نویسنده «روباه شنی» ابتدا با بیان اینکه هرگونه صحبت درباره داستاننویسی در شیراز را باید با جریان داستاننویسی در ایران آغاز کرد، گفت: داستان مدرن ایران از سالهای ابتدایی سده معاصر با داستان «یکی بود یکی نبود» محمدعلی جمالزاده آغاز شد. این مجموعه جزو داستان مدرن محسوب نمیشود و همچنان تحت تاثیر ساختار قصههای ایرانی است و تنها تفاوت آن با قصههای ایرانی، آن است که جمالزاده بهجای پرداختن به رمانس و افسانهها، از مسائل روز ایران میگوید و شخصیتهای داستان نیز کسانی هستند که در روزگار جمالزاده زندگی میکردهاند.
داستان مدرن ایران با صادق هدایت آغاز شد
نویسنده «بلبل حلبی» در ادامه با بیان اینکه داستان مدرن ایران با تعاریف غربیاش، با صادق هدایت آغاز میشود، افزود: هدایت بهدلیل آشنایی با زبان فرانسه و ادبیات اروپا، توانست تکنیکها و فرم داستان مدرن را در داستان ایرانی بهکار گیرد و انتشار مجموعههای «سایه روشن» و «زنده به گور» در سالهای میانی آن دهه، سرآغاز جریان ادبیات داستانی در ایران بود.
کشاورز سپس با بیان اینکه در آن سالها در شیراز هنوز داستان مدرن نوشته نشده بود، افزود: شاید بتوان صادق چوبک را نخستین نویسنده مدرن منتسب به شیراز معرفی کرد، به ویژه آنکه چوبک - با آنکه متولد بوشهر بود - دوران دبیرستان خود را در شیراز گذراند و وقایع رمان «سنگ صبور» او نیز در شیراز میگذرد.
ابراهیم گلستان؛ نخستین نویسنده مدرن شیراز
نویسنده «پایکوبی» در ادامه با بیان اینکه نخستین نویسنده شیرازی که در این شهر زیسته و داستانهایش نیز در این جغرافیا شکل گرفته، ابراهیم گلستان است، یادآور شد: گلستان در دهه سوم سده حاضر، نوشتن را آغاز کرد و «آذر، ماه آخر پاییز» را بهعنوان نخستین کتاب خود در این دهه منتشر کرد.
کشاورز با بیان اینکه ابراهیم گلستان نویسندهای پیشرو بود و تسلط کافی به زبان انگلیسی داشت، افزود: گلستان با آثار نویسندگان بزرگ جهان آشنایی خوبی داشت و فرمها و تکنیکهای داستانی را بهخوبی میشناخت؛ از همین رو داستانهایی نوشت که هنوز هم از نظر فرم، شخصیتپردازی، تکنیک و زبان داستانی داستانهایی تازه و پیشرو هستند.
گلستان و دانشور؛ نمایندگان شیرازی ادبیات داستانی در دهههای 20 و 30
محمد کشاورز در ادامه با اشاره به اینکه پس از گلستان، سیمین دانشور دومین نویسنده شیرازی بود که به نوشتن داستان مدرن پرداخت، افزود: نخستین داستان دانشور (آتش خاموش) در حد و اندازههای داستانهای گلستان نبود، اما او بهسبب آشنایی با زبان انگلیسی و مطالعه آثار داستانی برتر جهان از دومین داستانش (شهری چون بهشت) به بعد، به زبان و فُرمی درخور دست مییابد.
این نویسنده شیرازی با بیان اینکه جریان داستاننویسی شیراز در دهه 20 و 30 خورشیدی با ابراهیم گلستان و سیمین دانشور شناخته میشود، عنوان کرد: در آغاز دهه 40 خورشیدی، جریان داستان در شیراز با ورود چهرههای جدید مانند ابوالقاسم فقیری، صادق همایونی، سیروس رومی و امین فقیری به عرصه داستاننویسی، آغازی دوباره مییابد.
ظهور نسل جدید داستاننویسی با برادران فقیری و صادق همایونی
کشاورز که برای نگارش «روباه شنی» برنده جایزه کتاب سال شده است، با بیان اینکه در میان این چهرهها امین فقیری با انتشار کتاب «دهکده پُرملال» بهنوعی بنیانگذار ادبیات روستایی در ایران نیز نام میگیرد، یادآور شد: در دهه 40، ارتباط چندانی میان جامعه روشنفکری شهرنشین با جامعه روستانی - که 75 درصد جمعیت ایران را تشکیل میداد - وجود نداشت و سپاهیان دانش بهنوعی نخستین افرادی بودند که میان این دو جامعه، ارتباط برقرار کردند.
کشاورز با اشاره به اینکه امین فقیری یکی از معلمان سپاه دانش بود که بهدلیل انتشار داستانهایش در مجلات معتبر ادبی کشور، از جمله افرادی بود که میان دو جامعه شهری و روستایی، ارتباط ادبی ایجاد کرد، افزود: در کنار فقیری، نویسندگانی همچون محمود دولتآبادی و غلامحسین ساعدی نیز از جمله مهمترین نویسندگان ادبیات روستایی بودند.
داستاننویسی شیراز در دهه 40، تحت تاثیر دهکده پُرملال و نقدهای عبدالعلی دستغیب
این داستان نویس با اشاره به انتشار کتاب «دهکده پُرملال» در سالهای میانی دهه 40، افزود: این کتاب پس از انتشار با استقبال فوقالعادهای ازسوی منتقدان و روشنفکران روبهرو شد و برای نخستین بار جامعه روشنفکری ایران با خواندن این کتاب، با سطحی از داستان مواجه شدند که لوکیشن آن جامعه روستایی بود و بهنوعی یک جامعهشناسی روستایی را در معرض مخاطب قرار میداد.
وی با اشاره به اینکه در دهه 40، یک منتقد ادبی نیز از شیراز در فضای ادبی و مطبوعاتی کشور به نگارش آثار متعدد در باب نقد ادبی میپردازد، افزود: در این دهه عبدالعلی دستغیب بهعنوان یک نظریهپرداز ادبی حضوری پررنگ و تاثیرگذار بر جریان داستاننویسی ایران و شیراز دارد و نقدهای بیشماری بر آثار نویسندگان و شاعران مینویسد.
نسل سوم نویسندگان شیرازی: مندنیپور، خسروی، طاهری و کشاورز
کشاورز با بیان اینکه نسل بعدی نویسندگان شیراز در دهه 60 شروع به نوشتن کتابهای خود میکنند، عنوان کرد: از مشهورترین این نویسندگان میتوان به شهریار مندنیپور، ابوتراب خسروی، شهلا پروینروح و صمد طاهری اشاره کرد؛ افرادی که نسل جدید نویسندگان شیرازی بودند که داستانهایی در سطح ملی مینوشتند.
به باور وی، نویسندگان دهه 60 نسبت به نویسندگان نسل قبل خود، از نظر تکنیک، فرم، شناخت داستان و اعتبار ادبی یک سطح بالاتر بودند.
این داستاننویس در ادامه به نویسندگان نسل بعد شیراز که در دهه 80 و 90 شروع به فعالیت کردند، اشاره کرد و افزود: نویسندگانی همچون احمد اکبرپور، ندا کاووسیفر و طیبه گوهری از جمله شاخصترین این نویسندگان بودند. اگر در دهههای 20 و 30 ما تنها دو نویسنده شاخص از شیراز داشتیم و نسل بعد تعداد این نویسندگان دو برابر شد، در دهه 80 و 90 میتوان ادعا کرد که دستکم 50 نویسنده در شیراز هستند که داستان مینویسند.
شیراز یکی از قطبهای داستاننویسی ایران است
به باور نویسنده «بلبل حلبی»، جریان داستاننویسی در شیراز از دهه 20 به بعد، جریانی روبهرشد بود و تاثیر عمیقی بر ادبیات داستانی ایران گذاشت.
کشاورز با بیان اینکه امروز همگان اذعان دارند که شیراز یکی از قطبهای داستاننویسی ایران است، افزود: این جایگاه به خاطر آن است که جریان داستاننویسی در این شهر طی دهههای متوالی به طور مستمر ادامه داشته است.
خالق «پایکوبی» با اشاره به فعالیت قابلتوجه کارگاههای داستاننویسی در شیراز افزود: بهدلیل پیشینه فرهنگی و ادبی شیراز، علاقه به ادبیات داستانی در این شهر بسیار گسترده است و از همین رو میتوان آیندهای خوب برای آن متصور بود.
نظر شما