سه‌شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۹
عماد خراسانی؛ شاعری بزرگ در انزوا و تنهایی

عماد خراسانی با نام کامل «سید عمادالدین حسنی برقعی» 17 سال پیش در چنین روزی درگذشت و برای همیشه مهمان حکیم ابوالقاسم فردوسی در توس شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، عماد خراسانی خودش در گفتگویی تاریخ تولدش را 1299 اعلام کرده اما به روایت مهدی اخوان ثالث، عماد متولّد بهار ۱۳۰۰ خورشیدی در روستای کاهو در نزدیکی مشهد و همان اطراف توس و مقبره فردوسی بزرگ بود.
 
عماد در ۳ سالگی مادرش «بی‌بی حرمت» را از دست می‌دهد و سه سال بعد در ۶ سالگی پدرش «سیدمحمدتقی معین‌دفتر» که از صاحب منصبان آستان قدس رضوی بود، نیز فوت می‌کند. او حتی از داشتن همسر نیز شانس نداشت؛ در 25 سالگی و تنها هشت ماه پس از ازدواج، همسرش نیز فوت می‌کند و عماد بدون هیچ فرزندی تا پایان عمر یعنی 28 بهمن 1382 با شعرهایش در انزوا و تنهایی زندگانی را می‌گذارند.

سیدعمادالدین حسنی برقعی از ۹ سالگی با تشویق دایی خود، شعرخوانی و سرودن شعر را آغاز کرد و در جوانی با تخلص «شاهین» یا «شاخص» شعر می‌گفت و سپس تخلص «عماد» را برگزید. تخلص عماد خراسانی را فریدون مشیری برای او انتخاب کرد.
 
 
«دیوان اشعار عماد خراسانی» با مقدمه‌ای از مهدی اخوان ثالث، «یک شب در بهشت»، «شبی بر مزار خیام» و کتابچه «سبو» از جمله آثار مرحوم عماد خراسانی است.

آثار عماد خراسانی در حدود سی هزار بیت شعر فارسی است که در اقسام قوالب متداول از قصیده و غزل و مثنوی و قطعه و انواع مسمطات ترکیبی و از این قبیل سروده، گاهی گرایشی هم به بعضی از ملایمات نو دارد اما اهم و اغلب آثار دل‌نشین و بدیع او در همان چند نوع مذکور، مخصوصاًً مثنوی و مسمطات ترکیبی و بالأخص غزل است که حاوی لطیف‎ترین و بهترین اشعار اوست.
 
 
بسیاری از غزل‌ها و اشعار عماد در برنامه‌های مختلف موسیقی اصیل ایرانی در رادیو یا برنامه‌های خصوصی توسط هنرمندان نامی و خوانندگان مشهور خوانده شده ازجمله اکبر گلپایگانی، محمود محمودی خوانساری، غلامحسین بنان، عبدالوهاب شهیدی، ایرج، ناصر مسعودی، محمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری به گوش مخاطبان رسیده است.

محمدرضا شجریان یکی از غزل‌های مشهدیِ عماد را به نام «پیری و معرکه‌گیری» به‌صورت ضربی در برنامه موسیقی ایرانی اجرا کرده‌ است.
 
یرگه کار مو و تو دِرَه بالا می‌گیره                             ذرَه ذرَه دِرَه عشقت تو دلم جا می‌گیره
روز اول به خودُم گفتُم ای‌یم مثل بَقی                         حالا کم کم می‌بینُم کار دِرَه بالا می‌گیره
چن شبه واز مودوزُم چشمامَه تا صبح به چْخت              یا به یک سمت بی‌خودی مات مِمنه و را می‌گیره
تا سحر جُل می‌زنم خواب به سراغُم نمیَه                   هی دلُم مثل بِچِه بَهَنه‌ی بی‌جا می‌گیرَه
موگومش هرچی که مرگت چیه؟ کوفتی نمِگه               عوضش نق مِزنه و ذکر خدایا می‌گیره
پیری و معرکه‌گیری که مِگن حال مویه                       دِره کم‌کم ای کتاب صفحه یه پینجا می‌گیره
هر که عاشق مِشه پنهون مِکِنه مثل اویَه                       که سوار شُتُرَ و پوشتِشَه دولا می‌گیره
 

 
تعدادی از ابیات عماد خراسانی نیز به ضرب‌المثل بدل شده است.

عهد کردم که دگر می‌نخورم در همه عمر / به‌جز از امشب و فردا شب و شب‌های دگر
یا
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم / از چه با دشمن جانم شده‌ام دوست ندانم!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها