مهمترین علت موثر در چاقی و اضافه وزن، عبارت است از تمایل بدن ما برای ذخیره انرژی بهصورت چربی که این تمایل بهصورت تکاملی به انسان امروزی به ارث رسیده است. هزاران سال پیش، اجداد انسان امروزی به دلیل نحوه تغذیه که عبارت بود از دورههای پرخوری و انتظار طولانیمدت برای پیدا کردن دوباره غذا، توانایی ذخیره انرژی بهصورت بافت اضافه چربی را بهدست آوردند. در عصر کنونی، چاقی، با افزایش شیوع در بزرگسالان و کودکان، یکی از عمدهترین علل قابل پیشگیری مرگومیر در سرتاسر جهان است و صاحبنظران آنرا بهعنوان یکی از جدیترین مشکلات سلامت عمومی در قرن بیستویکم میدانند.
کتاب «قانون چاقی؛ چطور قفل کاهش وزنمان را باز کنیم» در 6 فصل به قلم جیسون فانگ؛ پزشک کانادایی تدوین شده است. فانگ ابتدا این موضوع را که چگونه چاقی به یک بیماری همهگیر تبدیل شد، شرح میدهد. وی در بخشهای بعدی کتاب با عنوانهای «افسانه کالری»، «الگویی جدید برای چاقی»، «پدیده اجتماعیِ چاقی»، «مشکل غذاهایی که میخوریم چیست؟» و «راهحل»، به بررسی مباحثی همچون افسانه ورزش، تناقض پرخوری، انسولین، کورتیزول، مقاومت در برابر انسولین، تأثیر مخرب فروکتوز، کربوهیدراتها و اثر محافظتی فیبر بر بدن، ترس از چربی، چه غذاهایی باید خورد و چه موقع باید غذا بخوریم، میپردازد.
با کاهش مصرف کالری نمیتوان وزن کم کرد
فانگ در مقدمه کتابش مینویسد: «چاقی براساس شاخص توده بدنی فرد تعریف میشود: میزان وزن هر فرد به کیلوگرم تقسیم بر مربع قد او به متر. اگر این عدد برای کسی بالای 30 باشد، در علم پزشکی او را چاق تعریف میکنند. 30 سال است که پزشکان برای درمان این مشکل، یک رژیم کمچربی و کمکالری را توصیه میکنند، ولی بیماری همهگیر چاقی هر روز روبهرشد است... تقریبا تمام کسانی که سعی میکنند با کاهش مصرف کالری، وزن خود را کم کنند، ناموفقاند و اکثر ما این روش را تابهحال دستکم یکبار امتحان کردهایم. با هر معیار عینی که حساب کنیم، این روش درمانی کاملا ناموفق است، ولی تمام مسئولان و متخصصان تغذیه با جدیت از آن دفاع میکنند.»
چاقی تا چه حد ارثی است؟
«همه میدانیم ممکن است چاقی ریشه خانوادگی داشته باشد. اغلب کودکان چاق، خواهر و برادرهای چاقی نیز دارند و کودکانی که دچار چاقیاند، در بزرگسالی هم چاق میمانند و فرزندان چاقی به دنیا میآورند. چاقی در دوران کودکی، احتمال بروز چاقی در دوران بزرگسالی را 200 تا 400 درصد افزایش میدهد. این واقعیت انکارشدنی نیست. عدهای معتقدند دلیل این مسأله وراثت است و عدهای معتقدند مسائل محیطی آنرا ایجاد میکنند. این جروبحث قدیمی بین سرشت و پرورش، هیچوقت حل نشده و بر این بحث نیز سایه انداخته است. ویژگیهای ارثی در اعضای خانواده تا حد زیادی بههم نزدیکاند و چاقی میتواند یکی از این ویژگیها باشد. ولی چاقی که ما از آن صحبت میکنیم از دهه 1970 شایع شده و تا پیش از آن وجود نداشت. در چنین مدت کوتاهی، قطعا ژنهای ما تغییر نکردهاند. بسیاری از دلایل بروز چاقی در فرد ممکن است ژنتیکی باشند، اما چاق شدنِ همزمانِ جمعیتی کثیر با توارث قابل توضیح نیست.
اعضای یک خانواده در محیط یکسانی زندگی میکنند، همزمان غذای مشابهی میخورند و سبک زندگیشان مشابه است، اغلب با اتومبیل مشترک سفر میکنند، در فضای فیزیکی یکسانی زندگی میکنند و اگر مواد شیمیایی باعث بروز چاقی در آنها شده باشد، همه همزمان در معرض آن قرار گرفتهاند. به همین دلیل، بسیاری از متخصصان محیط را عامل اصلی بروز چاقی میدانند. هریک از عوامل محیطی میتواند زمینهساز چاقی باشد. بر این اساس، بیشتر نظریههای امروزین اهمیت عوامل ارثی را در بروز چاقی ناچیز میشمرند و معتقدند مصرف کالری بالا به چاقی انسانها منجر شده است. غذا خوردن و تحرک، هر دو جزو رفتارهای ارادیِ انسانها هستند و چندان تحتتأثیر عوامل ارثی نیستند.»
ابتلا به چاقی، اصلا کارِ آسانی نیست
«این فر ض که پرخوری باعث چاقی میشود، بهراحتی قابل آزمایش است. میتوان گروهی را دور هم جمع کرد و به عدهای از آنها بیش از حد غذا داد و بعد هم نگاه کنیم ببینیم چه میشود. اگر این فرضیه صحیح باشد، آن افراد باید دچار چاقی شوند. خوشبختانه این آزمایشها قبلا بارها انجام شدهاند. یکی از مشهورترین تحقیقات در اواخر دهه 1960، تحقیق دکتر اتان سیمز است. او با قرار دادن غذای فراوان در دسترس موشها سعی کرد آنها را به افزایش وزن وادار کند. ولی آنها فقط بهقدر نیازشان غذا خوردند و بههیچ عنوان بیش از نیازشان چیزی نخوردند. به همین دلیل چاق نشدند. حتی وقتی با دست و به زور به آنها غذا میداد، افزایش سوختوساز بدن باعث میشد، کالری بدنشان متعادل شود و دچار چاقی نشوند. سپس سیمز مسأله جدیدی را طرح کرد: آیا میتوان انسان را به اضافه وزن مجبور کرد؟ این سوالِ ظاهرا ساده، هیچوقت موضوع بررسیهای علمی قرار نگرفته بود، چون همه فکر میکردند جواب این سوال را میدانند: معلوم است که میتوانیم، چون پرخوری بهراحتی میتواند انسانها را چاق کند.
ولی این تصور اشتباه بود. سیمز از چند دانشجوی لاغر در دانشگاه ورمونت خواست در آزمایشی با او همکاری کنند و آنها را تشویق کرد هرچه میخواهند بخورند تا چاق شوند. اما بهرغم انتظارشان، دانشجویان اضافهوزن پیدا نکردند. نتیجه شگفتآورِ این آزمایش این بود که ابتلا به چاقی، اصلا کارِ آسانی نیست.»
کتاب «قانون چاقی؛ چطور قفل کاهش وزنمان را باز کنیم» با ترجمه حمید هاشمی در 311 صفحه با شمارگان یکهزار و 100 نسخه از سوی انتشارات میلکان راهی بازار نشر شده است.
نظر شما