امیرحسین تیکنی، شاعر و نویسنده در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده به کتاب «خنده غمگینترت میکند»، نوشته بختیار علی و ترجمه مریوان حلبچهای پرداخته است.
بختیارعلی سال 1983 در تظاهرات دانشجویی اربیل عراق مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و پس از آن زندانی میشود. ناگزیر برای آزادانه نوشتن، پس از سپری کردن دوران زندان به آلمان مهاجرت میکند. کتاب «خنده غمگینترت میکند» مجموعه شعرهایی است که او در سال 2003 منتشر کرده است. تار و پود شعر بختیار علی با مفاهیمی نظیر عدالتخواهی و آزاداندیشی گره خورده است. اینگونه است که جهانبینی شاعر در میان واژگان او به چشم میخورد. او شاعری مدرن است و در دل تاریکی، سپیدی را میجوید، به بهترین شکل واژگان خود را کنار هم میچیند و دغدغههای خود را با زبانی شگرف و شاعرانه به تصویر میکشد.
«این بویی که از باد صبح میآید، چه روشن است صدایی که از تاریکی جدا شده است و کورکورانه در جستوجوی سکوت است. متولد میشوی و آسمان با فریاد خود عرشهای شیشهایاش را برای ستایش تو پاک میکند. تو خدا نیستی اما بیگانه نیستی با خدایان. فرشته نیستی اما فرشته خوشبخت میشود که تو فرشته باشی.» ص 33
بختیار علی میل مخاطب به شعر ساده، روان و احساسی را نشانه عدم شناخت او از زبان و ماهیت حقیقی شعر میداند. جایی که شعر میتواند به خیال و رویای انسان معاصر رنگ و بو دهد، شعری که قابلیتهای معنایی خود را نمیشناسد به خواننده خود درک نادرستی از حقیقت شعر میدهد. شعر برای بختیارعلی تراوش احساسات نیست بلکه او شعر را همچون اسلحهای میداند که به احساس، رنگ و بوی جهانشناسی متکی بر عقلانیت میدهد. شعرهای کتاب «خنده غمگینترت میکند» که همگی متنهایی منثور هستند دقیقا بر همین طرز تفکر شکل گرفتهاند.
«ساعت میسازند برای زمانی خالی از آزادی، شمشیری برای جنگ بر ثمره مزارع تاریک، زمان را زیر چکش بازوهای آهنین خود قرار میدهند.» ص 44
«چکش ما روشنایی را راست میکند به هنگامی که نور به کجواره زاده میشود.» ص 49
شعرهای بختیار علی آیا سیاسی هستند؟ این پرسشی است که پاسخ خود شاعر به آن خیر است. همانگونه که در این مجموعه میخوانیم هرچند روال شعرها برانگیخته از مشکلها و مسالههای روز انسانی است و بیشک این شرایط تحت تاثیر سیاست رقم میخورند اما شاعر کوشیده است ساختار جهانبینی خود را بر شعر پیاده کند و شعری متفکر را به رشته تحریر درآورد. بختیار علی شعر سیاسی را همچون شعر عاطفی، سبب دورشدن ماهیت ذاتی شعر از معنای خود به سمت شعری فاقد ریشههای منطقی و برآمده از مفاهیم فلسفی و ادراکی میداند. این است که وقتی از شعر به عنوان سلاح نام میبرد منظورش ابزاری است که احساس انسان را با تفکر و عقلانیت پیوند میزند.
«حیاتمان تا انتها آغاز است...» ص 51
«من و تو ردپای جانورانی را میگیریم که دودلی و تردید در قدمهایشان موج میزند، ردپای آن شکارچیانی را میگیریم که با صیدهایشان میمیرند. ردپای ارواح غمگین خویش را میگیریم، که قبل از ما غروب کردهاند.» ص 59
یکی دیگر از ویژگیهای شعری بختیار علی که در کتاب «خنده غمگینترت میکند» در تعدادی از شعرها به خوبی دیده میشود، وابستگی شاعر به مفاهیم عملی عدالتخواهی است. در بسیار از شعرها، شاعر همپای سادهترین و زحمتکشترین انسانها از رنجها و ستمی که وابستگان ساختارهای سرمایه داری بر آنها تحمیل میکنند سخن میگوید. این به تصویر کشیدن درچارچوبی ذهنی که شاعر آن را مبتنی بر امید و بسیاری از خصلتهای انسانی ترسیم کرده است، متن را به شعری با رسالتی والا مبدل میکند.
«آنان مثل دو درخت ریشه خویش را میسپارند به خورشید. خاکستر گرم زمان آنان را میبرد، کار میکنند و ماحصل خویش را در کشتیها بار میزنند به سوی سرزمین آباد، انسان پر، شهر کامل، بازار شلوغ.» ص 63
میبینید که چگونه شاعر خواننده را در موقعیت تصمیمگیری قرار میدهد. نمیتوان از پرسش بزرگی که او پیش پای آدمی میگذارد گریخت یا شانه خالی کرد. بختیار علی رساندن آدمی به امید را کار شاعران میداند.
«هنگامی که باید من و تو تا سر حد مرگ رنج بریم، مگذار... مگذار گل بخندد.» ص 65
«گل چرا میخندد، که میداند دستهایمان همه خونی از خارهای زهرآگین اوست؟
که تو از ازل غمگین بودی، خنده غمگینترت میکند.
که تو از ازل تنها بودی، خنده تنهاترت میکند.» ص 65
شعر بازگشت به واژه است. بختیار علی با این نگاه، شعر را همچون ابزاری برای روشنگری صیقل میدهد و با پس زدن پردههای حائل پیچیده بر واقعیتها، حقیقت را آشکار میکند.
یکی از بارزترین ویژگیهای شعری بختیار علی استفاده از اُبژههای موجود در طبیعت است. شعر او همچون شعر شاعری کلاسیک و یا حتی رمانتیک در جهانی سرشار از زیباییهای طبیعی زیست میکند. پیوندی که میان این زیباشناسی و جهانبینی اجتماعی شاعر شکل گرفته است را میتوان نقطه قوت شعرهای او قلمداد کرد. به هر حال متن شعری بختیار علی، دارای زبانی غنی، فاخر و همچون هنگامی که رمان مینویسد، پر از شگردهای رئالیسم جادویی است.
«شبنم صبح کاری کرد که گل به مرگ فکر کند.
نسیم صبح کاری کرد که روح از تن خشم بگیرد.
عشق در پرتو مهتاب کاری کرد تا
گناه خیزش گیرد، گمان رسیده شود، حقیقت واژگون گردد.» ص 67
همانطور که گفته شد شعر بختیار علی از سیاست گریزان است و بیشتر تلاش میکند که از طریق روشنگری، به خواننده خود قدرت مواجه و درک از موقعیتهای اجتماعی بدهد. به سطرهای شعری زیر دقت کنید:
«من به وکالت دردمندان سخن میگویم، هنگامی که سکوت خود بزرگترین درد است.» ص 77
«اگر چه با خداوند دوستم؛ ولی به جهنم میروم، من آنجا وکیل سیهبختانم، ...، وکیل آن بلبلانم که خود در دوزخ میسوزند و صدایشان در بهشت آواز میخواند.» ص78
شاعر در کتاب «خنده غمگینترت میکند» با واژگان خود جهانی پر از پرسش را ترسیم میکند. شعرهایی که هر یک را میتوان بارها خواند و به پرسشهای آن اندیشید. واژگان شعری بختیار علی احساس و درک انسانی را توامان و به بهترین شکل، در کنار هم قرار میدهند. بیشک نزدیکی زبان کردی به عنوان یکی از زبانهای همریشه با زبان پارسی امروزی ما و تسلط مترجم محترم به هر دو زبان، سبب گردیده است که ارتباط بین شعر نسخه زبان مادری و نسخه برگردانده شده به پارسی به خوبی شکل بگیرد و خواننده نیز بتواند از این شعر بهره معنایی و زبانی شایستهای ببرد.»
«من که به آواز میمیرم، چرا به خنجرم میکشی؟» ص 80
شعرهای منثور بختیار علی لبریز از شاعرانگی و خاستگاه اندیشههای شگرف و شگفتانگیز و خیالپردازیهای بکری هستند که خواننده را به اندیشیدن و کشف کردن معانی وا میدارند.
مجموعه شعر «خنده غمگینترت میکند» از سوی نشر ثالث و در 94 صفحه به تازگی روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما