عماد در ۳ سالگی مادرش «بیبی حرمت» را از دست میدهد و سه سال بعد در ۶ سالگی پدرش «سیدمحمدتقی معیندفتر» که از صاحب منصبان آستان قدس رضوی بود، نیز فوت میکند. او حتی از داشتن همسر نیز شانس نداشت؛ در 25 سالگی و تنها هشت ماه پس از ازدواج، همسرش نیز فوت میکند و عماد بدون هیچ فرزندی تا پایان عمر یعنی 28 بهمن 1382 با شعرهایش در انزوا و تنهایی زندگانی را میگذارند.
سیدعمادالدین حسنی برقعی از ۹ سالگی با تشویق دایی خود، شعرخوانی و سرودن شعر را آغاز کرد و در جوانی با تخلص «شاهین» یا «شاخص» شعر میگفت و سپس تخلص «عماد» را برگزید. تخلص عماد خراسانی را فریدون مشیری برای او انتخاب کرد.
آثار عماد خراسانی در حدود سی هزار بیت شعر فارسی است که در اقسام قوالب متداول از قصیده و غزل و مثنوی و قطعه و انواع مسمطات ترکیبی و از این قبیل سروده، گاهی گرایشی هم به بعضی از ملایمات نو دارد اما اهم و اغلب آثار دلنشین و بدیع او در همان چند نوع مذکور، مخصوصاًً مثنوی و مسمطات ترکیبی و بالأخص غزل است که حاوی لطیفترین و بهترین اشعار اوست.
محمدرضا شجریان یکی از غزلهای مشهدیِ عماد را به نام «پیری و معرکهگیری» بهصورت ضربی در برنامه موسیقی ایرانی اجرا کرده است.
یرگه کار مو و تو دِرَه بالا میگیره ذرَه ذرَه دِرَه عشقت تو دلم جا میگیره
روز اول به خودُم گفتُم اییم مثل بَقی حالا کم کم میبینُم کار دِرَه بالا میگیره
چن شبه واز مودوزُم چشمامَه تا صبح به چْخت یا به یک سمت بیخودی مات مِمنه و را میگیره
تا سحر جُل میزنم خواب به سراغُم نمیَه هی دلُم مثل بِچِه بَهَنهی بیجا میگیرَه
موگومش هرچی که مرگت چیه؟ کوفتی نمِگه عوضش نق مِزنه و ذکر خدایا میگیره
پیری و معرکهگیری که مِگن حال مویه دِره کمکم ای کتاب صفحه یه پینجا میگیره
هر که عاشق مِشه پنهون مِکِنه مثل اویَه که سوار شُتُرَ و پوشتِشَه دولا میگیره
عهد کردم که دگر مینخورم در همه عمر / بهجز از امشب و فردا شب و شبهای دگر
یا
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم / از چه با دشمن جانم شدهام دوست ندانم!
نظر شما