شاید حق نشر بسیاری از آثار جرج اورول در انگلستان به پایان رسیده و به مالکیت عموم درآمده باشد، اما محدودیتها بیش از آنچه انتظار داریم باقی مانده است.
انتشارات دانشگاه آکسفورد در حال تولید نسخههای «کلاسیک جهان» از کتابهای مهم است و قرار است چندین کتاب بزرگ روانه بازار شود، به عنوان مثال، «چشماندازهای ویرانشهر» جرج اورول از انتشارات فلِیم تری. همانطور که معمولا هنگام پایان حق نشر اتفاق میافتد، هیچکدام از موارد برای همه کاملا آزاد نیست. هر ناشر امریکایی به غیر از هاوتون میفلین که تمایل به نشر آثار اورول داشته باشد باید تا ۲۰۳۰ صبر کند، زمانی که «روزهای برمه»، اولین کتاب اورول که در امریکا منتشر شد از مرز ۹۵ سالگی خود عبور خواهد کرد. و ناشران مشتاق بریتانیایی باید مراقبتهای خاصی انجام دهند. پروفسور پیتر دیویسون، محقق برجسته آثار اورول در اواسط دهه ۱۹۸۰ ویراستهای جدیدی از شش رمان او خلق کرد. هیچکس نخواهد توانست اینها را بازتولید کند، زیرا حق چاپ آنها در حال حاضر متعلق به انتشارات پنگوئن رندوم هاوس است. تجدید چاپکنندگان جویای نام میبایست به متون نسخههای استاندارد در اواخر دهه ۱۹۴۰ برگردند، یا در مورد «دختر کشیش» و «به اسپیدیستراها رسیدگی کن» که اورول از هر دو بیزار بود -آنها را شر و ور توصیف میکرد- و در طول زندگیاش از تجدید چاپشان خودداری کرد، به نسخههای اصلی سالهای ۱۹۳۵ و ۱۹۳۶.
همچنین هیچکس مجاز نخواهد بود به تمام مطالبی که پس از ۱۹۵۰ آشکار شد و دیویسون با زحمت فراوان در «جرج اورول: مجموعه آثار» (۱۹۹۸) جمعآوری کرد بدون مجوز ورود کند. این شامل «چنین، چنین شادیهایی بودند» نیز میشود؛ گزارش معروف اورول از رنجهایی که در مدرسه مقدماتی شخصیتسازی ساسکس کشید و اولین بار در ۱۹۵۲ در ایالات متحده منتشر شد اما تا اواخر ۱۹۶۸ به خاطر ترس از جریانات آبروریزی به بریتانیا نیامد. ممنوعیتها همچنین شامل موارد وسوسهانگیزی نظیر نامههای همسر اول اورول، ایلین، میشود که دیویسون در سال ۲۰۰۶ در «اورول گمشده» منتشر کرد. آنها همچنین دو انبار قابل ملاحظه از نامههای اورول را نیز شامل میشوند که سال ۲۰۱۸ آشکار شد و ریچارد بلیر، پسر اورول، اخیرا به بایگانی اورول در کالج دانشگاهی لندن تحویل داد.
از سوی دیگر، هر نمایشنامهنویس، فیلمساز یا سازنده بازیهای کامپیوتری که بخواهد کاری درباره «مزرعه حیوانات» یا «۱۹۸۴» بسازد میتواند عملا هر کاری که دوست دارد انجام دهد. از میان تلاشهای ناموفق برای به صحنه یا صفحه بردن این رمانها، برجستهترین آنها تلاش دیوید بویی، خواننده و بازیگر معروف انگلیسی در اوایل دهه ۱۹۷۰ برای خلق اثری موزیکال از رمان ۱۹۸۴ بود که با ابراز نارضایتی سونیا، بیوه اورول ناکام ماند. چند قطعه از این پروژه در آلبوم «سگهای الماسی» دیوید بویی در سال ۱۹۷۴ آمده است. باعث تاسف است که او هرگز نتوانست رویای خود در این باره را محقق کند. کسی چه میداند، شاید گروه موسیقی راک «آرکتیک مانکیز» که در اولین آهنگ خود اشارهای به رمان «۱۹۸۴» داشت، همین حالا سخت مشغول کار باشد.
نظر شما