نویسندگان باید از این بُعد به این واقعه بپردازند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «به صحرا شدم، عشق باریده بود...» اثر غلامعلی حداد عادل شرحی از جریان راهپیمایی اربعین و اتفاقات روی‌داده در مسیر نجف به کربلاست که با عنوانی برگرفته از کتاب «تذکر‌ة الاولیاء» عطار نیشابوری منتشر شده است: «به صحرا شدم، عشق باریده بود.... »
 
غلامعلی حداد عادل در کتابش، این رویداد بزرگ مذهبی را پدیده‌ای تازه با ظرفیت‌های بسیار و ابعاد دینی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی گوناگون و در عین‌حال فرصتی مغتنم برای مردمی می‌داند که به انقلاب اسلامی دل ‌بسته‌اند و در چهل سال گذشته با نثار جان و مال خویش از آن محافظت کرده‌اند.
 
راهپیمایی اربعین تنها سفری در جغرافیا نیست، بلکه حرکتی در تاریخ است؛ آن هم نه به گذشته، بلکه به آینده. آنچه به این سفر جغرافیایی عمق و معنای تاریخی بخشیده، تحولی است که در «بصیرت» راهپیمایان پدید آمده است. بی گمان انقلاب اسلامی در این تحول تأثیر بسیار داشته است؛ انقلابی که هم خود حاصل آن بصیرت بوده و هم طی چهل سال گذشته، با پرورش نسلی نو در دامان خود، بر آن بصیرت افزوده است. این کتاب شامل شش فصل کوتاه درباره خاطرات نویسنده از حوادث و موکب‌های مسیر راه‌پیمایی و نیز تحلیلی درباره اربعین حسینی و آثار نهضت سیدالشهدا(ع) است. شرح گفت‌وگو با نویسنده این کتاب را در ذیل می‌خوانید.
 
جدیدترین کتاب تألیفی شما، اثری با عنوان «به صحرا شدم، عشق باریده بود» سفرنامه کربلاست. لطفاً درباره نامگذاری این اثر توضیح دهید.
عنوان این کتاب از عبارتی منسوب به بایزید بسطامی در کتاب تذکرة‌‌الاولیاء عطار نیشابوری گرفته شده که کامل آن عبارت این است که: «به صحرا شدم عشق باریده بود و زمین تر شده/ چنانکه پای مرد به گلزار فرو شود، پای من به عشق فرو می‌شد». این عبارت شعرگونه عبارت معروفی است از تذکرة‌الاولیاء، و چون فاصله بین نجف و کربلا صحرایی است که در ایام اربعین مملو از عشق به امام حسین(ع) است، من این عبارت را برای عنوان کتابم انتخاب کردم.
 
کتاب «به صحرا شدم، عشق باریده بود» چه ویژگی نسبت به سفرنامه‌های دیگر دارد؟
این کتاب یک سفرنامه معمول و معمولی نیست. درواقع نخواسته‌ام وقایع جاری سفر را در آن ثبت و ضبط کنم به این معنی که از کجا به کجا رفتم، همراهان ما کجا بودند، چه خوردیم و ... من اصلاً نخواسته‌ام که در این کتاب این نوع وقایع را که بنظرم اهمیتی ندارند ذکر کنم، بلکه سعی کرده‌ام یک نوع معناشناسی از این حرکت عظیم راهپیمایی اربعین ارائه کنم و توضیح دهم که در ذهن و دل میلیون‌ها نفر که در این راه قدم می‌زنند چه می‌گذرد. بیشتر مایل بوده‌ام که آثار فردی و اجتماعی این حرکت را بشناسم و بشناسانم و تأثیرهای در مقیاس گسترده این حرکت را در سطح ملی و بین‌المللی بیان کنم.
 
همچنین در این کتاب سعی کرده‌ام ارتباط  دوسویه میان انقلاب اسلامی و این راهپیمایی عظیم را توضیح دهم و این ارتباط را در چارچوب یک میدان وسیع‌تر تفسیر کنم و آن رابطه «انقلاب اسلامی» با «نهضت حسینی و عاشورا» است.
اساس صحبتم این است که نهضت امام خمینی (ره) از روز نخست الهام گرفته از نهضت کربلا بوده و قوتش را هم از همین نهضت گرفته و بعد به نوبه خود به گسترش این نهضت کمک کرده، یعنی آن نهضت را به صورت یک فرهنگ گسترده‌تر درآورده و توضیح داده‌ام که امام خمینی(ره) چگونه با حفظ ظواهر سنتی عزاداری و بدون اینکه این ظواهر را ویران کند توانسته روح عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی و برپایی حکومت اسلامی و حق و عدل را که جوهر اصلی نهضت عاشوراست از زیر خاکسترهایی که روی آن را پوشانده بود خارج کند و به مردم معرفی کند و مردم هم آن را خوب و درست دریافته‌اند و باور کرده‌اند.
 
بر این اساس، نگاه من به راهپیمایی اربعین این بود که کسانی که در این مسیر قدم برمی‌دارند و به قصد زیارت می‌روند، درواقع دارند با امام حسین(ع) و یاران ایشان تجدید عهد می‌کنند. این تجدید عهد درواقع بیعت دوباره هر شخص با امام حسین(ع) است و کاملاً معنای سیاسی ـ الهی دارد که مردم با حضور در این راهپیمایی از خود نشان می‌دهند. این‌ها نکاتی بوده که در معناشناسی راهپیمایی اربعین در نظر من بوده است و سعی کرده‌ام در این کتاب آنها را توضیح دهم.
 


اکنون سفرنامه‌های بسیاری توسط افرادی که به پیاده‌روی اربعین می‌روند، نگاشته شده، بازخورد و تأثیرات این تألیفات را چگونه دیده‌اید و به نظر شما این آثار تا چه اندازه در زمینه تحریف‌زدایی از حادثه کربلا و فرهنگ عاشورا مؤثر بوده‌اند؟
مسلماً غالب آثاری که بعد از انقلاب اسلامی درباره کربلا و عاشورا تألیف شده‌اند در ارائه تصویری بهتر از کربلا مؤثر بوده‌اند و اینکه چقدر مؤثر بوده‌اند باید بررسی شود، اما امروز حادثه کربلا بیش از اینکه یک حادثه مصیبت‌بار باشد، در ذهن نسل جدید یک حماسه است. شصت سال پیش که ما در هیئت‌ها شرکت می‌کردیم این بُعد حماسی تقریباً مفقود بود، اما امروزه به وضوح می‌بینیم که این بُعد جان گرفته است.
 
در کتاب «به صحرا شدم» توضیح داده شده که در گذشته حتی متدینین و افراد اهل روضه نام دختران خود را زینب نمی‌گذاشتند، برای اینکه تصویر زینب در آن روزگار و در نگاه آنان تصویر یک زن ستمدیده بود، اما امروز در خانواده‌های متدین کمتر خانواده‌ای هست که نام زینب روی دختری گذاشته نشده باشد. آماری در این کتاب داده شده که در یک کلاس 45 نفری از یک مدرسه‌ای که دانش‌آموزان آن از خانواده‌های متدین بودند، پرسیده شده که چند نفر از شما نام بستگان درجه اولتان زینب است و 17 نفر دستشان را بلند کرده‌اند، در حالیکه اگر به اداره ثبت احوال مراجعه کنید استثنائاً ممکن است نام خانم پنجاه - شصت ساله‌ای را زینب ببینید و این نشان‌دهنده این است که نگاه مردم راجع به کربلا تغییر کرده است. امروز می‌توان ادعا کرد که نود درصد مردمی که در راهپیمایی اربعین شرکت می‌کنند، کاملاً از نظر سیاسی هوشیارند و نبض سیاسی و انقلابی آنها با کربلا می‌زند و همه آنها به این انقلاب تعلق دارند.
 
کتاب‌های سفرنامه و خاطرات‌نویسی در جهان‌بینی ما مؤثرند و هرچه بهتر نوشته شوند تأثیر بیشتری خواهند داشت. به طور مثال، کتاب‌های بسیاری که به قلم راویان و رزمندگان درباره معارف جنگ تحمیلی و دفاع مقدس منتشر شده همه در رشد فکری و دینی مردم مؤثر بوده‌اند و لازمه اثرگذاری آنها نیز دور بودن این آثار از خرافات و نزدیک شدن به واقع‌بینی درباره مذهب است.
 
نظر شما به‌عنوان یک نویسنده که کتاب‌های بسیاری در موضوعات گوناگون به‌ویژه دینی و مذهبی نگاشته‌اید، درباره ضرورت و اهمیت سفرنامه‌نویسی چیست؟
اهمیت نوشتن و به ثبت رساندن تجربیات، بر کسی پوشیده نیست و یکی از راه‌های خوب و درست برای انتقال تجربیات و یافته‌ها از نسلی به نسل دیگر است. اینجانب نیز علاقه زیادی به خواندن سفرنامه دارم و یکی از انواع کتاب‌هایی که زیاد می‌خوانم سفرنامه است. من از سفرنامه چیزهای فراوانی می‌آموزم. درواقع، به جای جهانگردی، سفرنامه‌خوانی می‌کنم، چون سفرنامه‌ها ما را با خود به جاهایی می‌برند که به هر علتی نمی‌توانیم سفر کنیم.
 
آیا این کتاب به زبان‌های دیگر نیز ترجمه شده است؟
کتاب «به صحرا شدم» علاوه بر اینکه چندبار در ایران به فارسی منتشر شده، به زبان‌های عربی و انگلیسی و اردو نیز ترجمه و منتشر شده است. به نظرم این تنها کتابی است درباره اربعین که غیر از زبان فارسی ترجمه‌هایی به زبان‌های دیگر نیز از آن موجود است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها