مجید احمدی، صاحب امتیاز و مدیرمسئول انتشارات «ایلاف» در شیراز، از نبود موسسه پخش کتاب در استان فارس به عنوان یک مشکل عمده در حوزه عرضه کتاب در این استان نام میبرد و میگوید: «پیش آمده که کتابفروشیهای پایتخت کتاب ایران برای دسترسی به آثار ناشران بومی دست، به دامن پخش کتاب در تهران شوند.» ماحصل گفتوگوی ما را با این ناشر فعال شهر شیراز بخوانید.
فعالیت انتشارات ایلاف در سال گذشته چگونه پیش رفت؟
21 عنوان کتاب در سال 1399 به چاپ رسید که در حوزه بزرگسال و عمومی منتشر شد، البته این تعداد کتاب با چاپ افست است و در حوزه چاپ دیجیتال با شمارگان محدود 100 یا 200 نسخه چاپ کردیم که شمارشان کم نیست و حدود 20 عنوان در سال گذشته است.
انتشارات ایلاف بیشتر در چه حوزههایی فعالیت دارد؟
ایلاف در تاریخ 30 دیماه 1381 مجوز فعالیت خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. از آن تاریخ تاکنون با استمداد از خدای والامرتبه، تلاش مستمر خویش و با همکاری اهل قلم توانستهایم کتابهای متعددی در زمینههای گوناگون چاپ و منتشر کنیم. فعالیت انتشارات ایلاف به صورت رسمی از سال 1382 در حوزه نشر کتابهای عمومی و بزرگسال در شیراز آغاز شد. زمینه فعالیت آن منحصر و محدود به زمینه و موضوع ویژهای نیست، بلکه رویکردش در این خصوص تنها ارزشمند بودن موضوع کتاب به آشنایی به لحاظ کارشناسی است.
ایلاف به چه معنی است؟
ایلاف از ریشه الف، مصدر از باب افعال به معنای الفت دادن و مهر و دوستی ایجاد کردن است؛ در قرآن کریم سوره کوچکی بهنام قریش وجود دارد که در آن از «ایلاف قریش» یاد شده است. این انتشارات با انتخاب این نام برای خود امیدوار است که به مدلول آن عمل کند و از راه گذراندن خدمات صادقانه به مخاطبان خویش باعث الفت و دوستی هر چه بیشتر میان خود و آنان شود.
آیا شرایط چاپ کتاب با محدودیتهای ناشی از کرونا و مسایل اقتصادی، برای نشر شما محدودیت ایجاد کرد؟
مشکلآفرینی کرونا به حدی زیاد است که هر حرفهای را با محدودیتهایی روبهرو کرده است؛ هم از لحاظ مراجعهکننده به انتشارات و هم از بابت فروش و تقاضای خرید بسیار با کاهش روبهرو شدیم.
آیا از حمایت دولتی در خصوص مشاغل آسیبدیده از کرونا بهرهمند شدهاید؟
در زمینه تخصیص کاغذ مقداری مورد حمایت قرار گرفتیم اما قابل توجه نبوده و به اندازه چاپ کتابهایی هم که مجوزشان را گرفتیم، به ما کاغذ تخصیص ندادند اما همین اندازه هم بیتاثیر نبوده است.
برای توزیع آثاری که چاپ میکنید موسسهای با شما همکاری میکند؟
نه؛ ما خودمان توزیع کتابها را بر عهده داریم. زیرا در شیراز موسسه یا پخش کتاب نداریم و در تهران هم که موسسههای پخش وجود دارد، تا به حال موفق نشدهایم کتابهایمان را به آنها بدهیم. این هم البته یکی از مشکلات ناشران شهرستانی است که در زمینه توزیع آثارشان دارند و معمولا کتاب را در اختیار موسسات پخش تهران قرار میدهند. ناشران شهرستانی وقتی آثارشان را در اختیار یکی دو پخش تهرانی قرار میدهند، دیگر احساس بینیازی به پخش در استان خود میکنند و ناشران تهرانی هم نیازی به موسسه پخش در شهرستانها احساس نمیکنند و پیش آمده که کتابفروشیهای شیرازی برای دسترسی به کتابهای ناشران استان فارس نیاز به پخشهای تهران پیدا کنند.
به مورد خیلی خوبی اشاره کردید؛ اینکه ناشران شیراز علیرغم اینکه ناشران شناختهشدهای هم میانشان هستند، اما در پخش و توزیع ضعفهای زیادی دیده میشود. بر اساس تجربه شما چگونه میتوان در توزیع کتابهای چاپ شیراز مانند شهرهای قم و مشهد عمل کرد؟
کتابفروشیها دیگر به این روند عادت کردهاند؛ روند کار هم این است که کتابفروشیها یک مسئول خرید داشته باشند که با موسسات پخش در تهران آشنا شده و با آنها کار میکنند. از نظر عناوین آنچنان تعداد زیاد است که با کمبود عنوان کتاب روبهرو نیست. کتابفروشیها از آثاری استقبال میکنند که فروش بالایی دارند و آثاری که مورد نیاز قشر دانشگاهی و دانشآموزان است. این دست کتابها هم ناشران خاص خود را دارد که پخشکنندههای خاص دارد. کتابفروشیها هم برای افزایش معدل فروش خویش بر این اساس ترجیح میدهند با پخشکننده تهرانی کار کنند. یعنی عمده خریدشان در تهران است زیرا بیشتر کتابهایی که مطلوبشان است، در تهران قابل تهیه است. در کنار این، کتابهای عمومی را هم از این موسسات خریداری میکنند. البته این اشاره بیشتر به کتابهای کمک درسی شناخته شده است. فروش این کتابها برای کتابفروشیهای شهرستانی خیلی مطلوب است. سبد خرید کتابفروشیها برای ناشر شهرستانی از جمله ناشران شهرهای خودشان جایی ندارد.
نقش نمایشگاه کتاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
مدتی است که نمایشگاهها مسیر بیکیفیتی را میپیمایند؛ از سال 1383 در نمایشگاه کتاب تهران شرکت کردم. پیشتر خیلی این نمایشگاه خوب بود، اما رو به اُفت رفت. نمایشگاههای استانی هم علیرغم رونق ابتدایی در ادامه با ضعف روبهرو شدند که فکر میکنم علت آن عدم شرکت ناشران در نمایشگاه و درعوض، حضور نمایندگان این ناشران در نمایشگاههای استانی است. فقط صرف فروش کتاب در غرفه بود و نماینده هم خیلی به ضوابط نمایشگاه پایبند نیست. اکنون نمایشگاه متعلق به یک طبقه خاص است و بیشتر تمرکز روی کتابفروشهاست. نمایشگاه مجازی تهران هم به عنوان تجربه اول دارای نواقص زیادی بود که متصدیان آن هم معترف به این نقصها بودند.
معمولا شمارگان کتابهای نشر ایلاف چند نسخه است؟
آن بخش از کتابها که به صورت چاپ دیجیتال انجام میگیرد 500 نسخه است. شماری از کتابها هم که فروشش به کُندی و به مرور است، 100 تا 200 نسخه چاپ میکنیم و به ضرورت اگر مشتری داشت، تجدید چاپ میشوند.
عنوان «پایتخت کتاب ایران» برای ناشران شیرازی کمکی در پی داشته است؟
من شخصا متوجه نشدم که اثر مفیدی به عنوان معنوی، فرهنگی یا مادی داشته باشد.
این عناوین چگونه میتواند به شهری که پایتخت کتاب ایران میشود، کمک کند؟
اول باید دید که شیراز بر پایه چه ضوابطی ملقب به این عنوان شده است. بعضی وقتها این عناوین در حد یک شعار است. شیرازی که پایتخت فرهنگی است، وقتی که توان خرید یک عنوان کتاب از ناشر استان توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آن به 40 نسخه رسیده است، خُب این عنوان پایتخت کتاب ایران را بر چه اساسی دریافت کرده است؟ در صورتی که سالهای میانی دهه 80 من کتاب چاپ میکردم با تیراژ 3 هزار یا 4 هزار نسخه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 700 نسخه خریداری میکرد. اکنون که انتخاب و صدور مجوز کتاب به مرکز استان واگذار شده است، توان خرید بین 30 تا 40 نسخه شده است!
اشاره کردید به روند صدور مجوز کتاب که به مرکز استان واگذار شده است؛ برای شما این امکان، امتیاز محسوب میشود؟
میشود گفت شرایط بهتر و سامانه جامع کتاب موجب تسهیل امور شده است. اینکه در شیراز کتابها بررسی میشود، هم زمانِ صدور مجوز کوتاه شده و هم بررس کتاب بومی است و شناختش از ناشر و مولف بیشتر است و زودتر میتواند پاسخ دهد.
آیا در مقام یک ناشر کتابهای مذهبی در شیراز، کار مشترکی با آستان مقدس حرمهای احمدی و محمدی (شاهچراغ) داشتهاید؟
انتشارات شاهچراغ (ع) و کتابفروشی شهید مطهری با مدیریت آقایان پیراسته با نشر ایلاف همکاری دارند. ما با کتابفروشی مطهری تبادل و خرید و فروش کتاب داریم.
چشماندازی که در سال 1400 برای انتشارات ایلاف ترسیم کردهاید، چیست و فکر میکنید موفقیتی در چاپ کتاب خواهید داشت؟
شاید انگشتشمار ناشرانی در شیراز باشند که از راه نشر کتاب ارتزاق و از درآمد حاصل از آن زیست میکنند. معمولا بقیه ناشران درآمدهای دیگری دارند و یکی از فعالیتهای فرهنگی و اقتصادیشان شده است انتشارات، اما من که کلا فعالیت اقتصادیام روی انتشارات میچرخد، از نظر نشر و فروش کتاب اصلا پاسخگو نیست اما به عنوان مترجم و ویراستار این انتشارات را سر پا نگه دشته است. صرفا یک انتشارات با چاپ کتاب مشکل بتواند ادامه حیات دهد.
نظر شما