این نشست که بهصورت مجازی و با حضور جمعی از ادبدوستان ترتیب یافت، با سخنرانی دکتر نادر نظامطهرانی درباره ترجمهاش از دیوان حافظ به زبان عربی، آغاز شد.
او با این سخن گوته آغاز کرد که هر کس با غزلیات حافظ انس گرفت و دل به او داد، نمیتواند دل از او برکند.
وی گفت: من نیز به خاطر انسی که با حافظ و فردوسی داشتم، از دیرباز آرزومند ترجمه شاهنامه و غزلیات حافظ به نظم عربی بودم تا اینکه پس از بازنشستگی فراغتی برای انجام دادن این کار فراهم شد؛ اما با مشورت دوستان، از میان این دو شاعر بزرگ، حافظ را برگزیدم. در این راه دوستم دکتر سعید واعظ کتابخانه ارزشمند خود را در اختیار من قرار داد تا بتوانم به مطالعه کتابهای مورد نیاز بپردازم. روزانه 8 یا 9 ساعت را به این کار اختصاص دادم که بتوانم هر روز یک غزل یا بیشتر را به نظم عربی درآورم. در این کار وفاداری به اصل متن و اندیشه حافظ را سرلوحه خود قرار دادم؛ اما این کار زمانی که با رعایت قافیه و ردیف همراه میشد، دشوار بود تا ناگزیر شدم برخی زحافها را رها کنم و ناچار به استخدام ردیف شدم و این مطلب از 5 یا 6 غزل تجاوز نمیکند.
سپس این حافظپژوه با شرح و توضیحی درباره زندگی لسانالغیب به توصیف وجوه عرفانی شخصیت و شعر او پرداخت.
در ادامه اولین منتقد نشست، دکتر منیژه عبدالهی نتایج خود را از بررسی و نقد دیوان «حافظ بالعربیه» شعرا بیان کرد.
وی با تشکر از دکتر نظامطهرانی و انتشارات آوای خاور و ذکر ویژگیهای خوب چاپ کتاب، بهصورت اجمالی بر تاثیر و تاثر ادبیات فارسی و عربی بر یکدیگر پرداخت و در ادامه تاریخ ترجمه آثار فارسی به عربی را مرور کرد.
به گفته عبدالهی، پیش از ترجمه دکتر نظام طهرانی، آخرین ترجمهای که از دیوان حافظ انجام شده، مربوط به سال 2006 است. در خلال ترجمههایی که از اشعار فارسی به عربی صورت گرفته، مخاطب عربزبان با شعر فارسی و غزل آشنایی یافته است؛ اما درهرحال ترجمه غزل به عربی کمتر از دیگر انواع شعر بوده است و بهخصوص ترجمه حافظ نیز بهدلیل پیچیدگیهای صوری و معنایی خیلی کم انجام شده است.
دانشیار زبان و ادبیات فارسی، افزود: بخشهایی از شعر مانند لفظ و صور خیال در مقایسه با موسیقی ترجمهپذیرتر هستند و دکتر نظامطهرانی در ترجمه بخشهای ترجمهپذیر موفق عمل کرده است. اما پایبندی مترجم به ترجمه موزون، گاه او را به افزودن و کاستن الفاظ و تعابیری واداشته است. این افزودن و کاستن کمتر در خدمت روانتر شدن شعر حافظ بوده است؛ اما درنهایت این ترجمه دلنشین و خواندنی است و به تعبیر حافظ «آن»ی دارد که خواننده را با خود همراه میکند.
دکتر عبدالهی با ذکر این نکته که برخی از مطالبی که درباره زندگی حافظ در مقدمه کتاب آمده، مستند نیست، سخنان خود را به پایان برد.
دومین منتقد نشست مرکز حافظشناسی، دکتر محمدرضا عزیزی بود. وی در آغاز سخنان خود گفت: کسانی که به ظرائف ترجمه آشنا هستند و الفبای ترجمه را میشناسند، میدانند که چنین ترجمهای دل به دریا زدن است و کار بسیار سختی است. پیش از این کسانی به ترجمه تعدادی از غزلهای حافظ بهصورت منظوم پرداختند؛ اما دکتر نادر نظامطهرانی تمامی دیوان را ترجمه کرده است و این اتفاق مبارکی است. بهخصوص اینکه خوانش ایشان از غزلهای حافظ پاکیزه و بهترین خوانشهاست، درحالیکه پیش از این شاهد بودیم که مترجمان شعر حافظ را درست متوجه نشدهاند. همچنین حضور ایشان در ایران و همکاری دکتر سعید واعظ در این امر تاثیرگذار بوده است.
وی ادامه داد: چالشهای این ترجمه را در سه محور میتوان خلاصه کرد: ۱.رویکرد مترجم، ۲.موسیقی و ۳.فرم. چنانکه از مقدمهی کتاب برمیآید، ایشان حافظ را عارف دانستهاند و متناسب با این مطلب دست به ترجمه زدهاند. بههمین دلیل در بسیاری از موارد معشوق را مذکر قلمداد کردهاند؛ این مطلب چندان با روح شعر عربی بهخصوص در زمانهای که دوره شعر عرفانی سرآمده، هماهنگی ندارد؛ دوم ایشان کوشیدهاند وزن و قافیه شعر را در ترجمه حفظ کنند، این مطلب در برخی غزلها به شعر آسیب زده است؛ سوم باید در نظر داشت که در ترجمهی شعر یک با یک برابر نیست.
دکتر عزیزی تاکید کرد: ترجمه استاد نظامطهرانی ترجمهای تحتاللفظی است و دقت ایشان در وفاداری به متن اصلی گاهی به فرم شعر در ترجمهی عربی آسیب رسانده است.
سومین منتقد، دکتر فضلالله میرقادری در ابتدای سخنان خود از مرکز حافظشناسی که در این شرایط سخت پیگیر برگزاری چنین نشستهایی است سپاسگزاری و تقدیر کرد.
وی توضیح داد: حافظ بر ادبیات زبانهای منطقه و خاور میانه تاثیر گذاشته است و پژوهشهای بسیاری درباره او انجام شده. شاید بتوان گفت مهمترین کسی که از حافظ متاثر شده است، الشواربی است.
دکتر میرقادری ادامه داد: اما درباره این کتاب باید گفت که آنچه در مقدمه درباره زندگی حافظ آمده است، باید مستندتر باشد.
استاد زبان و ادبیات عرب دانشگاه شیراز به وجوه مثبت دیوان حافظ بالعربیه شعرا پرداخت و گفت: ترجمه دکتر نظامطهرانی جوانب مثبت بسیاری دارد. اول اینکه او از دیوان حافظ متاثر شده و البته نتوانسته خود را به ترجمهای منثور قانع کند و برای یافتن معادلهای بسیار خوب غور فراوانی کرده است و بحرهای مختلف عربی را انتخاب کرده بهخصوص بحر طویل را و گاهی مصراعها بسیار بلند است. یک عربزبان با خواندن این ترجمه به عظمت شعر حافظ پیمیبرد. هم عظمت معنا و هم عظمت ادبی. و متوجه موضوعهای مهمی که در شعر حافظ هست میشود و میتواند در زندگی به کار ببرد.
وی در ادامه به بیان نمونههایی از ایرادات در ترجمه پرداخت و گفت: ذات این کار مشکل است و میطلبد که با همه دقت و کوشش باز هم مشکلهای داشته باشد.
میر قادری در پایان گفت: ترجمه کاری اضطراری است اگر نتوانیم زبان دوم را یاد بگیریم و شعری را در زمان اصلیش دریابیم باید به ترجمه روی بیاوریم و درنهایت گفتار خود را با ترجمهی شعری از حافظ توسط الشورابی به پایان بردند.
کتاب دیوان حافظ بالعربیه شعرا یکی از جدیدترین ترجمههای دیوان حافظ به عربی است که بهصورت منظوم و ازسوی انتشارات آوای خاور با چاپی نفیس روانه بازار شده است.
یادآور میشود، نشست مرکز حافظشناسی- کرسی پژوهشی حافظ، با همکاری مدیریت فرهنگی دانشگاه شیراز، ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز برگزار شد.
نظر شما