ایل بختیاری در سالهای بعد از مشروطه که با شکلگیری نظام پهلوی و سیاستهای آن در قبال عشایر همانند دیگر جوامع عشایری ایران اهمیت تعیینکننده خود را در عرصه سیاسی کشور از دست داد.
در حالی که اکثر آثار مربوط به تاریخ معاصر ایل بختیاری به توصیف نقش مهم آن در نهضت مشروطیت ایران اختصاص دارد. در این کتاب و در قالب دو گزارش، از یک دوره بعدی سخن در میان است که در قیاس با مبحث پیشین، هنوز در مورد آن بررسی های جامعی صورت نگرفته است: یعنی سالهای بعد از مشروطه که با شکلگیری نظام پهلوی و سیاستهای آن در قبال عشایر، ایل بختیاری نیز همانند دیگر جوامع عشایری ایران اهمیت تعیینکننده خود را در عرصه سیاسی کشور از دست داد. این دو سند عبارتند از یک گزارش کلی از وضعیت ایل بختیاری در سالهای مقارن با جنگ جهانی دوم به قلم کنسول بریتانیا در اصفهان و گزارش دیگر که در همان ایام به سفارش رکن دوم سپاه اصفهان در معرفی رجال و شخصیتهای باقیمانده از ایل تهیه شد.
کتاب نخست ترجمه متن گزارش منتشرنشدهای است که چارلز الکساندر گالت کنسول دولت بریتانیا در اصفهان درباره ایل بختیاری که در آن در کنار ارائه شرحی کوتاه از جغرافیای تاریخی و سیاسی معاصر بختیاری، مواردی چون موقعیت سیاسی و نظامی ایل که در آن دوره موضوع توجه و نگرانی مقامات بریتانیا قرار داشت، نیز بحث شده است.
این نوشتار را میتوان یکی از آخرین نمونههای سنتی و آثار نسبتاً دیرینه از تلاش پارهای از مقامات سیاسی و نظامی بریتانیا دانست که در این حوزه بخصوص، یعنی در مناطق جنوب غرب ایران و بهویژه منطقه بختیاری، نامآورانی را در خود دارد؛ همچون سرهنری لایارد، میجر هنری راولینسون، جان گوردون لوریمر، سی.جی. ادموندز و بالاخره از همه مهمتر سرآرنولد ویلسون که از هر یک گزارشهای ارجمندی در توضیح تاریخ و جغرافیای این حوزه بر جای مانده است.
با وجود اینکه این رساله در مقایسه با پارهای از آثار نسل پیشگفته، گزارش چندان پروپیمانی به نظر نمیآید، ولی با این حال اطلاعات ارائهشده در این رساله درباره وضعیت عمومی ایل بختیاری در این سالها، اطلاعات جامعی است. بخشی از پیوستهای آن که به معرفی طوایف و تیرههای دو قسمت هفت لنگ و چهارلنگ و تعداد تقریبی افراد هر یک اختصاص دارد، در کنار معدود دادههای موجود از نفوس و تقسیمبندیهای ایلی بختیاری در آن دوره میتواند به کار پژوهشگران آید و بخشی دیگر از این پیوستها که به معرفی شجرهنامه خاندانهای حاکم بر ایل مربوط میشود، مکمل بخش دوم این مجموعه است.
کتاب دوم شرح حال مختصری از شخصیتهای ایلی و سیاسی بختیاری نیز از خصوصیات مشابهی برخوردار است؛ آن را نیز میتوان حاصل یک دوره از توجه و نگرانی مقامات نظامی ایران نسبت به تحولات جاری بختیاری دانست. در این کتابچه که از سوی رکن دوم لشکر 9 (اصفهان) تدوین شده است، «وضعیت سوابق و تاریخچه زندگی» 129 نفر از سران ایل بختیاری ثبت شده است.
اگرچه این رساله در مقایسه با «ایل بختیاری» از جزئیات و دادههای کمنظیری برخوردار است؛ ولی همین وفور جزئیات و دادههای فراوان، از یک جهت خود موجب دغدغه خاطر است؛ چراکه بررسی صحت یا سقم بسیاری از این دادهها، حال اگر گفته نشود غیرممکن، لااقل بسیار دشوار است.
کرزن در کتاب «ایران و مساله ایران» در توصیف منطقه بختیاری مینویسد: «که این سرزمین را میتوان به دو بخش تقسیم کرد، یکی رشتههای مرتفع جبال از 8000 تا 12000 پا ارتفاع با قلههایی که تا 13000 پا از سطح دریاست، سرچشمه رودخانههای بزرگی است از جمله آب دز در شمال و کارون و زندهرود و شاخههای آنها در جنوب شرقی و جلگههایی که در فواصل بین این رودخانهها واقع است که به طور متوسط از 6000 تا 8000 پا ارتفاع دارند.
این است سرزمین واقعی بختیاری، در اینجا صحنهای است که همه قسم مظاهر طبیعت را با هم دارد، مانند پرتگاههای پربرف، تپههای سخت و ناهموار، دریاچههای کوهستانی، سیلابهای مهیب و درههای عمیق که مراکز منطقه جنگلی که بیشتر از درختان بلوط ترکیب شده نیز دیده میشود. با این حال درختان برای هیزم و تهیه زغال بریده میشوند و در حال حاضر بخشهایی از این نقاط فاقد درخت هستند حال آن که گفته میشود که حدود 70 تا 100 سال گذشته کل منطقه جنگلی بوده است. چهل سال پیش تعدادی درخت بلوط در حوالی ده کرد (شهر کرد) در چهارمحال و در ساختمانهای آنجا بلوطهای بومی دیده میشد.»
اگر چه بیش از پنجاه سال از تاریخ نگارش این شرح میگذرد ولی هنوز هم توصیف درستی محسوب میشود. نقشههای موجود از منطقه بختیاری بسیار نادقیق است. در بسیاری از نقاط چاپهای متاخر این نقشهها در قیاس با نقشههای سی یا چهل سال گذشته اشتباهات بیشتری دارند.
کتاب «ایل بختیاری» نوشته چارلز الکساندر گالت و دیگران با ترجمه کاوه بیات و محمود طاهراحمدی در 307 صفحه، شمارگان 550 نسخه و بهای 45 هزار تومان از سوی شیرازه کتاب ما منتشر شد.
نظر شما